غوغا زمانی آغاز شد که یک پلیس لباس شخصی متوجه تردد این ماشین کاملا "تابلو" در خیابان بلور شد - و بعد فهمید که راننده نه تنها سابقهدار است، که مجوز رانندگیاش را هم از دست داده
روز دوشنبه گذشته، "دن میلارد" افسر پلیس لباسشخصی، در حال رانندگی با تویوتای مینیوی خود در یکی از بزرگراه شمال تورنتو بود که توجهاش به یک لامبورگینی سفید جلب شد.
ماشینی گرانقیمت که حسابی به وسایل اضافی هم مجهز شده بود در خیابان چشمک میزد: تو دوزی دورنگ، شیشههای دودی، اگزوز کروم متالیک، و غیره همه و همه باعث میشد که این ماشین برای کاناداییها کاملا شناخته شده باشد. هر یک از این نوع ماشینها با هواپیمای خصوصی از ایتالیا به کانادا وارد میشوند و نتیجتا حدود 365،000 دلار ارزش خواهند داشت.
میلارد که در بخش جرائم با ریسک بالای پلیس یورک کار میکند، گفت: "سرعتم را کم کردم تا از کنارم عبور کند و من بتوانم ماشین را کاملا ببینم و مطمئن شوم... همانطور که لامبورگینی از کنارم عبور کرد متوجهی رانندهی آن شدم. بعلت گرمای هوا شیشههای ماشین پایین و سقف کروکی آن نیز باز شده بود و من راننده را به خوبی میدیدم: او یک پیراهن ورزشی رپتور سیاه به تن داشت که قیافهاش برایم بسیار آشنا بود... من او را میشناختم چون قبلا یکبار گذرش به ما افتاده بود".
میلارد لامبورگینی را بهسمت جنوب تعقیب کرد و در همین حینطی تماس با مرکز، متوجه شد که راننده اجازه رانندگیاش را قبلا از دست داده است، میلارد شاهد رانندگی او در میان بقیه خودروهای عبوری بود که داشت با لامبورگینی مشهورش در بزرگراه "دان ولی" به سمت مرکز شهر تورنتو میرفت.
حدود ساعت 12:30 ظهر دوشنبه بود که میلارد پلیس تورنتو تماس گرفت تا هماهنگیهای لازم برای توقف ماشین را صورت دهد. لامبورگینی از خروجی خیابان بلور برای خارج شدن از بزرگراه استفاده کرد و به سمت غرب پیچید، در مقابل اولین تابلوی ایست، یک مامور دیگر پلیس از ماشینش که قبلا آنجا کمین کرده بود خارج شد و اسلحه بدست سراغ لامبورگینی رفت تا راننده را از ماشین خارج و دستگیر کند.
آن وقت روز دهها و صدها نفر از کارکنان شرکتها از محل کار خود خارج شده بودند تا ناهار خود را میل کنند و جمعیتهای متفاوت جلوی ماشینهای غذایی و رستورانها صف کشیده بودند. به محض اینکه راننده لامبورگینی توسط پلیس از پشت فرمان لامبورگینی به صندلی پشت ماشین پلیس برده شد، جمعیت برای دیدن ماشین 365 هزار دلاری که هنوز وسط خیابان با سقف باز و شیشههای پایین ایستاده بود هجوم بردند. بعلت ازدحام جمعیت و ماشینهای گذری که آنها هم به داخل لامبورگینی سرک میکشیدند دو مامور پلیس ترافیک به محل آمدند تا راه را باز کنند.
پس از مدتی، آن دست خیابان پلیس اجازه داد تا راننده از پشت ماشین پلیس بیرون بیاید و کمی هوا بخورد، و در همین اثنا میشد خالکوبی روی بازوی او را دید که درشت نوشته بود: "خودم". خالکوبی دیگر بازویش چنین نوشته بود: "ساختهام"!
بعد از جستجوی ماشین توسط پلیس، میلارد به سوی راننده رفت تا با وی صحبت کند و پولی را که راننده در ماشین داشت به او نشان دهد: میلارد پشت سر هم اسکناسهای صددلاری و پنجاهدلاری را میشمرد و داخل کیسهای میگذاشت که آنها را همراه راننده به ایستگاه پلیس ببرد.
در این زمان بعلت تجمع افراد و همچنین پلیس، هر خودرویی که به تقاطع نزدیک میشد مجبور بود به سختی لامبورگینی را دور بزند که خود این موضوع پلیس را کلافهتر و ترافیک را سنگینتر میکرد.
پس از گذشت بیش از یک ساعت هنوز خبری از "توتراک" نبود، بنابراین با یک کمپانی مخصوص "توتراک" تماس گرفته شد که ماشین را بصورت افقی و روی یک سطح انتقال میدهد زیرا کف لامبورگینی بسیار به زمین نزدیک میباشد و امکان انتقال آن با "توتراک"های معمولی وجود ندارد. اکنون حجم ترافیک به چندین خیابان اطراف نیز کشیده شده بود آنچنان که خیابان بلور کاملا بند آمده بود.
راننده درحالیکه مردم دورش حلقه زده بودند به مامور پلیس گفت: "لازم نبود که حتما شرایط اینگونه شود"،و سپس به خبرنگاران گفت: " من فقطاجازه رانندگی نداشتم، همین".
این حرف همهمهای میان مردم ایجاد کرد که آنها نمیتوانستند باورش کنند: چرا و چگونه نقض اجازه رانندگی منجر به بازرسی پلیس و زیر و رو کردن ماشین شده بود؟ خوب حتما باید موضوع دیگری نیز در میان باشد. چرا باید یک افسر پلیس فکر کند که باید یک راننده را با بیرون کشیدن اسلحهاش دستگیر کند؟ مگر او که بود؟
پلیس اسم راننده را اعلان نکرد، اما او بعدا در دادگاه نیومارکت با نام جیالوکا لیبراندو، 35 ساله حاضر شد و طبق گفته منشی دادگاه، لیبراندو روز به جرمش را، بعنوان رانندگی در حالیکه گواهینامهاش باطل شده بود، پذیرفت.
در ضمن لامبورگینیای که وی با آن رانندگی میکرد به نظر نمی رسد که به او تعلق داشته باشد. پلاک لامبورگینی نشان میدهد که صاحب آن یک شرکت ثبت شده منطقهی "استونی کریک" انتاریوست. رئیس آن شرکت یک زن است که هیچ نشانهای دال بر ارتباط وی با لیبراندو وجود ندارد. در ضمن پلیس نیز هیچ ادعایی مبنی بر به سرقت رفته شده بودن خودرو ندارد!
مدارک دادگاه تبرئهی کانادا نشان میدهد که از سال 2011 تا 2013، لیبراندو اتهاماتی مربوط به حمله، حمل اسلحه گرم و در اختیار داشتن مواد مخدر داشته است. در سال 2007، او به خاطر حمله به یک افسر پلیس محکوم شد. در سال 2003، لیبراندو با آرنج به پیشانی دوست دختر عجیبش کوبیده بود و او را با یک کُلت تهدید کرده بود. در آن زمان پلیس در حین بازداشت وی یک اسلحه خالی را که در یک محفظه مخفی در ماشینش پنهان شده بود یافته بود. در این مدارک به این موضوع اشاره شده بود که لیبرادو یک عضو غیر فعال یک باند موتورسیکلتسوار میباشد.
اکنون همه منتظر ورود "توتراک" بودند که راننده {لیبراندو} درحالیکه به ماشین پلیس تکیه داده بود از پلیس خواست تا سقف کورکی ماشین را ببندد تا تو دوزی دورنگ و گرانبهای ماشین در معرض باران، آلایندهها و یا نور خورشید زیاد قرار نگیرد. پلیس موافقت کرد و راننده دستورالعمل پیچیدهای را به پلیس گفت که طی آن مامور پلیس باید تعداد زیادی کلید یا اهرم را روی داشبورد ماشین جابجا میکرد. یکی از افسران برای چندین دقیقه در اطراف و داخل لامبورگینی تلاش کرد تا سقف را ببندد اما نشد. سپس ليبراندو، در حالیکه هنوز دستبند به دست داشت و میلارد او را محکم گرفته بود به سمت لامبورگينی رفت و به مامور پلیس گفت که دقیقا باید چه کارهایی پشت سرهم انجام بگیرد تا سقف ماشین بسته شود. لحظات بعد سقف بسته شد، ماشین "توتراک" لامبورگینی را حمل کرد و پلیس راننده را به ایستگاه پلیس برد.
ماشینی گرانقیمت که حسابی به وسایل اضافی هم مجهز شده بود در خیابان چشمک میزد: تو دوزی دورنگ، شیشههای دودی، اگزوز کروم متالیک، و غیره همه و همه باعث میشد که این ماشین برای کاناداییها کاملا شناخته شده باشد. هر یک از این نوع ماشینها با هواپیمای خصوصی از ایتالیا به کانادا وارد میشوند و نتیجتا حدود 365،000 دلار ارزش خواهند داشت.
میلارد که در بخش جرائم با ریسک بالای پلیس یورک کار میکند، گفت: "سرعتم را کم کردم تا از کنارم عبور کند و من بتوانم ماشین را کاملا ببینم و مطمئن شوم... همانطور که لامبورگینی از کنارم عبور کرد متوجهی رانندهی آن شدم. بعلت گرمای هوا شیشههای ماشین پایین و سقف کروکی آن نیز باز شده بود و من راننده را به خوبی میدیدم: او یک پیراهن ورزشی رپتور سیاه به تن داشت که قیافهاش برایم بسیار آشنا بود... من او را میشناختم چون قبلا یکبار گذرش به ما افتاده بود".
میلارد لامبورگینی را بهسمت جنوب تعقیب کرد و در همین حینطی تماس با مرکز، متوجه شد که راننده اجازه رانندگیاش را قبلا از دست داده است، میلارد شاهد رانندگی او در میان بقیه خودروهای عبوری بود که داشت با لامبورگینی مشهورش در بزرگراه "دان ولی" به سمت مرکز شهر تورنتو میرفت.
حدود ساعت 12:30 ظهر دوشنبه بود که میلارد پلیس تورنتو تماس گرفت تا هماهنگیهای لازم برای توقف ماشین را صورت دهد. لامبورگینی از خروجی خیابان بلور برای خارج شدن از بزرگراه استفاده کرد و به سمت غرب پیچید، در مقابل اولین تابلوی ایست، یک مامور دیگر پلیس از ماشینش که قبلا آنجا کمین کرده بود خارج شد و اسلحه بدست سراغ لامبورگینی رفت تا راننده را از ماشین خارج و دستگیر کند.
آن وقت روز دهها و صدها نفر از کارکنان شرکتها از محل کار خود خارج شده بودند تا ناهار خود را میل کنند و جمعیتهای متفاوت جلوی ماشینهای غذایی و رستورانها صف کشیده بودند. به محض اینکه راننده لامبورگینی توسط پلیس از پشت فرمان لامبورگینی به صندلی پشت ماشین پلیس برده شد، جمعیت برای دیدن ماشین 365 هزار دلاری که هنوز وسط خیابان با سقف باز و شیشههای پایین ایستاده بود هجوم بردند. بعلت ازدحام جمعیت و ماشینهای گذری که آنها هم به داخل لامبورگینی سرک میکشیدند دو مامور پلیس ترافیک به محل آمدند تا راه را باز کنند.
پس از مدتی، آن دست خیابان پلیس اجازه داد تا راننده از پشت ماشین پلیس بیرون بیاید و کمی هوا بخورد، و در همین اثنا میشد خالکوبی روی بازوی او را دید که درشت نوشته بود: "خودم". خالکوبی دیگر بازویش چنین نوشته بود: "ساختهام"!
بعد از جستجوی ماشین توسط پلیس، میلارد به سوی راننده رفت تا با وی صحبت کند و پولی را که راننده در ماشین داشت به او نشان دهد: میلارد پشت سر هم اسکناسهای صددلاری و پنجاهدلاری را میشمرد و داخل کیسهای میگذاشت که آنها را همراه راننده به ایستگاه پلیس ببرد.
در این زمان بعلت تجمع افراد و همچنین پلیس، هر خودرویی که به تقاطع نزدیک میشد مجبور بود به سختی لامبورگینی را دور بزند که خود این موضوع پلیس را کلافهتر و ترافیک را سنگینتر میکرد.
پس از گذشت بیش از یک ساعت هنوز خبری از "توتراک" نبود، بنابراین با یک کمپانی مخصوص "توتراک" تماس گرفته شد که ماشین را بصورت افقی و روی یک سطح انتقال میدهد زیرا کف لامبورگینی بسیار به زمین نزدیک میباشد و امکان انتقال آن با "توتراک"های معمولی وجود ندارد. اکنون حجم ترافیک به چندین خیابان اطراف نیز کشیده شده بود آنچنان که خیابان بلور کاملا بند آمده بود.
راننده درحالیکه مردم دورش حلقه زده بودند به مامور پلیس گفت: "لازم نبود که حتما شرایط اینگونه شود"،و سپس به خبرنگاران گفت: " من فقطاجازه رانندگی نداشتم، همین".
این حرف همهمهای میان مردم ایجاد کرد که آنها نمیتوانستند باورش کنند: چرا و چگونه نقض اجازه رانندگی منجر به بازرسی پلیس و زیر و رو کردن ماشین شده بود؟ خوب حتما باید موضوع دیگری نیز در میان باشد. چرا باید یک افسر پلیس فکر کند که باید یک راننده را با بیرون کشیدن اسلحهاش دستگیر کند؟ مگر او که بود؟
پلیس اسم راننده را اعلان نکرد، اما او بعدا در دادگاه نیومارکت با نام جیالوکا لیبراندو، 35 ساله حاضر شد و طبق گفته منشی دادگاه، لیبراندو روز به جرمش را، بعنوان رانندگی در حالیکه گواهینامهاش باطل شده بود، پذیرفت.
در ضمن لامبورگینیای که وی با آن رانندگی میکرد به نظر نمی رسد که به او تعلق داشته باشد. پلاک لامبورگینی نشان میدهد که صاحب آن یک شرکت ثبت شده منطقهی "استونی کریک" انتاریوست. رئیس آن شرکت یک زن است که هیچ نشانهای دال بر ارتباط وی با لیبراندو وجود ندارد. در ضمن پلیس نیز هیچ ادعایی مبنی بر به سرقت رفته شده بودن خودرو ندارد!
مدارک دادگاه تبرئهی کانادا نشان میدهد که از سال 2011 تا 2013، لیبراندو اتهاماتی مربوط به حمله، حمل اسلحه گرم و در اختیار داشتن مواد مخدر داشته است. در سال 2007، او به خاطر حمله به یک افسر پلیس محکوم شد. در سال 2003، لیبراندو با آرنج به پیشانی دوست دختر عجیبش کوبیده بود و او را با یک کُلت تهدید کرده بود. در آن زمان پلیس در حین بازداشت وی یک اسلحه خالی را که در یک محفظه مخفی در ماشینش پنهان شده بود یافته بود. در این مدارک به این موضوع اشاره شده بود که لیبرادو یک عضو غیر فعال یک باند موتورسیکلتسوار میباشد.
اکنون همه منتظر ورود "توتراک" بودند که راننده {لیبراندو} درحالیکه به ماشین پلیس تکیه داده بود از پلیس خواست تا سقف کورکی ماشین را ببندد تا تو دوزی دورنگ و گرانبهای ماشین در معرض باران، آلایندهها و یا نور خورشید زیاد قرار نگیرد. پلیس موافقت کرد و راننده دستورالعمل پیچیدهای را به پلیس گفت که طی آن مامور پلیس باید تعداد زیادی کلید یا اهرم را روی داشبورد ماشین جابجا میکرد. یکی از افسران برای چندین دقیقه در اطراف و داخل لامبورگینی تلاش کرد تا سقف را ببندد اما نشد. سپس ليبراندو، در حالیکه هنوز دستبند به دست داشت و میلارد او را محکم گرفته بود به سمت لامبورگينی رفت و به مامور پلیس گفت که دقیقا باید چه کارهایی پشت سرهم انجام بگیرد تا سقف ماشین بسته شود. لحظات بعد سقف بسته شد، ماشین "توتراک" لامبورگینی را حمل کرد و پلیس راننده را به ایستگاه پلیس برد.
Date: چهارشنبه, اوت 23, 2017 - 20:00