مدیر کارآفرین کسی است که باور دارد روشها و عملکردهای سنتی جوابگوی رقابت در بازارهای کنونی نیست و برای حرکت به جلو نیاز به ایدهها، تواناییها و تفکرات جدید است
حسن گل محمدی- در اقتصاد رقابتی جهان، کارآفرینی یکی از شاخصههای مدیریت نوین است که رشد و شکوفایی بنگاههای اقتصادی را تضمین میکند. بدیهی است در یک چنین بازاری اعمال روشهای سنتی در مدیریت جوابگوی نیازهای نرمافزاری و سختافزاری سازمانها نخواهد بود. در عرصه علمی و تجربههای میدانی، برای موفقیت در گذر از شرایط بحرانی و فشار اقتصادی آنچه جوابگوی رسیدن به اهداف و برنامههای استراتژیک یک واحد تولیدی یا خدماتی میباشد، ایجاد سیستمهای علمی و بکارگیری روشهای کارآفرینی و اعتقاد به تغییر و تحول با پارامترهای ناشناخته بازار است. در انجام این فرایند بسیار مهم، مدیران کارآفرین نقش بسزایی را بر عهده دارند. اینک با آنچه که به عنوان ضرورت قطعی برای ادامه حیات اقتصادی یک سازمان پویا تعریف شد، این سوال در ذهن افراد خطور میکند که:"مدیر کارآفرین کیست؟"
مدیر کارآفرین کسی است که باور دارد روشها و عملکردهای سنتی جوابگوی رقابت در بازارهای کنونی نیست و برای حرکت به جلو نیاز به ایدهها، تواناییها و تفکرات جدید است. مدیر کارآفرین با استراتژیهای جدید و قدرت ریسکپذیری بالا، به جنگ عوامل بازدارنده موفقیت میرود و با برنامهریزیهای خاص که نتیجه مطالعات، تجربیات و نبوغ او است، از فرصتهای بازار به نحو مطلوب استفاده به عمل میآورد.
نمونه عینی یک چنین مدیری در جامعه ایرانیان تورنتو حمیدرضا کریمی است که با بهرهگیری از توان و پتانسیلهای مدیریتی خود و همکارانش در کمترین زمان ممکن واحدهای ارز کیش، ارز تاج، ارز پرسیکا(1)، ارز پرسیکا(2) و رستوران سنتی شبستان را در تورنتو تاسیس کرده و تعداد قابل توجهی از ایرانیان را به کار جذب نموده است. فرصتی پیش آمد تا با این مدیر کارآفرین به گفتگو بنشینیم و با فعالیتهای او آشنا شویم:
- با سلام، از طرف مجله ایران استار، برای انجام مصاحبهای به دفترتان آمدهام. شما فعالیتهای اقتصادی و بیزینسی فراوانی در شهر تورنتو دارید، بسیاری از خوانندگان ما و ایرانیان تورنتو با توجه به گستردگی و تنوع کارهایتان، علاقمندند که بیشتر با شما آشنا شوند، لطفا از خودتان بگوئید.
- من هم خدمت شما و همه ایرانیان عزیز تورنتو سلام عرض میکنم. من حدود 8 سال است که به تورنتو مهاجرت کردهام. قبل از آن سالها در ایران به کار تدریس در دانشگاه و مشاوره با شرکتهای مختلف مشغول بودم. فعالیتهای من در زمینه مسائل مالی و اقتصادی بود. در دانشگاه هم به تدریس دروس مالی میپرداختم. اصول کار من بر اساس مسائل کارآفرینی بوده و است. چندین جلد کتاب در این باره تالیف و ترجمه کردهام. کتاب کارآفرینی من یکی از منابع درسی است که در بعضی از دانشگاهها تدریس میشود. بعد از آنکه به اتفاق خانواده به کانادا مهاجرت کردم، یکی از دغدغههای من همواره این بود که کسب و کاری راهاندازی کنم و با توجه به علاقه و تجربه من به مسائل کارآفرینی سعی کردم در این رشته که سابقه فعالیت در ایران هم داشتم، مشاغلی را در اینجا راهاندازی کنم. البته در کانادا سیستم کار با ایران تفاوت دارد. شرایط کاملا متفاوت است. ولی اگر انسان روحیه کارآفرینی، دانش و اطلاعات و اعتماد به نفس لازم را داشته باشد در هر جا میتواند یک کارآفرین باشد. فقط باید اراده کرد و آن را به اجرا درآورد. پس از ورود به کانادا چند ماهی در کالج تدریس میکردم، دروس مالی و حسابداری.
-لطفا از رشته تحصیلی خودتان هم صحبت کنید.
- من فوق لیسانس MBA دارم از دانشگاه شیراز و مدرک CAM از انگلستان که مدرک حرفهای در رشته حسابداری است و لیسانس مدیریت صنعتی از دانشگاه مبارکه اصفهان.
- اصالتا، شما اصفهانی هستید؟
- اصالت اصلی ما گرجی است، که چندین نسل قبل به اصفهان مهاجرت کردهایم و اکنون نیز به کانادا. داستان مهاجرت ما نسل اندر نسل ادامه دارد. به قول سهراب سپهری: هنوز در سفرم.
- داشتید درباره چگونگی کارتان در تورنتو صحبت میکردید.
- بله، وقتی که به تورنتو آمدیم. بیزینسی که در آن تجربه داشتم را شروع کردم. بنابراین در زمینه صرافی و اکسچنج مشغول به فعالیت گردیدم. یک فضای کوچکی را در اختیار گرفتم و از آنجا شروع کردم. با توجه به اینکه بسیاری از اعضای خانوادهام در تورنتو بودند به بیزینس خودم توسعه بخشیدم و برای اطرافیانم هم شغلی ایجاد کردم. اگر چه این گستردگی کار و شعبات صرافی از لحاظ مالی سود بالایی برایم نداشت ولی با توجه به آن تفکرات کارآفرینی، ایجاد شغل و بکار گرفتن افراد، برای من بسیار ارزشمند است. بعضی از دوستانم میپرسند چرا شعبات بیزینسها را به یک نام واحد نامگذاری نکردهام، اگر این کار را میکردم باز این سوال در جامعه ایرانی پیش میآمد که چرا سه شعبه صرافی به فاصله 50 متر از هم، یک نام واحد دارند قطعا این مسئله به بیتدبیری تعبیر میشد. البته این واحدها از لحاظ ساختار مالی با هم تفاوتهایی دارند. بیشتر توجه من به اهداف استراتژیک کارآفرینی خودم مربوط میشود که در این بیزینس سهم بازار بالایی داشته باشم و بتوانم بر بازار کنترل لازم را اعمال کنم. از طرف دیگر با تعدد شعبات و بکارگیری نیروی انسانی بیشتر به افزایش شغل در جامعه تورنتو کمک میگردید. در حال حاضر چهار شعبه صرافی داریم، ارز پرسیکا(1)، ارز پرسیکا(2)، ارز کیش، ارز تاج. سهم قابل توجهی از بازار در اختیار ماست و این از آن جهت مهم است که ما نرخهای مناسب و خوب در تبدیل ارز در نظر میگیریم و به سود کم قانع هستیم و توانستهایم مشتریان زیادی را جذب کنیم. این رابطه برد-برد است که هم مشتری راضی است و هم ما. در رابطه با توسعه فعالیتها، مبادرت به را هاندازی رستوران 24 ساعته شبستان در پلازای ایران کردیم و در راستای آن برای سرویسدهی بیشتر به مشتریان و جذب متداوم مشتریان وفادار به خودمان، سیستم شبستان کروز را راهاندازی کردهایم که شامل یک قایق تفریحی خیلی لوکس، لیموزین هامر و جت اسکی و بازیهای تفریحی دیگر است که با توجه به علاقه شخصی خودم به دریا و دریانوردی، سعی کردم مشتریانمان هم از این مزایا بهرهمند شوند و از تابستان و فصل گرم تورنتو لذت ببرند. به این وسیله مشتریهای صرافی و رستوران را به رایگان به تور دریایی یک روزه میبریم. این تور هفت روز هفته برگزار میشود و تا اواخر سپتامبر و حتی اگر هوا اجازه بدهد تا زمانی بیشتر از آن هم ادامه خواهد داشت. این کار بر اساس ایدههای کارآفرینی طراحی و اجرا شده است و تاکنون نتایج و فیدبک خوبی از مشتریانمان داریم و چون آنها کاملا راضی هستند، ما هم خوشحال هستیم که سرویس در خور جامعه ایرانیان تورنتو ارائه میدهیم.
- آقای کریمی، شما در ایران به چه کاری مشغول بودید، بیشتر توضیح دهید.
- عمدهترین کار من در ایران، کار آکادمیک و تدریس در دانشگاه بود. رشتههای مدیریت، کارآفرینی، مدیریت صنعتی، مدیریت مالی، حسابداری و رشتههای وابسته به آن را در دانشگاههای مختلف اصفهان تدریس میکردم. یک بخشی هم از کارم ارائه مشاوره به شرکتهای مختلف بود و همچنین انجام کارهای مالی و سرمایهگذاری.
- از اینکه به کانادا مهاجرت کردهاید، راضی هستید؟
- فوقالعاده زیاد.
- دلیل شما چیست؟
-وقتی که من پارامترهای مختلف را ارزیابی میکنم و با افراد گوناگون صحبت میکنم. رضایت یا عدم رضایت آنها را جویا میشوم. یکی از علتهای راضی بودن در اینجا داشتن شغل و درآمد خوب است. پس اگر کسی در اینجا شغل و درآمد مناسبی داشته باشد و عواملی که موجب رضایت است فراهم گردد، طبیعتا فرد راضی خواهد بود. خوشبختانه من و گروهی که با هم کار میکنیم از این لحاظ مشکلی نداریم. از آن گذشته وقتی من مشاهده میکنم که تعداد قابل توجهی از افراد را در بیزینسهایی که ایجاد کردهام به کار مشغول کردهام و حتی تعداد زیادی افراد تازه وارد به کانادا را به کار واداشتهام که آنها به کار و حرفه نیاز داشتهاند. همچنین وجود خانواده، فامیل و دوستان خوب در کنار ما، همه عواملی هستند که این رضایت از مهاجرت را ایجاد میکنند. اصولا من آدم مثبتنگری هستم و همواره نیمه پر لیوان را میبینم و میدانم که مهاجرت نیز مانند هر کاری سختی خودش را دارد. پس اگر در جمع به این عوامل با دید مثبت نگاه کنیم، آن حس رضایت درونی در انسان ایجاد میشود و موجب شوق و حرکت به جلو برای کار و پشتکار بیشتر برای ما میگردد.
- قبل از اینکه رستوران شبستان را دایر کنید، برای غذا خوردن به چه رستورانهایی میرفتید؟
- به رستوران شیراز میرفتم، به گیلانه میرفتم. همه این رستورانها خوبند و من از آنها راضی هستم. باید از مدیران اینگونه اماکن تشکر کرد که با کارآفرینی خود مشاغلی را ایجاد کردهاند و سرویسی که در اختیار مهاجران قرار میدهند موجب آن میگردد که مسائل مهاجرت قابل تحملتر باشد.
- با توجه به اینکه شما رشته MBA خواندهاید، قطعا با مباحث بررسی بازار و بازار سنجی آشنایی کامل دارید. آیا شغلهایی را که ایجاد کردهاید، بر اساس یک نیاز و بررسی علمی بازار صورت گرفته یا به علت عشق و علاقه شخصی خودتان؟
- برای من هر دوی این مقولهها بوده است. قطعا در مرحله اول باید علاقه باشد، آدم اگر عاشق کارش نباشد، پیشرفت نمیکند. با توجه به سابقه تحصیلی و تجربی من که در رشته مالی بوده است. بحث صرافی و امور مالی کاملا به علاقه و تحصیل و تجربه من ارتباط پیدا میکند. ولی یکی دیگر از فاکتورهایی که باعث شد من این شغل را انتخاب کنم، برنامههای استراتژیک بوده است. برای من همیشه در زندگیام داشتن یک استراتژی در اولویت اول بوده است، چه در امور عادی زندگی و چه در امور بیزینسی. احساس میکنم کسانی که در کسب و کار خود برنامه و استراتژی دارند، شانس موفقیت بیشتری دارند. البته همواره ریسک هم وجود دارد، امکان شکست هم هست. ولی کسانی که دانش تئوریک و تجربه کاری دارند، در کنار پشتکار و فعالیت و با استفاده از خلاقیت و نوآوری و واقعبینی از شرایط بازار، قطعا موفق خواهند بود.
- چقدر به مشتری مداری اعتقاد دارید؟ چون این موضوع یک پارامتر مهم در کارآفرینی است.
- مشتری رکن اول هر فعالیت اقتصادی است. موسسه ما هم از این قضیه مستثنی نیست. البته در این راه گاها مشکلاتی هم وجود دارد. بعضی از مشتریان توقعشان بالا است. ولی من معتقدم هر بیزینسی باید یک سیستم و سازمان خوبی برای رضایت مشتری داشته باشد. باید حتما از نظریات مشتریان فیدبک گرفته شود و در سیستم کاری این نظریات را اعمال کرد. با این کار باید میزان نارضایتی مشتری را به حداقل رساند. بنابراین بدون شک وجود مشتریان راضی است که حضور ما را در بازار تثبیت میکند.
- با توجه به تحصیلات و رشته تحصیلی و تجربه خودتان، شما قطعا به موضوع سازماندهی و نظارت اشراف کامل دارید، شما چه نوع سازمانی در اداره کردن واحدهای خدماتی خود دارید، آیا یک سازمان متمرکز یا شرکت هلدینگ واحدها را کنترل و نظارت میکند یا آنکه هر یک از واحدها مستقلا دارای سازمان مجزا هستند؟ چگونه کل سیستم را با هم مدیریت میکنید؟
- ما دارای وظایف و تقسیم کار درست و علمی هستیم از وظایف سازماندهی، برنامهریزی، فرماندهی و هماهنگی و نظارت. قطعا بعنوان فردی که مسئولیت اداره و مدیریت کل مجموعه را دارم، به سازماندهی واحدها، افراد شاغل و کادر سازمانی توجه خاص دارم و آنها را طوری طراحی و چیدمان کردهام که به اهداف مورد نظر برسیم و بهترین کارآیی را داشته باشیم. سازمان ما یک سازمان متمرکز است، که امور کلان آن را من خودم مدیریت میکنم ولی در عین حال اعتقاد دارم که افراد زیر مجموعه خودم را آموزش بدهم و امکانات رشد آنها را فراهم سازم، به آنها تفویض اختیار و مسئولیت کنم تا آنها به همراه رشد سیستم رشد پیدا کنند. نیروی انسانی رکن اصلی یک سازمان است بویژه در کانادا، که موفقیت هر بیزینسی بستگی به آنها دارد. در اینجا میتوانم اعلام کنم که یکی از عوامل اصلی موفقیت مجموعه ما، نیروی انسانی متعهد، ورزیده، آگاه و کارآمد است.
- آیا این افراد آموزش هم دیدهاند؟
- بله، این افراد علاوه بر آموزشهای اولیه، آموزشهای حین کار و مستمر هم دارند. درباره مدیریت فرآیندها، اجرای فعالیتها و مشتریمداری، در هر مجموعهای فردی به عنوان مدیر انجام وظیفه میکند. این افراد زیر مجموعه خودشان را کنترل میکنند. اگر چه فضای کار ما فضایی دوستانه، فامیلی و خانوادگی است ولی در محیط کار ما برخوردهای حرفهای و روشهای کاری استاندارد را فدای دوستی و ارتباطهای شخصی نمیکنیم.
- آیا واحدهای شما با نامهای مختلف، از لحاظ حقوقی هر کدام یک شرکت مستقل هستند، یا یک شرکت هلدینگ آنها را پوشش حقوقی و مالی میدهد؟
- آنها یک هلدینگ کلی هستند که واحدها زیر مجموعه این سازمان مرکزی محسوب میگردند ولی در عین حال هر واحد یک شخصیت حقوقی مستقل خودش را دارد و شرکتهای ثبت شده مجزایی هستند. از لحاظ ساختار مالی هر کدام متفاوتاند.ولی همه تحت یک مدیریت واحد هلدینگ اداره میشوند.
- آیا این واحدها از لحاظ حسابداری، ثبت معاملات، پرداخت مالیات و هزینهها همه کاملا روشن و مشخص هستند؟
- بله، هر واحدی برای خودش سیستم مالی جداگانه دارد. چون شخصیت حقوقی مستقل هستند. هر کدام جداگانه حسابرسی و گزارشهای مالی خودشان را دارند.
- آیا شما برای این واحدها، مجوزهای لازم را از مراجع مختلف کشور کانادا اخذ کردهاید؟
- در رابطه با بیزینس صرافی، غیر ممکن است کسی بتواند بدون مجوز در کانادا کار کند. ریسک این کار را هیچ کس نمیکند که در زمینه مالی بدون مجوز فعالیت داشته باشد. سازمانی است در اینجا به نام "فینترک" که تمام موسسات مالی، بانکها، صرافیها و سازمانهایی که به نحوی با فعالیتهای مالی سر و کار دارند، باید مجوزشان را از آنجا اخذ کنند و به این موسسه گزارشدهی مرتب داشته باشند و همواره مورد بازرسی و کنترل قرار گیرند. بر اساس پالسیها و قانونهای موجود ما باید گزارشهای لازم را به آنها ارائه دهیم و مرتب هم کنترل میشویم و اگر اشکالی موجود باشد باید به سرعت برطرف و اصلاح گردد.
- شما چه مقدار سرمایه برای شروع و تاسیس مجموعه فعالیتهای صرافیها به کار گرفتهاید؟
- سرمایه بستگی به حجم عملیاتی است که شرکت(صرافی) میخواهد انجام دهد. یک صرافی میتواند با صد هزار دلار فعالیتش را شروع کند، ممکنه تا چندین میلیون دلار هم سرمایه نیاز داشته باشد. حجم فعالیتها میتواند متفاوت باشد. یک بخش زیادی از این کار بستگی به ارتباطات و نتورکی دارد که هر طرف میخواهد با صراف دیگر در نقاط مختلف جهان برقرار کند. چون صرافی یک شبکهای است از انسانها و موسسات مالی گوناگون که با هم در ارتباط هستند. بخش زیادی از کارها بر اساس تعهد و اعتماد است. چون اگر کسی ندانسته حرکتی کند ممکن است سرمایهاش را از دست بدهد.
- شما آیا در ایران هم دفتر یا موسسهای مالی دارید؟
- ما در ایران دفتر کارگزاری ریالی داریم و در آنجا فقط جابجایی ریالی انجام میدهیم.
- شما با استفاده از دستگاه کارتخوان که از ایران آوردهاید از حساب مشتریان خود پولی برداشت میکنید و به آنها بر اساس نرخ روز دلار آزاد، ارز میدهید. آیا این کار از نظر دولت کانادا قانونی است؟ وضعیت انجام این کار که اغلب صرافیهای تورنتو از آن علنا استفاده میکنند و در آگهیهای تبلیغاتی خود و حتی در پشت شیشه دفتر صرافی مینویسند، چگونه است؟
- استفاده از دستگاه پوز pos(کارت خوان) غیرقانونی نیست. چون فقط جابجایی ریالی را انجام میدهد و این ریال در ایران جابهجا میشود. این کار منع قانونی ندارد و دولت کانادا هم از این کار مطلع است.
در گزارشهایی که میدهیم هم میپرسند که این دستگاه چیست و ما برای آنها توضیح میدهیم. اگر این کار مشکلی داشت دولت کانادا در این مدت چندین سال که این دستگاه استفاده میشود، مانع از انجام آن شده بود.
- آقای کریمی، با نوسانات شدید نرخ ارز و استرسهایی که ایجاد میکند، چگونه کنار میآیید؟
- ریسک صرافی بویژه در مواقعی که نرخ دلار نوسانات شدید دارد، بالا میرود. مثلا اگر دلار را با یک نرخ صراف بفروشد، فردا با نرخ بالاتر مجبور به تهیه آن میشود، بنابراین، اینکار زیانآور است حتی در اینطور مواقع احتمال ورشکستگی صرافی زیاد میگردد، یا اینکه سود دهی نخواهد داشت. سال گذشته(یا 6 ماه گذشته) حدود 8 صراف از گردونه رقابت از بازار خارج شدند که یکی از دلایل اصلی آن ریسک بالا و عدم سودآوری بوده است.
- شما منابع تامین ارزیتان را از کجا میآورید؟مثلا ریالی را که در ایران میگیرید چه میکنید؟ آیا مقدار ارزی که در اینجا میخرید تکاپوی نیازهای فروش را میکند؟
- قاعدتا تناسبی بین دلاری که از اینجا به ایران ارسال میشود با دلاری که از آن طرف(ایران) خریداری میشود وجود ندارد. شاید نسبت آن ده به یک باشد. بنابراین مابهالتفاوت این نیاز که بخش اعظم فروش ما است توسط حوالههایی که از کویت یا قبلا از دبی میزدیم، تامین میگردد. عمدتا مشتریانی که در اینجا مقدار زیاد خرید میکنند، مثل خرید ارز برای خانه، اعداد درشت را از طرف صرافیهای ارتباطیمان از کویت تامین میکنیم و به حساب مشتریان واریز میشود.
- آیا این نقل و انتقال ارز، محدودیت مقداری هم دارد؟
- عموما نه، ما عددهای درشت هم جابجا میکنیم. مثلا حتی تا یک یا چند میلیون دلار.
- آیا اینگونه معاملات را به مراجع کنترلی گزارش هم میکنید؟
- این کار بدون گزارش دادن امکانپذیر نیست. بالای ده هزار دلار طبق قانون باید گزارش گردد.
- مشتریان شما چه تیپ افرادی هستند؟آیا مشتری غیر ایرانی هم دارید؟
- مشتریانی که برای اکسچنج مراجعه میکنند حدود ده درصدشان غیر ایرانی هستند ولی برای ترانسفر وجه همه اغلب ایرانی هستند.
- با توجه به رشته تحصیلی و فعالیتهای مالی انتخاب بیزینس صرافی توسط شما منطقی است. چه دلیلی داشتید که به کار رستوران هم وارد شدید؟ آیا به غذاهای ایرانی علاقه داشتید؟
- یکی از دلایل اصلی شاید مقداری خندهدار باشد این است که بعضی وقتها ما در ساعتهای دیروقت که کارمان تمام میشد و به شهر میرفتیم برای استفاده از غذاهای ایرانی، جایی که به صورت 24 ساعته باشد کمتر وجود داشت. این کار ما را به این فکر انداخت که راهاندازی یک رستوران سنتی 24 ساعته یکی از نیازهای ما در تورنتو است. این ایده و با توجه به موقعیت کاری ما در پلازای ایرانیان باعث شد که ما رستوران سنتی شبستان را راهاندازی کردیم.
- استقبال مردم از رستوران شبستان چگونه است؟
- خیلی خوب است. مخصوصا آخرهای هفته که موسیقی زنده داریم. بطور کامل میزها رزرو است. مشتریان مراجعه میکنند، از غذای خوب با قیمت مناسب استفاده مینمایند و با موسیقی زنده به شادی میپردازند. فیدبک ما خوب بوده و مشتریان راضیاند.
ما اصولا هم در رستوران و هم در صرافیها از نظریات مشتریان استفاده به عمل میآوریم و در جهت اصلاح سیستم کارمان آنها را رعایت میکنیم. یک موسسه مالی بدون در نظر گرفتن نظریات مشتریانش غیرممکن است برای بلند مدت دوام بیاورد. بویژه در کار صرافی که متکی به اعتماد طرفین است، باید مشتری اعتماد کند که شما کارتان را سالم و درست و به موقع انجام میدهید.
- آیا به فکر این هستید که از مشتریان خودتان یک باشگاه گروهی درست کنید که هر چند مدت یکبار یک گردهمایی و تجدید میثاق داشته باشید. با توجه به اینکه شما رستوران هم دارید این کار براحتی امکان پذیر است. چون شما آدم کارآفرینی هستید، نظرتان درباره این پیشنهاد چیست؟
- این ایده بسیار خوبی است. ما این کار را در گروههای کوچکتر با همین شبستان کروز در حال انجام هستیم. چون هر بار حدود 20 تا 25 نفر را گرد هم جمع میکنیم و یک روز لذت بخش و شیرین را در کنار هم داریم. از این کار فوقالعاده توسط مشتریانمان استقبال شده است. چون با این تور مجموعهای از کارها و تفریحات مختلف در اختیار افراد قرار میگیرد که دسترسی انفرادی به آن مشکل و هزینهبر است. ولی پیشنهاد شما در مقیاس بزرگتر ایده خوبی است که شاید در آینده این کار را انجام دهیم.
- من زمانی که در دانشگاهها تدریس میکردم مدت دوازده سال دروس MBA را در دانشگاههای ایران و دبی درس دادهام. بنابراین با ایدههای شما و مسائل کارآفرینی، نزدیکی زیادی دارم. شما چقدر به کار کردن به صورت گروهی اعتقاد دارید؟
- اصلا رمز موفقیت در مجموعه بیزینسهای ما همین کار گروهی است. دنیا امروز دیگر دنیایی نیست که هر فردی به صورت عضوی از سیستم به صورت مجزا کار کند هر چند تعامل بین افراد گروه بیشتر و بهتر باشد، تیم از هماهنگی بیشتری برخوردار خواهد بود و رضایت مشتری بیشتر خواهد شد.
- چقدر به نرمافزاری و سختافزاری و استفاده از رایانه در سیستمهای اتوماسیون در کل مجموعه کارها اعتقاد دارید و بکار میبرید؟
- متناسب با بحثهای هزینه و فایدهای که این سیستمها میتوانند برای مجموعه ما ایجاد کنند، اعتقاد دارم. هر جایی که احساس کنیم اتوماسیون کردن سیستم به بهبود عملکردمان منجر میشود، قطعا این کار را میکنیم.
- شما حتما با موضوع و کاربرد OR(Operations research) در بهینه کردن فرآیندهای مختلف برای رسیدن به بهترین ترکیب و برنامهریزی سوددهی در دوره MBA آشنایی کامل دارید. اگر یک ماتریس M در N داشته باشیم که همه اعضای آن مجهول(نامشخص) باشند، برای اپتیمم کردن(Optimization) ترکیب عوامل افقی و عمومی چه میکنیم. آیا شما از این علم در کارهای مالی خود استفاده میکنید که مثلا یک ستون از این ماتریس، حجم ارز جابجایی باشد و ستون دیگر ریال ارزش ارز با نوسانات بازار؟
- اگر چه ما تا این حد از این فرایند در ترکیب فعالیتهایمان(کار صرافی) در اینجا استفاده نمیکنیم ولی اگر نیاز باشد ما با انتخاب عددهای نزدیک به واقعیت بازار برای ستونهای ماتریسی M و N و با حل تکراری و سعی و خطا و اصلاح مفروضات اولیه، علیالنهایه به یک ماتریس نزدیک به واقعیت بازار میرسیم ولی در حال حاضر آنقدر نوسانات بازار سرمایه تند و به ساعت و روز است که استفاده کاربردی از این علم در کارهای ما امکانپذیر نیست.
- شما که یک مدیر کارآفرین هستید، حتما با تئوری سیستمی آشنایی دارید. یک سیستم اگر بازخورد و توسعه و تغییر بهینه نداشته باشد، خود به خود مبرا میشود. برای آینده و توسعه بیزینس خود چه برنامه استراتژیک کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت دارید، که در آن تغییر، نوآوری و اصلاح ساختار دیده شده باشد؟
- این مهم نیست که یک سیستم بزرگ یا کوچک باشد. باید سیستم زنده و پویا و قابل انعطاف باشد که با شرایط روز بازار خودش را هماهنگ کند و انطباق دهد. سازمانها هم صرفنظر از کوچکی و بزرگی باید مرتب با شرایط بازار، نوع محصولات و خدمات، سیکل عمر فعالیت، باید شرایط را خوب تجزیه و تحلیل کرد و با جمع این فاکتورها و دادهها، استراتژی سازمان را تدوین نمود که سریعا در هر حالتی با شرایط منطبق شود. ماهیت تفکر استراتژیک هم تفکر بلندمدت است، که بعد از تدوین، آن را میتوان به برنامههای کوتاهتر شکست و تفکیک کرد و به صورت برنامه اجرایی و تاکتیکی درآورد. البته باید فراموش نکرد که"راه درست رفتن خیلی مهمتر از درست راه رفتن است" من راه درست رفتن را استراتژی مینامم و درست راه رفتن را تاکتیک میدانم.
- تمامی کارهای بیزینسی شما در پلازای ایرانیان متمرکز شده است شما که مدیر کارآفرین آیندهنگر هستید، آیا به این فکر کردهاید که اگر روزی این پلازای ایرانیان مشکلی پیدا کند، یا تغییر کاربری دهد، حالا اگر این کار در سی یا پنجاه سال آینده باشد. چه برنامهریزیهایی برای پراکنده کردن محلهای بیزینس خود دارید؟
- تفکراتی در اینباره داریم. در صدد توسعه فعالیتهایمان به خارج از این مجموعه پلازایی هستیم، که مثلا در جاهای دیگر شعباتی ایجاد کنیم. این کار موجب کاهش ریسک بیزینس ما خواهد شد. اصطلاحا میگویند"تمام تخممرغها را نباید در یک سبد گذاشت." اگر به هر دلیلی فرض شما محتمل شود و فعالیتهای بیزینسی در پلازا متوقف گردد یا پلازا در داخل طرحی قرار گرفت، یا تبدیل به مجموعه مسکونی شد ما بتوانیم فعالیتهایمان را در جاهای دیگر ادامه دهیم.
- آیا به فکر این هستید که وارد بازار سهام بشوید؟
- علاقه چندانی به این موضوع ندارم. البته در این زمینه فعالیتهایی در ایران داشتم. ولی بازار سهام در اینجا نیازمند پیش زمینههایی است که فرد بتوانند تحلیلهای اقتصادی و مالی انجام دهد و سهام بازار را خوب بشناسد، ساختار مالی شرکتها را بشناسد، همه اینها نیازمند وقت گذاشتن است که این کار در شرایط فعلی از حوصله کاری من خارج است. ترجیح میدهیم کارهای فعلی خودم را ادامه دهیم.
- برگردیم به یک سوالی که من دوست دارم حتما آن را از شما بپرسم و آن این است که هر ایرانی که در اینجا موفق میشود، متاسفانه عدهای با دید مثبت به آن نگاه نمیکنند و حتی ممکن است حرفهای نادرستی در این باره گفته شود. ایا شما با یک چنین موضوعی برخورد کردهاید؟
- قدیمیها میگفتند، پشت سر هر مرد موفقی یک زن موفقی قرار دارد. یک ضربالمثل دیگر هم است که گفته میشود پشت سر هر بیزینسمن موفقی یک تعداد زیادی شایعات نادرست وجود دارد. با توجه به مشکلی که جامعه ایرانیان به آن دچار است(در همه جای دنیا) و آن توهم توطئه است، خیلی وقتها ما با دید مثبت به هم نگاه نمیکنیم. شما اگر درباره هر بیزینسی در این شبکههای اجتماعی از مردم نظر سنجی کنید، به ندرت اتفاق میافتد که افراد از بیزینسها به نیکی یاد کنند. این موضوع به این دلیل نیست که این بیزینسها بد هستند. نوع نگرش مردم و بویژه ما ایرانیان اصولا ضد بیزینس است، کارآفرین ستیز است. هر وقت صحبت از بیزینسهای ایرانی میشود مردم معمولا با کلمات نامناسب از آنها یاد میکنند، در صورتی که به نظر من باید به این افراد احترام گذاشت که بیزینسی را ایجاد کردهاند. من به نوبه خودم دست تمام بیزینسمنها را میبوسم، برای اینکه در این کشور آمدهاند و ریسک کردهاند و سرمایههایشان را به خطر انداختهاند و دو سه برابر یک آدم عادی فعالیت کردهاند، خلاقیت بخرج دادند تا اینکه خدمتی را به جامعه ایرانی ارائه دهند و شغل ایجاد کننده و عدهای را سر کار ببرند. من از همه این بیزینسمنها تشکر و قدردانی میکنم.
- شما چه تعداد کارمند دارید و برای آنها شغل ایجاد کردهاید؟
- ما نیروی انسانی صرافیهایمان حدود ده نفر هستند، همین تعداد در دفتر ایران به کار مشغولند. در رستوران حدود بیست نفر کار میکنند، حدود چهل نفر به طور مستقیم در واحدهای اقتصادی ما کار میکنند به صورت تماموقت و نیمهوقت. اگر خانوادههای آنها را نیز در نظر بگیریم حدود یکصد نفر از کل کار ما منتفع میشوند.
- آیا به فکر این نیفتادهاید که تجربیات و نگرشهای خودتان را به صورت سیستم آموزشی، ورکشاپ، تدریس یا چاپ و انتشار کتاب به دیگران انتقال دهید؟
-با توجه به گذشته من که فعالیتهای تدریس و آموزش داشتم. هنوز علاقه خاصی به این قضیه دارم. هرگز فراموش نکردهام که زمانی یک معلم ساده بودم، مرتب مشغول تدریس بودم. این خواسته ذاتی من است که این کار را ادامه دهم. اصولا انسانهایی که میبخشند به دیگران چه دانش خودشان را یا ثروت خودشان را، این افراد شانس موفقیت خودشان را افزایش میدهند. فعلا چون به شدت مشغول کارهای بیزینسی هستم، برنامهای کوتاهمدت در این رابطه ندارم ولی در آینده ممکن است به این کار بپردازم.
- آیا علاقمند هستید به تعدادی دانشجوی مستعد از کامیونیتی ایرانی در تورنتو به صورت بورسیه تحصیلی کمک کنید؟
-این کار ایده خوبی است، باید روی آن کار کرد، که حداقل بین 2 تا 5 نفر دانشجو خیلی مستعد را تحت پوشش سیستم بورسیه تحصیلی تحت نظارت واحدهای بیزینسی خودمان درآوریم.
- آیا مطلبی هست که من نپرسیدهام و شما خودتان بخواهید مطرح کنید؟
-در مرحله اول من باید از همسرم و سایر افراد خانوادهام تشکر و قدردانی کنم که آنها نیز پابهپای من در کارهای بیزینسیمان مشغول کار هستند و من موفقیت سیستم خودمان را نتیجه کوشش جمعی این افراد و بویژه همسرم میدانم. ثانیا، امیدوارم نوع نگرش مردم ما عوض شود و همه ما با دید مثبت به افرادی که زحمت میکشند نگاه کنیم.
- خیلی متشکرم، از فرصتی که برای این گفتگو به من دادید.
- من هم متقابلا متشکرم.
***
گفتگوی ما را با یکی از مدیران کارآفرین جامعه ایرانیان تورنتو مطالعه کردید. جامعه ما برای رشد و موفقیت به امثال این گونه افراد بسیار نیازمند است. مدیرانی که صاحب فکر و اندیشه خوب هستند و با پشتکار و پیگیری مستمر کارهای شایسته میکنند تا خودشان از کارهای انجام شده خوشحال و احساس رضایت کنند و هم کامیونیتی ایرانی را در جامعه تورنتو تقویت نمایند. امیدوارم اینگونه افراد الگوهای خوبی برای جوانها و آنهایی که دنبال کارافرینی و طرحی نو در انداختن هستند، باشند.
به قول حافظ بزرگ:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی بهم سازیم و بنیادش بر اندازیم
مدیر کارآفرین کسی است که باور دارد روشها و عملکردهای سنتی جوابگوی رقابت در بازارهای کنونی نیست و برای حرکت به جلو نیاز به ایدهها، تواناییها و تفکرات جدید است. مدیر کارآفرین با استراتژیهای جدید و قدرت ریسکپذیری بالا، به جنگ عوامل بازدارنده موفقیت میرود و با برنامهریزیهای خاص که نتیجه مطالعات، تجربیات و نبوغ او است، از فرصتهای بازار به نحو مطلوب استفاده به عمل میآورد.
نمونه عینی یک چنین مدیری در جامعه ایرانیان تورنتو حمیدرضا کریمی است که با بهرهگیری از توان و پتانسیلهای مدیریتی خود و همکارانش در کمترین زمان ممکن واحدهای ارز کیش، ارز تاج، ارز پرسیکا(1)، ارز پرسیکا(2) و رستوران سنتی شبستان را در تورنتو تاسیس کرده و تعداد قابل توجهی از ایرانیان را به کار جذب نموده است. فرصتی پیش آمد تا با این مدیر کارآفرین به گفتگو بنشینیم و با فعالیتهای او آشنا شویم:
- با سلام، از طرف مجله ایران استار، برای انجام مصاحبهای به دفترتان آمدهام. شما فعالیتهای اقتصادی و بیزینسی فراوانی در شهر تورنتو دارید، بسیاری از خوانندگان ما و ایرانیان تورنتو با توجه به گستردگی و تنوع کارهایتان، علاقمندند که بیشتر با شما آشنا شوند، لطفا از خودتان بگوئید.
- من هم خدمت شما و همه ایرانیان عزیز تورنتو سلام عرض میکنم. من حدود 8 سال است که به تورنتو مهاجرت کردهام. قبل از آن سالها در ایران به کار تدریس در دانشگاه و مشاوره با شرکتهای مختلف مشغول بودم. فعالیتهای من در زمینه مسائل مالی و اقتصادی بود. در دانشگاه هم به تدریس دروس مالی میپرداختم. اصول کار من بر اساس مسائل کارآفرینی بوده و است. چندین جلد کتاب در این باره تالیف و ترجمه کردهام. کتاب کارآفرینی من یکی از منابع درسی است که در بعضی از دانشگاهها تدریس میشود. بعد از آنکه به اتفاق خانواده به کانادا مهاجرت کردم، یکی از دغدغههای من همواره این بود که کسب و کاری راهاندازی کنم و با توجه به علاقه و تجربه من به مسائل کارآفرینی سعی کردم در این رشته که سابقه فعالیت در ایران هم داشتم، مشاغلی را در اینجا راهاندازی کنم. البته در کانادا سیستم کار با ایران تفاوت دارد. شرایط کاملا متفاوت است. ولی اگر انسان روحیه کارآفرینی، دانش و اطلاعات و اعتماد به نفس لازم را داشته باشد در هر جا میتواند یک کارآفرین باشد. فقط باید اراده کرد و آن را به اجرا درآورد. پس از ورود به کانادا چند ماهی در کالج تدریس میکردم، دروس مالی و حسابداری.
لطفا فیلم زیر را نگاه کنید
- من فوق لیسانس MBA دارم از دانشگاه شیراز و مدرک CAM از انگلستان که مدرک حرفهای در رشته حسابداری است و لیسانس مدیریت صنعتی از دانشگاه مبارکه اصفهان.
- اصالتا، شما اصفهانی هستید؟
- اصالت اصلی ما گرجی است، که چندین نسل قبل به اصفهان مهاجرت کردهایم و اکنون نیز به کانادا. داستان مهاجرت ما نسل اندر نسل ادامه دارد. به قول سهراب سپهری: هنوز در سفرم.
- داشتید درباره چگونگی کارتان در تورنتو صحبت میکردید.
- بله، وقتی که به تورنتو آمدیم. بیزینسی که در آن تجربه داشتم را شروع کردم. بنابراین در زمینه صرافی و اکسچنج مشغول به فعالیت گردیدم. یک فضای کوچکی را در اختیار گرفتم و از آنجا شروع کردم. با توجه به اینکه بسیاری از اعضای خانوادهام در تورنتو بودند به بیزینس خودم توسعه بخشیدم و برای اطرافیانم هم شغلی ایجاد کردم. اگر چه این گستردگی کار و شعبات صرافی از لحاظ مالی سود بالایی برایم نداشت ولی با توجه به آن تفکرات کارآفرینی، ایجاد شغل و بکار گرفتن افراد، برای من بسیار ارزشمند است. بعضی از دوستانم میپرسند چرا شعبات بیزینسها را به یک نام واحد نامگذاری نکردهام، اگر این کار را میکردم باز این سوال در جامعه ایرانی پیش میآمد که چرا سه شعبه صرافی به فاصله 50 متر از هم، یک نام واحد دارند قطعا این مسئله به بیتدبیری تعبیر میشد. البته این واحدها از لحاظ ساختار مالی با هم تفاوتهایی دارند. بیشتر توجه من به اهداف استراتژیک کارآفرینی خودم مربوط میشود که در این بیزینس سهم بازار بالایی داشته باشم و بتوانم بر بازار کنترل لازم را اعمال کنم. از طرف دیگر با تعدد شعبات و بکارگیری نیروی انسانی بیشتر به افزایش شغل در جامعه تورنتو کمک میگردید. در حال حاضر چهار شعبه صرافی داریم، ارز پرسیکا(1)، ارز پرسیکا(2)، ارز کیش، ارز تاج. سهم قابل توجهی از بازار در اختیار ماست و این از آن جهت مهم است که ما نرخهای مناسب و خوب در تبدیل ارز در نظر میگیریم و به سود کم قانع هستیم و توانستهایم مشتریان زیادی را جذب کنیم. این رابطه برد-برد است که هم مشتری راضی است و هم ما. در رابطه با توسعه فعالیتها، مبادرت به را هاندازی رستوران 24 ساعته شبستان در پلازای ایران کردیم و در راستای آن برای سرویسدهی بیشتر به مشتریان و جذب متداوم مشتریان وفادار به خودمان، سیستم شبستان کروز را راهاندازی کردهایم که شامل یک قایق تفریحی خیلی لوکس، لیموزین هامر و جت اسکی و بازیهای تفریحی دیگر است که با توجه به علاقه شخصی خودم به دریا و دریانوردی، سعی کردم مشتریانمان هم از این مزایا بهرهمند شوند و از تابستان و فصل گرم تورنتو لذت ببرند. به این وسیله مشتریهای صرافی و رستوران را به رایگان به تور دریایی یک روزه میبریم. این تور هفت روز هفته برگزار میشود و تا اواخر سپتامبر و حتی اگر هوا اجازه بدهد تا زمانی بیشتر از آن هم ادامه خواهد داشت. این کار بر اساس ایدههای کارآفرینی طراحی و اجرا شده است و تاکنون نتایج و فیدبک خوبی از مشتریانمان داریم و چون آنها کاملا راضی هستند، ما هم خوشحال هستیم که سرویس در خور جامعه ایرانیان تورنتو ارائه میدهیم.
- آقای کریمی، شما در ایران به چه کاری مشغول بودید، بیشتر توضیح دهید.
- عمدهترین کار من در ایران، کار آکادمیک و تدریس در دانشگاه بود. رشتههای مدیریت، کارآفرینی، مدیریت صنعتی، مدیریت مالی، حسابداری و رشتههای وابسته به آن را در دانشگاههای مختلف اصفهان تدریس میکردم. یک بخشی هم از کارم ارائه مشاوره به شرکتهای مختلف بود و همچنین انجام کارهای مالی و سرمایهگذاری.
- از اینکه به کانادا مهاجرت کردهاید، راضی هستید؟
- فوقالعاده زیاد.
- دلیل شما چیست؟
-وقتی که من پارامترهای مختلف را ارزیابی میکنم و با افراد گوناگون صحبت میکنم. رضایت یا عدم رضایت آنها را جویا میشوم. یکی از علتهای راضی بودن در اینجا داشتن شغل و درآمد خوب است. پس اگر کسی در اینجا شغل و درآمد مناسبی داشته باشد و عواملی که موجب رضایت است فراهم گردد، طبیعتا فرد راضی خواهد بود. خوشبختانه من و گروهی که با هم کار میکنیم از این لحاظ مشکلی نداریم. از آن گذشته وقتی من مشاهده میکنم که تعداد قابل توجهی از افراد را در بیزینسهایی که ایجاد کردهام به کار مشغول کردهام و حتی تعداد زیادی افراد تازه وارد به کانادا را به کار واداشتهام که آنها به کار و حرفه نیاز داشتهاند. همچنین وجود خانواده، فامیل و دوستان خوب در کنار ما، همه عواملی هستند که این رضایت از مهاجرت را ایجاد میکنند. اصولا من آدم مثبتنگری هستم و همواره نیمه پر لیوان را میبینم و میدانم که مهاجرت نیز مانند هر کاری سختی خودش را دارد. پس اگر در جمع به این عوامل با دید مثبت نگاه کنیم، آن حس رضایت درونی در انسان ایجاد میشود و موجب شوق و حرکت به جلو برای کار و پشتکار بیشتر برای ما میگردد.
- قبل از اینکه رستوران شبستان را دایر کنید، برای غذا خوردن به چه رستورانهایی میرفتید؟
- به رستوران شیراز میرفتم، به گیلانه میرفتم. همه این رستورانها خوبند و من از آنها راضی هستم. باید از مدیران اینگونه اماکن تشکر کرد که با کارآفرینی خود مشاغلی را ایجاد کردهاند و سرویسی که در اختیار مهاجران قرار میدهند موجب آن میگردد که مسائل مهاجرت قابل تحملتر باشد.
- با توجه به اینکه شما رشته MBA خواندهاید، قطعا با مباحث بررسی بازار و بازار سنجی آشنایی کامل دارید. آیا شغلهایی را که ایجاد کردهاید، بر اساس یک نیاز و بررسی علمی بازار صورت گرفته یا به علت عشق و علاقه شخصی خودتان؟
- برای من هر دوی این مقولهها بوده است. قطعا در مرحله اول باید علاقه باشد، آدم اگر عاشق کارش نباشد، پیشرفت نمیکند. با توجه به سابقه تحصیلی و تجربی من که در رشته مالی بوده است. بحث صرافی و امور مالی کاملا به علاقه و تحصیل و تجربه من ارتباط پیدا میکند. ولی یکی دیگر از فاکتورهایی که باعث شد من این شغل را انتخاب کنم، برنامههای استراتژیک بوده است. برای من همیشه در زندگیام داشتن یک استراتژی در اولویت اول بوده است، چه در امور عادی زندگی و چه در امور بیزینسی. احساس میکنم کسانی که در کسب و کار خود برنامه و استراتژی دارند، شانس موفقیت بیشتری دارند. البته همواره ریسک هم وجود دارد، امکان شکست هم هست. ولی کسانی که دانش تئوریک و تجربه کاری دارند، در کنار پشتکار و فعالیت و با استفاده از خلاقیت و نوآوری و واقعبینی از شرایط بازار، قطعا موفق خواهند بود.
- چقدر به مشتری مداری اعتقاد دارید؟ چون این موضوع یک پارامتر مهم در کارآفرینی است.
- مشتری رکن اول هر فعالیت اقتصادی است. موسسه ما هم از این قضیه مستثنی نیست. البته در این راه گاها مشکلاتی هم وجود دارد. بعضی از مشتریان توقعشان بالا است. ولی من معتقدم هر بیزینسی باید یک سیستم و سازمان خوبی برای رضایت مشتری داشته باشد. باید حتما از نظریات مشتریان فیدبک گرفته شود و در سیستم کاری این نظریات را اعمال کرد. با این کار باید میزان نارضایتی مشتری را به حداقل رساند. بنابراین بدون شک وجود مشتریان راضی است که حضور ما را در بازار تثبیت میکند.
- با توجه به تحصیلات و رشته تحصیلی و تجربه خودتان، شما قطعا به موضوع سازماندهی و نظارت اشراف کامل دارید، شما چه نوع سازمانی در اداره کردن واحدهای خدماتی خود دارید، آیا یک سازمان متمرکز یا شرکت هلدینگ واحدها را کنترل و نظارت میکند یا آنکه هر یک از واحدها مستقلا دارای سازمان مجزا هستند؟ چگونه کل سیستم را با هم مدیریت میکنید؟
- ما دارای وظایف و تقسیم کار درست و علمی هستیم از وظایف سازماندهی، برنامهریزی، فرماندهی و هماهنگی و نظارت. قطعا بعنوان فردی که مسئولیت اداره و مدیریت کل مجموعه را دارم، به سازماندهی واحدها، افراد شاغل و کادر سازمانی توجه خاص دارم و آنها را طوری طراحی و چیدمان کردهام که به اهداف مورد نظر برسیم و بهترین کارآیی را داشته باشیم. سازمان ما یک سازمان متمرکز است، که امور کلان آن را من خودم مدیریت میکنم ولی در عین حال اعتقاد دارم که افراد زیر مجموعه خودم را آموزش بدهم و امکانات رشد آنها را فراهم سازم، به آنها تفویض اختیار و مسئولیت کنم تا آنها به همراه رشد سیستم رشد پیدا کنند. نیروی انسانی رکن اصلی یک سازمان است بویژه در کانادا، که موفقیت هر بیزینسی بستگی به آنها دارد. در اینجا میتوانم اعلام کنم که یکی از عوامل اصلی موفقیت مجموعه ما، نیروی انسانی متعهد، ورزیده، آگاه و کارآمد است.
- آیا این افراد آموزش هم دیدهاند؟
- بله، این افراد علاوه بر آموزشهای اولیه، آموزشهای حین کار و مستمر هم دارند. درباره مدیریت فرآیندها، اجرای فعالیتها و مشتریمداری، در هر مجموعهای فردی به عنوان مدیر انجام وظیفه میکند. این افراد زیر مجموعه خودشان را کنترل میکنند. اگر چه فضای کار ما فضایی دوستانه، فامیلی و خانوادگی است ولی در محیط کار ما برخوردهای حرفهای و روشهای کاری استاندارد را فدای دوستی و ارتباطهای شخصی نمیکنیم.
- آیا واحدهای شما با نامهای مختلف، از لحاظ حقوقی هر کدام یک شرکت مستقل هستند، یا یک شرکت هلدینگ آنها را پوشش حقوقی و مالی میدهد؟
- آنها یک هلدینگ کلی هستند که واحدها زیر مجموعه این سازمان مرکزی محسوب میگردند ولی در عین حال هر واحد یک شخصیت حقوقی مستقل خودش را دارد و شرکتهای ثبت شده مجزایی هستند. از لحاظ ساختار مالی هر کدام متفاوتاند.ولی همه تحت یک مدیریت واحد هلدینگ اداره میشوند.
- آیا این واحدها از لحاظ حسابداری، ثبت معاملات، پرداخت مالیات و هزینهها همه کاملا روشن و مشخص هستند؟
- بله، هر واحدی برای خودش سیستم مالی جداگانه دارد. چون شخصیت حقوقی مستقل هستند. هر کدام جداگانه حسابرسی و گزارشهای مالی خودشان را دارند.
- آیا شما برای این واحدها، مجوزهای لازم را از مراجع مختلف کشور کانادا اخذ کردهاید؟
- در رابطه با بیزینس صرافی، غیر ممکن است کسی بتواند بدون مجوز در کانادا کار کند. ریسک این کار را هیچ کس نمیکند که در زمینه مالی بدون مجوز فعالیت داشته باشد. سازمانی است در اینجا به نام "فینترک" که تمام موسسات مالی، بانکها، صرافیها و سازمانهایی که به نحوی با فعالیتهای مالی سر و کار دارند، باید مجوزشان را از آنجا اخذ کنند و به این موسسه گزارشدهی مرتب داشته باشند و همواره مورد بازرسی و کنترل قرار گیرند. بر اساس پالسیها و قانونهای موجود ما باید گزارشهای لازم را به آنها ارائه دهیم و مرتب هم کنترل میشویم و اگر اشکالی موجود باشد باید به سرعت برطرف و اصلاح گردد.
- شما چه مقدار سرمایه برای شروع و تاسیس مجموعه فعالیتهای صرافیها به کار گرفتهاید؟
- سرمایه بستگی به حجم عملیاتی است که شرکت(صرافی) میخواهد انجام دهد. یک صرافی میتواند با صد هزار دلار فعالیتش را شروع کند، ممکنه تا چندین میلیون دلار هم سرمایه نیاز داشته باشد. حجم فعالیتها میتواند متفاوت باشد. یک بخش زیادی از این کار بستگی به ارتباطات و نتورکی دارد که هر طرف میخواهد با صراف دیگر در نقاط مختلف جهان برقرار کند. چون صرافی یک شبکهای است از انسانها و موسسات مالی گوناگون که با هم در ارتباط هستند. بخش زیادی از کارها بر اساس تعهد و اعتماد است. چون اگر کسی ندانسته حرکتی کند ممکن است سرمایهاش را از دست بدهد.
- شما آیا در ایران هم دفتر یا موسسهای مالی دارید؟
- ما در ایران دفتر کارگزاری ریالی داریم و در آنجا فقط جابجایی ریالی انجام میدهیم.
- شما با استفاده از دستگاه کارتخوان که از ایران آوردهاید از حساب مشتریان خود پولی برداشت میکنید و به آنها بر اساس نرخ روز دلار آزاد، ارز میدهید. آیا این کار از نظر دولت کانادا قانونی است؟ وضعیت انجام این کار که اغلب صرافیهای تورنتو از آن علنا استفاده میکنند و در آگهیهای تبلیغاتی خود و حتی در پشت شیشه دفتر صرافی مینویسند، چگونه است؟
- استفاده از دستگاه پوز pos(کارت خوان) غیرقانونی نیست. چون فقط جابجایی ریالی را انجام میدهد و این ریال در ایران جابهجا میشود. این کار منع قانونی ندارد و دولت کانادا هم از این کار مطلع است.
در گزارشهایی که میدهیم هم میپرسند که این دستگاه چیست و ما برای آنها توضیح میدهیم. اگر این کار مشکلی داشت دولت کانادا در این مدت چندین سال که این دستگاه استفاده میشود، مانع از انجام آن شده بود.
- آقای کریمی، با نوسانات شدید نرخ ارز و استرسهایی که ایجاد میکند، چگونه کنار میآیید؟
- ریسک صرافی بویژه در مواقعی که نرخ دلار نوسانات شدید دارد، بالا میرود. مثلا اگر دلار را با یک نرخ صراف بفروشد، فردا با نرخ بالاتر مجبور به تهیه آن میشود، بنابراین، اینکار زیانآور است حتی در اینطور مواقع احتمال ورشکستگی صرافی زیاد میگردد، یا اینکه سود دهی نخواهد داشت. سال گذشته(یا 6 ماه گذشته) حدود 8 صراف از گردونه رقابت از بازار خارج شدند که یکی از دلایل اصلی آن ریسک بالا و عدم سودآوری بوده است.
- شما منابع تامین ارزیتان را از کجا میآورید؟مثلا ریالی را که در ایران میگیرید چه میکنید؟ آیا مقدار ارزی که در اینجا میخرید تکاپوی نیازهای فروش را میکند؟
- قاعدتا تناسبی بین دلاری که از اینجا به ایران ارسال میشود با دلاری که از آن طرف(ایران) خریداری میشود وجود ندارد. شاید نسبت آن ده به یک باشد. بنابراین مابهالتفاوت این نیاز که بخش اعظم فروش ما است توسط حوالههایی که از کویت یا قبلا از دبی میزدیم، تامین میگردد. عمدتا مشتریانی که در اینجا مقدار زیاد خرید میکنند، مثل خرید ارز برای خانه، اعداد درشت را از طرف صرافیهای ارتباطیمان از کویت تامین میکنیم و به حساب مشتریان واریز میشود.
- آیا این نقل و انتقال ارز، محدودیت مقداری هم دارد؟
- عموما نه، ما عددهای درشت هم جابجا میکنیم. مثلا حتی تا یک یا چند میلیون دلار.
- آیا اینگونه معاملات را به مراجع کنترلی گزارش هم میکنید؟
- این کار بدون گزارش دادن امکانپذیر نیست. بالای ده هزار دلار طبق قانون باید گزارش گردد.
- مشتریان شما چه تیپ افرادی هستند؟آیا مشتری غیر ایرانی هم دارید؟
- مشتریانی که برای اکسچنج مراجعه میکنند حدود ده درصدشان غیر ایرانی هستند ولی برای ترانسفر وجه همه اغلب ایرانی هستند.
- با توجه به رشته تحصیلی و فعالیتهای مالی انتخاب بیزینس صرافی توسط شما منطقی است. چه دلیلی داشتید که به کار رستوران هم وارد شدید؟ آیا به غذاهای ایرانی علاقه داشتید؟
- یکی از دلایل اصلی شاید مقداری خندهدار باشد این است که بعضی وقتها ما در ساعتهای دیروقت که کارمان تمام میشد و به شهر میرفتیم برای استفاده از غذاهای ایرانی، جایی که به صورت 24 ساعته باشد کمتر وجود داشت. این کار ما را به این فکر انداخت که راهاندازی یک رستوران سنتی 24 ساعته یکی از نیازهای ما در تورنتو است. این ایده و با توجه به موقعیت کاری ما در پلازای ایرانیان باعث شد که ما رستوران سنتی شبستان را راهاندازی کردیم.
- استقبال مردم از رستوران شبستان چگونه است؟
- خیلی خوب است. مخصوصا آخرهای هفته که موسیقی زنده داریم. بطور کامل میزها رزرو است. مشتریان مراجعه میکنند، از غذای خوب با قیمت مناسب استفاده مینمایند و با موسیقی زنده به شادی میپردازند. فیدبک ما خوب بوده و مشتریان راضیاند.
ما اصولا هم در رستوران و هم در صرافیها از نظریات مشتریان استفاده به عمل میآوریم و در جهت اصلاح سیستم کارمان آنها را رعایت میکنیم. یک موسسه مالی بدون در نظر گرفتن نظریات مشتریانش غیرممکن است برای بلند مدت دوام بیاورد. بویژه در کار صرافی که متکی به اعتماد طرفین است، باید مشتری اعتماد کند که شما کارتان را سالم و درست و به موقع انجام میدهید.
- آیا به فکر این هستید که از مشتریان خودتان یک باشگاه گروهی درست کنید که هر چند مدت یکبار یک گردهمایی و تجدید میثاق داشته باشید. با توجه به اینکه شما رستوران هم دارید این کار براحتی امکان پذیر است. چون شما آدم کارآفرینی هستید، نظرتان درباره این پیشنهاد چیست؟
- این ایده بسیار خوبی است. ما این کار را در گروههای کوچکتر با همین شبستان کروز در حال انجام هستیم. چون هر بار حدود 20 تا 25 نفر را گرد هم جمع میکنیم و یک روز لذت بخش و شیرین را در کنار هم داریم. از این کار فوقالعاده توسط مشتریانمان استقبال شده است. چون با این تور مجموعهای از کارها و تفریحات مختلف در اختیار افراد قرار میگیرد که دسترسی انفرادی به آن مشکل و هزینهبر است. ولی پیشنهاد شما در مقیاس بزرگتر ایده خوبی است که شاید در آینده این کار را انجام دهیم.
- من زمانی که در دانشگاهها تدریس میکردم مدت دوازده سال دروس MBA را در دانشگاههای ایران و دبی درس دادهام. بنابراین با ایدههای شما و مسائل کارآفرینی، نزدیکی زیادی دارم. شما چقدر به کار کردن به صورت گروهی اعتقاد دارید؟
- اصلا رمز موفقیت در مجموعه بیزینسهای ما همین کار گروهی است. دنیا امروز دیگر دنیایی نیست که هر فردی به صورت عضوی از سیستم به صورت مجزا کار کند هر چند تعامل بین افراد گروه بیشتر و بهتر باشد، تیم از هماهنگی بیشتری برخوردار خواهد بود و رضایت مشتری بیشتر خواهد شد.
- چقدر به نرمافزاری و سختافزاری و استفاده از رایانه در سیستمهای اتوماسیون در کل مجموعه کارها اعتقاد دارید و بکار میبرید؟
- متناسب با بحثهای هزینه و فایدهای که این سیستمها میتوانند برای مجموعه ما ایجاد کنند، اعتقاد دارم. هر جایی که احساس کنیم اتوماسیون کردن سیستم به بهبود عملکردمان منجر میشود، قطعا این کار را میکنیم.
- شما حتما با موضوع و کاربرد OR(Operations research) در بهینه کردن فرآیندهای مختلف برای رسیدن به بهترین ترکیب و برنامهریزی سوددهی در دوره MBA آشنایی کامل دارید. اگر یک ماتریس M در N داشته باشیم که همه اعضای آن مجهول(نامشخص) باشند، برای اپتیمم کردن(Optimization) ترکیب عوامل افقی و عمومی چه میکنیم. آیا شما از این علم در کارهای مالی خود استفاده میکنید که مثلا یک ستون از این ماتریس، حجم ارز جابجایی باشد و ستون دیگر ریال ارزش ارز با نوسانات بازار؟
- اگر چه ما تا این حد از این فرایند در ترکیب فعالیتهایمان(کار صرافی) در اینجا استفاده نمیکنیم ولی اگر نیاز باشد ما با انتخاب عددهای نزدیک به واقعیت بازار برای ستونهای ماتریسی M و N و با حل تکراری و سعی و خطا و اصلاح مفروضات اولیه، علیالنهایه به یک ماتریس نزدیک به واقعیت بازار میرسیم ولی در حال حاضر آنقدر نوسانات بازار سرمایه تند و به ساعت و روز است که استفاده کاربردی از این علم در کارهای ما امکانپذیر نیست.
- شما که یک مدیر کارآفرین هستید، حتما با تئوری سیستمی آشنایی دارید. یک سیستم اگر بازخورد و توسعه و تغییر بهینه نداشته باشد، خود به خود مبرا میشود. برای آینده و توسعه بیزینس خود چه برنامه استراتژیک کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت دارید، که در آن تغییر، نوآوری و اصلاح ساختار دیده شده باشد؟
- این مهم نیست که یک سیستم بزرگ یا کوچک باشد. باید سیستم زنده و پویا و قابل انعطاف باشد که با شرایط روز بازار خودش را هماهنگ کند و انطباق دهد. سازمانها هم صرفنظر از کوچکی و بزرگی باید مرتب با شرایط بازار، نوع محصولات و خدمات، سیکل عمر فعالیت، باید شرایط را خوب تجزیه و تحلیل کرد و با جمع این فاکتورها و دادهها، استراتژی سازمان را تدوین نمود که سریعا در هر حالتی با شرایط منطبق شود. ماهیت تفکر استراتژیک هم تفکر بلندمدت است، که بعد از تدوین، آن را میتوان به برنامههای کوتاهتر شکست و تفکیک کرد و به صورت برنامه اجرایی و تاکتیکی درآورد. البته باید فراموش نکرد که"راه درست رفتن خیلی مهمتر از درست راه رفتن است" من راه درست رفتن را استراتژی مینامم و درست راه رفتن را تاکتیک میدانم.
- تمامی کارهای بیزینسی شما در پلازای ایرانیان متمرکز شده است شما که مدیر کارآفرین آیندهنگر هستید، آیا به این فکر کردهاید که اگر روزی این پلازای ایرانیان مشکلی پیدا کند، یا تغییر کاربری دهد، حالا اگر این کار در سی یا پنجاه سال آینده باشد. چه برنامهریزیهایی برای پراکنده کردن محلهای بیزینس خود دارید؟
- تفکراتی در اینباره داریم. در صدد توسعه فعالیتهایمان به خارج از این مجموعه پلازایی هستیم، که مثلا در جاهای دیگر شعباتی ایجاد کنیم. این کار موجب کاهش ریسک بیزینس ما خواهد شد. اصطلاحا میگویند"تمام تخممرغها را نباید در یک سبد گذاشت." اگر به هر دلیلی فرض شما محتمل شود و فعالیتهای بیزینسی در پلازا متوقف گردد یا پلازا در داخل طرحی قرار گرفت، یا تبدیل به مجموعه مسکونی شد ما بتوانیم فعالیتهایمان را در جاهای دیگر ادامه دهیم.
- آیا به فکر این هستید که وارد بازار سهام بشوید؟
- علاقه چندانی به این موضوع ندارم. البته در این زمینه فعالیتهایی در ایران داشتم. ولی بازار سهام در اینجا نیازمند پیش زمینههایی است که فرد بتوانند تحلیلهای اقتصادی و مالی انجام دهد و سهام بازار را خوب بشناسد، ساختار مالی شرکتها را بشناسد، همه اینها نیازمند وقت گذاشتن است که این کار در شرایط فعلی از حوصله کاری من خارج است. ترجیح میدهیم کارهای فعلی خودم را ادامه دهیم.
- برگردیم به یک سوالی که من دوست دارم حتما آن را از شما بپرسم و آن این است که هر ایرانی که در اینجا موفق میشود، متاسفانه عدهای با دید مثبت به آن نگاه نمیکنند و حتی ممکن است حرفهای نادرستی در این باره گفته شود. ایا شما با یک چنین موضوعی برخورد کردهاید؟
- قدیمیها میگفتند، پشت سر هر مرد موفقی یک زن موفقی قرار دارد. یک ضربالمثل دیگر هم است که گفته میشود پشت سر هر بیزینسمن موفقی یک تعداد زیادی شایعات نادرست وجود دارد. با توجه به مشکلی که جامعه ایرانیان به آن دچار است(در همه جای دنیا) و آن توهم توطئه است، خیلی وقتها ما با دید مثبت به هم نگاه نمیکنیم. شما اگر درباره هر بیزینسی در این شبکههای اجتماعی از مردم نظر سنجی کنید، به ندرت اتفاق میافتد که افراد از بیزینسها به نیکی یاد کنند. این موضوع به این دلیل نیست که این بیزینسها بد هستند. نوع نگرش مردم و بویژه ما ایرانیان اصولا ضد بیزینس است، کارآفرین ستیز است. هر وقت صحبت از بیزینسهای ایرانی میشود مردم معمولا با کلمات نامناسب از آنها یاد میکنند، در صورتی که به نظر من باید به این افراد احترام گذاشت که بیزینسی را ایجاد کردهاند. من به نوبه خودم دست تمام بیزینسمنها را میبوسم، برای اینکه در این کشور آمدهاند و ریسک کردهاند و سرمایههایشان را به خطر انداختهاند و دو سه برابر یک آدم عادی فعالیت کردهاند، خلاقیت بخرج دادند تا اینکه خدمتی را به جامعه ایرانی ارائه دهند و شغل ایجاد کننده و عدهای را سر کار ببرند. من از همه این بیزینسمنها تشکر و قدردانی میکنم.
- شما چه تعداد کارمند دارید و برای آنها شغل ایجاد کردهاید؟
- ما نیروی انسانی صرافیهایمان حدود ده نفر هستند، همین تعداد در دفتر ایران به کار مشغولند. در رستوران حدود بیست نفر کار میکنند، حدود چهل نفر به طور مستقیم در واحدهای اقتصادی ما کار میکنند به صورت تماموقت و نیمهوقت. اگر خانوادههای آنها را نیز در نظر بگیریم حدود یکصد نفر از کل کار ما منتفع میشوند.
- آیا به فکر این نیفتادهاید که تجربیات و نگرشهای خودتان را به صورت سیستم آموزشی، ورکشاپ، تدریس یا چاپ و انتشار کتاب به دیگران انتقال دهید؟
-با توجه به گذشته من که فعالیتهای تدریس و آموزش داشتم. هنوز علاقه خاصی به این قضیه دارم. هرگز فراموش نکردهام که زمانی یک معلم ساده بودم، مرتب مشغول تدریس بودم. این خواسته ذاتی من است که این کار را ادامه دهم. اصولا انسانهایی که میبخشند به دیگران چه دانش خودشان را یا ثروت خودشان را، این افراد شانس موفقیت خودشان را افزایش میدهند. فعلا چون به شدت مشغول کارهای بیزینسی هستم، برنامهای کوتاهمدت در این رابطه ندارم ولی در آینده ممکن است به این کار بپردازم.
- آیا علاقمند هستید به تعدادی دانشجوی مستعد از کامیونیتی ایرانی در تورنتو به صورت بورسیه تحصیلی کمک کنید؟
-این کار ایده خوبی است، باید روی آن کار کرد، که حداقل بین 2 تا 5 نفر دانشجو خیلی مستعد را تحت پوشش سیستم بورسیه تحصیلی تحت نظارت واحدهای بیزینسی خودمان درآوریم.
- آیا مطلبی هست که من نپرسیدهام و شما خودتان بخواهید مطرح کنید؟
-در مرحله اول من باید از همسرم و سایر افراد خانوادهام تشکر و قدردانی کنم که آنها نیز پابهپای من در کارهای بیزینسیمان مشغول کار هستند و من موفقیت سیستم خودمان را نتیجه کوشش جمعی این افراد و بویژه همسرم میدانم. ثانیا، امیدوارم نوع نگرش مردم ما عوض شود و همه ما با دید مثبت به افرادی که زحمت میکشند نگاه کنیم.
- خیلی متشکرم، از فرصتی که برای این گفتگو به من دادید.
- من هم متقابلا متشکرم.
***
گفتگوی ما را با یکی از مدیران کارآفرین جامعه ایرانیان تورنتو مطالعه کردید. جامعه ما برای رشد و موفقیت به امثال این گونه افراد بسیار نیازمند است. مدیرانی که صاحب فکر و اندیشه خوب هستند و با پشتکار و پیگیری مستمر کارهای شایسته میکنند تا خودشان از کارهای انجام شده خوشحال و احساس رضایت کنند و هم کامیونیتی ایرانی را در جامعه تورنتو تقویت نمایند. امیدوارم اینگونه افراد الگوهای خوبی برای جوانها و آنهایی که دنبال کارافرینی و طرحی نو در انداختن هستند، باشند.
به قول حافظ بزرگ:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی بهم سازیم و بنیادش بر اندازیم
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, ژوئن 27, 2018 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
Hassan Golmohammadi حسن گلمحمدی نویسنده، شاعر و روزنامه نگار ساکن تورنتو است. او عضو هیئت علمی در دانشگاه تهران بوده و دهها جلد کتاب و صدها مقاله از او در ایران و کانادا منتشر شده است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو