دکتر صفر داعی
هر کدام از انسان‌ها ظرفیت‌های زیادی دارند که هم آنها را بهتر کشف نکرده‌اند و هم پس از کشف آنها نتوانسته‌اند از آن گنجایش‌ها استفاده کاملی نمایند. اگر به کودکان خود توجه نماییم در می‌یابیم که بسیاری از استعدادهای آنها نه تنها کشف نمی‌شود چه بسا در اثر نبودن محیط مناسب و مربی دلسوز آن استعدادها در نطفه خفه می‌شوند. اگر مربیان و اولیا و کارشناسان به ظرفیت‌های پنهان و موجود کودکان و نوجوانان توجه ننمایند چه بسا هنرها، علائق و استعدادهای نهفته در آنها هرگز شکوفا نمی‌شوند. خود افراد نیز باید بتوانند با چشم باز و دقت فراوان خود را ببینند و داشته‌های خود را پیدا نمایند و در صدد کشف بیشتر آنها اقدام کنند و اگر به مربی، اولیا و یا کارشناسی نیاز دارند بکوشند آنها را پیدا نمایند و نگذارند استعدادهای نهفته آنها از بین برود. و اما مساله ازدواج و روابط زناشویی. وجود این گنجایش‌ها و کشف و استفاده از آنها در زندگی زناشویی نیز بسیار مهم می‌باشند.
بارها به مراجعین خود اشاره نمو‌ده‌ام که شما خوبی‌ها و مشکلات خودتان را پیش از ازدواج کشف نکرده‌اید و متاسفانه بعد از ازدواج نیز نه تنها همسر با کمک شما درصدد کشف و اصلاح و بهبود آنها برنیامده‌اید، بلکه بارها با رفتارهای خود مشکلات را دو چندان کرده‌اید و حالا این خود شما هستید که می‌توانید طوری زندگی نمایید که زیبایی‌ها، لذت‌ها و شادی و خوشبختی را پیدا کنید و از این رابطه زناشویی نهایت لذت و شادی را همراه با همسر خود ببرید و زندگی خوبی داشته باشید.
Abraham Maslow روانشناسی رشد DveLopment  تایید و تاکیدش نه تنها روی اهمیت رشد و کمال در کودکانی که به نحوی اختلال فکری و روانی دارند بلکه روی افراد بزرگسال سالم نیز می‌باشد که از نهایت استعدادها و گنجایش‌های خود استفاده نمی‌کنند. به نظر او افراد نمی‌دانند که چقدر گنجایش و استعدادهای نهفته دارند که هنوز کشف نشده‌اند. نویسنده این مطلب نیز معتقد است که اگر ما به صورت عادی و ورزشی و تفریحی بخواهیم بدویم فکر می‌کنیم که این مقدار سرعت دویدن ما است اما اگر تصور نمایید که حیوان درنده و خطرناکی بخواهد به شما نزدیک شود و در صدد آزار و اذیت شما باشد میزان سرعت دویدن شما برای نجات خود چندین برابر خواهد شد. این همان گنجایشی است که در مورد آن صحبت شد. ماسلو این اصطلاح را خود-واقع بینی می‌داند و منظورش بالاترین میزان عمل و یا رفتاری است که یک فرد می‌تواند داشته باشد، به نظر او اگر کودک و یا بزرگسال موقعیت مناسب‌، محرک‌های کافی و علاقه بالا داشته باشد می‌تواند بالاترین گنجایش‌های خود را کشف و کامل نماید و به درجه کمال نسبی برسد.
برای رشد و تکامل گنجایش‌ها نیاز به یک چشم بینا و یک بصیرت توانا در مورد خود می‌باشد که فرد بتواند آنها را پیدا کند و با همسر خود زیبائی‌ها، استعدادها و امکانات موجود را خوب تشخیص دهند و روی آنها کار کنند تا هر چه بیشتر رشد و تکامل پیدا نمایند. افراد دیگر نیز می‌توانند به ما کمک نمایند و بهترین کیفیت‌های موجود ما را تغذیه نمایند و علاقمند باشند که به نکات کمتر رشد کرده ما توجه کنندتا در آن زمینه‌ها نیز حداکثر رشد به وجود آید و این کسی نیست جز یک همسر علاقمند و دلسوز که می‌تواند به شریک زندگی خود کمک نماید. این درست مثل یک گیاه می‌باشد که اگر زمینی مناسب و تغذیه کافی داشته باشد به خوبی می‌تواند رشد کند و میوه‌های مناسبی به وجود آورد. هر شخصی نیز نیاز به یک محیط کاملا مناسب و جو عاطفی مطلوب دارد تا استعدادهای خود را کشف و درخشان نماید. در جایی خواندم که هر کدام از ما انسان‌ها یک الماس کاملی هستیم که با خاک و سنگ و غیره آغشته شده‌ایم. روابط خوب زناشویی ما باعث می‌شود که آن رنجش‌ها، هیجانات، تجارب گذشته و تعارضات در زندگی آن الماس آغشته با خاک و سنگ را از طریق مشکلات تجربه شده در زندگی زناشویی پاک نماید، تا تمام پوسته روی آن از بین برود و سطح اصلی الماس خود را به خوبی جلوه دهد.
در مراحل مختلف زندگی این تغییر و دگرگونی ما به کسی دیگر جز خودمان بر نمی‌گردد و دیگری جز خودمان عوض نمی‌شود بلکه به حداکثر اصل و طبیعت خود بر می گردیم. همسران ما نه تنها ما را در این مراحل همراهی خواهند نمود بلکه آنها می‌توانند به ما طوری کمک کنند تا بتوانیم به جایی و موقعیتی برسیم که هرگز آن را نمی‌دانستیم و از آن همه استعدادهای خود در روابط زناشویی بی‌خبر بودیم.
بنابراین داشتن یک همسر مطلوب، مناسب و دوست باعث می‌شود که زندگی فرد به آسانی تغییر نماید و باعث اطمینان خاطر و اعتماد و شادی و لذتی که غیر قابل تصور بود به ما برگردد. وضعیتی که قبل از ازدواج اصلا چیز دیگری بود. پس از آن بیشتر کوشش و فعالیت ما آن خواهد بود که با توجه به تجاربی که اخذ کرده‌ایم مجال و موقعیت پیدا کنیم تا بیشتر و عمیق تر رشد نماییم و بتوانیم آنها را با تعداد زیادی از افراد دیگر و دوستان خود سهیم شویم و به آنها نیز کمک نماییم.
حالا دیگر متوجه خواهیم شد که این امکاناتی بوده است که هر فرد می تواند داشته باشد به شرطی که بتواند از این مسافرت بسیار آگاه کننده خود نهایت استفاده را ببرد. این وضعیت و این موقعیت در واقع در اختیار همه افراد می‌باشد. به سخنی دیگر این نه تنها برای آنهایی است که از خانواده‌های خوشبخت و برجسته و درخشان و صاحب قریحه آمده اند صادق است، بلکه هر فردی که تمایل و توجه به یادگیری در شناخت خود و نیز روابط او با دیگران را داشته باشد همانطور می‌تواند نهایت رشد و پیشرفت را بنماید. بیشترین پاسخی که مراجعین به این پرسش می‌دهند که چرا شما با این سختی‌ها‌، درد‌ها و مشکلات در مراحل اولیه ازدواج کنار آمده‌اید و آنها را پذیرفته‌اید این است که ما خود می‌دانستیم که ارزش این را داشت که به تدریج زندگی بهتری پیدا کنیم. نویسنده جداً معتقد است که اگر طرفین بتوانند بپذیرند که پایداری و مقاومت و ماندن در ازدواج پاداش‌های زیادی خواهد داشت، ارزش آن را دارد که بیشتر روی روابط خود خوب کار کنند و یک ازدواج دوست داشتنی و عاشقانه ابداع نمایند. با این کوشش‌ها و تحمل‌ها میزان جدایی و طلاق به مراتب کمتر از آنچه فعلاً هست می‌تواند بود. مشکلی که در اکثر ازدواج‌های امروزی وجود دارد این نیست که افراد تمایل زیادی به ازدواج کردن خود ندارند بلکه مشکل در اینجاست که افراد انتظارات کمی از ازدواج خود دارند و اغلب اهمیت عشق و عاشق شدن و لذت بردن و شادی کردن و آزادی پس از ازدواج و تکامل دو نفره در طی زمان زندگی زناشویی را که می‌تواند در هر دو فرد ایجاد نماید را ندارند و از پیشرفت و پیدا کردن خود و استفاده کافی از استعدادهای خود غافل هستند.
پرسش اصلی این نیست که فرد چقدر درد و ناراحتی را می‌تواند تحمل کند، بلکه پرسش این است که چه مقدار شادی و خوشی را میل دارد که تجربه نماید.