نوشته: زهرا حجتی

زهرا حجتی دارای درجه دکترا در رشته آموزش عالی و مطالعات جنسیتی و زنان از دانشگاه تورنتو می باشد
چندی است که همه ی ما ایرانیان و اقشار دیگر در اقصی نقاط دنیا در غم از دست دادن نخبه ی ریاضی، ملکه ی ریاضی، پرفسور، مریم میرزاخانی، استاد دانشگاه، استنفورد آمریکا می‌باشیم.
او در 13 اردیبهشت 1356 دیده به جهان گشود و در 24 تیر 1396 (15 جولای 2017) بدنبال بیماری سرطان به ابدیت پیوست. خبر مریضیش یکی دو روز قبل از فوتش رسانه‌ای شد. هنوز در غم مریضی او بودیم که به ناگهان خبر رفتنش همه ی ما را اندوهگین کرد. به قول پرفسور فیروز نادری دانشمند ناسا "یک چراغ خاموش شد، خیلی زود رفت، یک نابغه، بله ولی یک دختر، مادر و همسر" . این غم آنچنان فراگیر بود که از مسئولان ایران (رئیس جمهور، وزیر امورخارجه و ..) تا مسئولان دانشگاه استنفورد، و دیگر همکاران او ابراز تأسف نمودند، و به قول پرفسور Ingrid Daubechies از دانشگاه Duke که می‌گوید: زنان ریاضی دان مرتب به یکدیگر ایمیل می‌زنند، از جمله به من؛ می گویند که "قلبشان برای از دست دادن یک نابغه ی جوان زن ریاضی شکسته است."
آنچه قلب همه را شکسته از مرد و زن، ایرانی و خارجی می‌تواند از ابعاد مختلف باشد؛
1- بخاطر زن بودن مریم، او اولین زنی بود که توانست مدال "فیلدز" که بالاترین مدال در رشته ریاضی است را در سال 2014 بدست آورد، لذا تمام زنان می توانند به او افتخار کنند زیرا او توانست شجاعانه و عمیق، با دید کنجکاوی محض در فیلد مردانه قدم بگذارد و همه را مجذوب هوش، خلاقیت و تواضع و دستاوردهای خود نماید، در این خصوص حتی استاد دانشگاه برکلی Edward Frenkel  و نویسنده Newyork Times می‌نویسد"مریم میرزاخانی یک ریاضیدان بزرگ بود که سقف شیشه ای (glass ceiling) را شکست و برای تمام زنان و مردان جهان، الگو شد"
(The Gurdian, 16 July 2017)
2- وجود مریم به عنوان یک "ایرانی" بیش از هر بمب اتمی، و موشک شهاب و هر دستاورد دیگری نام ایران را در جهان برجسته نموده، و هر کس که حداقل خود را ایرانی بنامد میتواند به او افتخار کند، حتی مسئولین حکومت ایران سر تعظیم در مقابلاین انسان شریف خم کردند. زیرا وجودعلمی و متواضع او غیر قابل انکار می باشد.
3- مرگ ناگهانی این نابغه ی قرن به حدی همه را غافلگیر کرد که حتی در ایران رسانه های مختلف به این مهم پرداختند و علیرغم اینکه روزنامه هایی مانند جام جم، آفتاب، آرمان، تصویر او را باحجاب نشان دادند اما روزنامه های وقایع اتفاقیه، دنیای اقتصاد، صنعت و همشهری خبر او را با عکسهای جدیدش انتشار دادند، لذا مرگ مریم میرزا خانی نیز بدنبال خودش "تابو" شکن شد و این سد که عکس ایرانی بدون حجاب در رسانه ها اعلام شود؛ شکست.
4- از آنجائیکه پرفسور مریم میرزاخانی صاحب یک فرزند دختر 6 ساله (آناهیتا) از همسرش (Jun Vondrak) که او نیز دانشمند علوم کامپیوتر است؛ میباشد طبق قوانین ایران که هر زنی با مردی خارجی ازدواج نماید فرزند آنها دارای ملیت ایرانی نیست. (بر عکس آن صادق است)، لذا 60 نماینده ی مجلس درخواست تغییری در این قانون را داده اند که دختر مریم (آناهیتا) بتواند شهروند ایرانی محسوب شده و بدون ویزا وارد ایران گردد. لذا در این مورد نیز به اهمیت نقش این انسان بزرگ و نابغه قرن واقف می شویم که پس از رفتنش تابوهای دیگری نیز بتدریج دارد شکسته می شود و یا حداقل در منظری جدید در جامعه ی ایران مطرح می‌گردد.
لذا با توجه به تمام موارد بالا می توان به اهمیت نقش این زن آزاد اندیش، شجاع، عمیق، و وارسته در بستر جامعه ی ایران و جهان توجه کرد.
مورد دیگر که می توان به آن نیز اشاره کرد، کسانی که مدافع فرمان ترامپ هستند در خصوص سخت‌گیری به مهاجرین شهروند ایرانی و پنج کشور دیگر، با اقرار به وجود و مؤثر بودن شخصیت نابغه ای چون مریم، فرمان مهاجرتی ترامپ را به چالش می گیرند. در این خصوص سی.بی.اس نیوز آمریگا می گوید: نام مریم میرزاخانی، نابغه ی ایرانی مایه‌ی شرمساری فرمان منع سفر ترامپ علیه شهروندان ایرانی و پنج کشور دیگر است. با تحلیل مختصر موارد فوق متوجه می‌شویم که دستاوردهای علمی، بشری و شخصیت متواضع و انسانی مریم، به عنوان یک زن ایرانی در رشته ریاضی تمام تابوهای مردانه ی خارجی و داخلی را شکسته و تمام انسانهای آزاد و فهیم را در غم عمیقی فرو برده است. او با استفاده از هوش ذاتی خود ولی با استفاده ی صحیح و حداکثری از امکانات خود در ایران و آمریکا وجود خود را به "ثبت" رساند و با عشق، اراده ی قوی، پشتکار نامحدود یک رشته ی ظاهراً مردانه را به چالش کشید، و الگوئی برای نسلهای آینده در تاریخ بشریت به حساب می آید.

تاریخچه مختصری از زندگی مریم:
مریم در دوران کودکی بدلیل داشتن علاقه وافر به کتاب خوانی و رمان فکر می کرد که آینده ی شغلی او نویسندگی خواهد بود. طبق صحبتهای خودش در اواخر دبیرستان و با کمک برادرش به ریاضی علاقمند می‌شود. به قول دوست قدیمی ایشان که الان او هم ریاضیدان دانشگاه واشنگتن است (رویا بهشتی)"مریم از طرف معلم ریاضی بسیار مورد بی مهری بود بطوریکه او را نا امید می‌کرد که هوش لازم برای ریاضی ندارد و نمی تواند در رتبه بالای ریاضی در کلاس درس باشد. اما کمتر از ربع قرن در سال 2014 مریم در قله ی رفیع ریاضیات در جهان قرار گرفت".
او به مدرسه فرزانگان رفته و سپس در دانشگاه شریف لیسانس و فوق لیسانس خود را گرفت. در ایران جزء نابغه های زن ایرانی بود که توانست دو سال پیاپی مدال طلا بگیرد. در سال دوم یعنی 1995 که سی و ششمین امین المپیاد ریاضی برگزار شد. در تورنتو او قادر شد که تمام امتیاز ریاضی را کسب نماید. او یکی از بازماندگان سقوط اتوبوس نخبگان دانشگاه شریف در دره بود (اسفند 1376). مریم از آن حادثه جان سالم به در برد ولی پس از درست 20 سال به دلیل بیماری بقول روزنامه ی همشهری در ایران "نابغه ی ریاضی تسلیم جبر مرگ شد".
مریم برای ادامه ی تحصیل و دکترا در رشته ریاضی در سال 1999، دو سال پس از آن حادثه مرگبار وارد دانشگاه هاروارد شد و در سال 2004 دکتری خود را دریافت کرد. سپس در دانشگاه پریسنتون تا 2008 دوره ی فوق دکتری (Post-Doc) داشته و به تدریس نیز مشغول بود و نهایتاً در سال 2008 در سی و یک سالگی به عنوان استاد تمام وقت در دانشگاه استنفورد استخدام میشود.
استاد راهنمای او معتقد بود که "مریم از کمیاب ریاضیدانانی بود که ترکیبی از حل مشکل را با دقت ژرف (Insight) و کنجکاوی عمیق که یک دانشمند جا افتاده و بالغ دارد، را دارا بود". او ادامه می دهد، مریم متواضع بود پشتکار شدیدی داشت، هر چند گاهی خودش می گفت که "کند" slow است ولی به نظر من او "عمیق deep" بود؛ نه slow. مریم به درک مسئله و حل مسئله صرفاً راضی نبود او به عمق همه ی مسائل می خواست وارد شود. او به دنبال راه حل آسان نبود او دوست داشت که پیچیدگیهای یک مسئله ریاضی را ببیند و به دنبال آن پیچیدگیها برود. این ویژگی بعلاوه هوش خاص او به این معنی بود که او هدف بزرگی برای کارش در ریاضی داشت. او شجاع بود و ترسی از مواجه شدن با مشکلات ریاضی نداشت.
علیرغم اینکه مریم میرزاخانی جوایز متعددی را در آمریکا کسب کرده بود ولی جایزه "فیلدز" که معتبرترین جایزه  در ریاضی می باشد؛ پس از 78 سال که از تأسیس آن می گذرد(1936) به اولین زن در جهان اختصاص پیدا کرد. NewYorker بیان می کند: او متخصص و نابغه ای متبحر بود. او روی کف زمین خانه اش می نشست و تبلورهای ذهنی خود را نقاشی می‌کرد بطوریکه فرزندش آناهیتا می گفت "مامان دوباره نقاشی می‌کنی؟".
مریم از زبان خودش بیان می‌کرد "وقتی ریاضی کار می‌کنم مثل این است که در جنگلی گم شده ام، پر از نقشه های درهم و راههای متفاوت ولی وقتی به آن قله میرسیکه می توانی تمام این راهها رابفهمی، هیجان توصیف ناپذیری به آدم دست می‌دهد. در ریاضی هر چه غوطه بخوری هیجان بیشتری می‌بینی."
لذا وقتی مریم جوایز متعددی را می گرفت، این جوایز هدف او نبود.
رئیس دانشگاه استنفورد Tessier-Lavigne  می گوید " او یک دانشمند متواضع بود که جوایز را به این دلیل قبول میکرد که بتواند دیگران را تشویق به ادامه کار بکند."
New Yorker ادامه می دهد: در هنگامی که به مریم اطلاع داده شد او برنده ی جایزه ی "فیلدز" شده، اول مریم باور نکرده فکر می‌کرده با او شوخی می‌کنند سپس پس از مطمئن شدن از خبر، خوشحال می شود ولی چون درگیر دوره شیمی درمانی بوده خیلی تمایل به رفتن به سئول نداشته (محل دریافت جایزه). لذا تمام همکاران و بخصوص همکاران زن ریاضی دان او را تشویق و مورد حمایت قرار دادند که بایستی به این سفر تاریخی برود و آنها مراقب بودند که ژرنالیستها باعث آزار مریم نشوند. بقیه افرادی که مدال "فیلدز" را گرفتند ازجمله Hairer از دانشگاه Warwick می‌گوید مریم انسانی متواضع بود که اصلاً دوست نداشت مورد توجه رسانه ها باشد.
Manjul Bhargava که او هم جایزه "فیلدز" را برده بود می‌گفت: میرزاخانی واقعاً مبتکر در مسائل دورانی "Space" بود.
(She was a master of curved spaces)  او ادامه می دهد هر کس می داند که کوتاهترین راه بین دو نقطه، یک خط مستقیم است ولی اگر فضا منحنی باشد، مثل سطح یک توپ یا دونات سپس کوتاهترین راه میتواند به اندازه ی خود مسیر منحنی باشد، لذا موضوع بسیار پیچیده‌تر می شود.
مریم در خصوص این موضوعات نظریه های زیادی داشت که به آن "geodesics" روی سطح منحنی می گفت. مریم در زمانی که مشغول تحقیق دوران فوق دکترا در پریستون بود به عنوان یکی از ده نفر مغز برتر جهان انتخاب شده بود و به او لقب "سد شکن" داده بودند. پرفسور مریم میرزاخانی عضو فرهنگستان هنر و علوم آمریکا، عضو فرهنگستان ملی علوم آمریکا بود. او راهی دراز برای خدمت به پیشرفت سوالهای بی جواب علوم و ریاضی و..... داشت که متأسفانه در 15 جولای 2017 وارد مرحله ی دیگری از زیستن خود شد.

تأثیر مریم بر زندگی زنان:
پس از جمع بندی از مطالب بالا و بخصوص که خوانندگان محترم می توانند با تحقیقی اندک مطالب مفیدی از این بانوی اندیشمند و متواضع را به زبان انگلیسی دریافت کنند، لازم میدانم که اقرار کنم درسهای با ارزشی از عملکرد مریم تمام بشریت، ایرانیها و زنان (ایرانی) بخصوص می توانند دریافت کنند:
1- مریم تابوها را شکست، وارد شدن به حیطه ی مردانه و یا اگر وارد شوند بایستی تابع نظرات دیگران که عمدتاً مردان هستند، باشند. او رهبری کار خودش را در دست داشت و دیگران را تشویق به پیشتکار و جدیت می کرد.هر چند در ایران بیش از 60% دانشجویان زن هستند و ما شاهد داشتن نابغه های زیادی هستیم، اما نکته ی اساسی این است که چقدر انسانها و بخصوص در این خصوص زنها از حداکثر توانایی، هوش، وقت، انرژی و امکانات محیطی خود استفاده می نمایند که حداکثر رانده مان را در هر زمینه ای که تمایل دارند، به منصه ی اجرا بگذارند؟
درس زندگی مریم به ما می آموزد که الزاماً همه نباید حتماً ریاضیدان یا فیزیکدان و .... شوند ولی آیا زنها با بالا رفتن آگاهی افزایش شبکه اجتماعی و با تمام امکاناتی که در اختیار دارند، آیا انسانهائی تأثیر گذار می باشند این تأثیر می‌تواند در حوزه ی خانوادگی، کامیونیتی، اجتماعی کوچک یا بزرگتر باشد. پشتکار و جدیت و قانع نبودن مریم به راه حل ساده به ما می آموزد که خستگی ناپذیر، جدی، پرتلاش، و عمیق باشیم درهر مسیری و هر رشته‌ای که علاقمندیم.
2- نقش "تابو شکستن" مریم به حدی نافذ است که حتی پس از مرگش، برای اولین بار بعضی از رسانه های ایرانی حتی سایت رئیس جمهور عکس بی حجابی او را منتشر می کنند یعنی وقتی شخصیتی نافذ، مثبت، متین، و قوی باشد نهایتاً تاریخ حتی تاریخ مردانه مجبور به پذیرفتن او می شود. (البته نباید شرایط اجتماعی، فرهنگی  کنونی ایران را نادیده بگیریم.)
از آن گذشته تعدادی از نمایندگان، طرح دادن ملیت ایرانی به فرزندان زنان که ازدواج خارجی را دارند مطرح می‌کنند. مستقل از اینکه این طرح تصویب موقت و یا دائم شود و یا اصلاً مورد قبول قرار نگیرد، باز سدشکنی مریم است که شخصیت قوی او، مردان را وادار کرد که سر تعظیم به او فرود آورند و خواستار کارت شهروندی به آناهیتا شوند.
در این خصوص این درس از زندگی مریم است که برای شکستن تابوها و از بین بردن نظام مردسالارانه، به میزانی که زنها به طور استراتژیکی از تمام امکانات هوشی و محیطی خود استفاده ی صحیح بنمایند. با افزایش آگاهی اجتماعی حتی مردها نیز به دیده شدن وجود زنها، و ارزش وجودی آنها اعتراف خواهند کرد و به این طریق تغییرات مثبت اجتماعی تدریجاً ایجاد خواهد شد.
خشونت، انتقام، کینه ورزی ابزاری برای از بین بردن نظام مرد سالاری نخواهد بود.
3- از تمام موارد فوق گذشته، نکته ی بسیار مهم دیگر این است که در طول تاریخ در جوامع که طبقه اقتصادی چه زمان فئودالی و یا سرمایه داری که مرد سالاری مطرح است و هم چنین در جوامع سنتی مذهبی معمولاً زنها بخاطر انتصابشان به "پدر" "همسر"/ "برادر" ... و دیگر ذکور مطرح می شوند، و حتی در فرهنگ ایران ما، اگر شوهری دکتر است یا مهندس به همسر او می گویند "خانم دکتر" یا "خانم مهندس" (فرهنگ بیمار گونه). در زندگی "مریم میرزاخانی" بدلیل دستاوردهای عظیم خودش و شخصیت قوی و مثبتش، شما هیچ نقشیاز پدر؛ برادر، همسر نمی بینیداین به منزله ی نادیده گرفتن آنها نیست قطعاً نقش خانواده ، پدر، مادر، برادر جامعه ی ایران و .... و حتی جامعه آمریکا در رشد او مؤثر و مطرح بوده است اما نهایتاً "مریم بوده که به تمام آن افراد و امکانات "معنی" داده است. او توانسته در عمر کوتاهش، نامی بزرگ و فراموش شدنی در تاریخ ایران و آمریکا و دیگر نقاط دنیا به جا بگذارد. نام او با رشته ی "ریاضی" گره خورده و خود او "ریاضی" شد نه به جمع و ضرب و .... بلکه به بینهایت انسانیت رقم خورد.
روحش شاد و راهش پررهرو


منابع

1- Mathematics World Mourns Maryam Mirzaakhani, only women to win Fields Medal. By: Evelyn Lamb (July17/2017)
2- The Guardian; Maryam Mirzakhani Iranian newspaper break hijiab taboo in tributes (July16/2017)
3- Newyorker; Siobhan Roberts.(July17/2017)

Date: چهارشنبه, ژوئیه 19, 2017 - 20:00

Share this with: ارسال این مطلب به