یک لحظه فکر کنید شرایط مثل زمان اکران فیلم مارمولک شود، یعنی سال 82 و آزادی نسبی آن زمان
آیدین سریع سیار با ستون ثابتی که درضمیمه طنز روزنامه قانون (به نام بی‌قانون) داشت، شهرت قابل توجهی کسب کرده بود. نوشته‌های او در شبکه‌های اجتماعی بسیار محبوب است. در کنار این کار، کتاب طنزی هم نوشت و این کتاب را با اپلیکیشن طاقچه به علاقه‌مندان ارائه کرد. همین روحیه شجاعت و نوآوری باعث شد که وارد حیطه فیلم‌نامه‌نویسی شود و اولین کار او "مارموز" باشد.
بازی حامد بهداد آنچنان است که کمال تبریزی کارگردان بعد از مارموز گفت: آنتونی کوئین متفاوت‌ترین کارکترها را بازی کرده و من حامد بهداد را آنتونی کوئین سینمای ایران می‌دانم. چون خیلی انعطاف دارد و تغییرات عجیب و غریبی در بازی‌هایش می‌دهد.
لطفا روی عکس تبلیغات زیر کلیک کنید؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
Minister Mary Ng Nowruz Canada, مری نگی نوروز
بهداد که در سال‌های اخیر یک تیپ شخصیتی یکسان و واحد از خودش در سینما به‌جا گذاشته بود، در کارهای آخر خود دست به انتخاب‌های هوشمندانه‌تری زده و مارموز اوج همین گزینش‌هاست. مونولوگ‌هایی که او در برخی سکانس‌ها ادا می‌کند از جان و دلش برمی‌آید و خودش زخم‌خورده سیاست بازی‌هایی‌ست که در فیلم او به چالش کشیده شده‌اند.
متاسفانه مانی حقیقی و آزاده صمدی در نقش‌های خود جانیفتاده‌اند، البته ویشکا آسایش هنرنمائی خودش را دارد.
موسیقی خلق شده توسط گروه بمرانی به خاطر ماهیت کارش که قبل از این سه آلبوم موسیقی ارائه داده، انتخاب مناسبی بوده؛ سبکی تند برای فضایی کمدی و هجو در زمانه‌ای پُر‌ از هرج و مرج و آشوب.
لطفا فیلم زیر را نگاه کنید

 
لطفا روی عکس تبلیغاتی کلیک کنید؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
Shayda شیدا Film-Movie-Persian-Iranian-Shayda-Canada-AmirEbrahimi-Toronto
پخش درتورنتو:
لطفا روی عکس تبلیغاتی کلیک کنید تا برای شما شماره بگیرد؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
Lumiere-Exchange-Nowruz-صرافی-لومیر-هناره
شرکت "فینیکس کالچرال سنتر" در تورنتو، پخش فیلم مارموز را در "ریجنت تیاتر" به عهده داشت، ضمن تشکر از عزیزان زحمتکش در این کار فرهنگی ایکاش این امکان برای این شرکت بود که بلیط‌های این فیلم را با شماره صندلی‌ به تماشاچی می‌داد، زیرا بسیاری از عزیزان که چند نفری آمده بودند نتوانستند برای تماشای فیلم کنار هم بنشینند و مجبورشدند دور از یکدیگر فیلم را تماشا کنند. دعوت از حامد بهداد و برنامه پرسش و پاسخ نیز کار خوبی از این عزیزان بود.
 
داستان فیلم:
فیلم، قصه شخصی به نام "قدرت صمدی" (با بازی حامد بهداد) را روایت می‌کند و همانطور که از اسمش برمی‌آید، او عاشق قدرت است و برخلاف بقیه دوستانش در کودکی که آرزوی فضانورد شدن و پلیس شدن را دارند، او آرزو داشت که نماینده مجلس شود و برای رسیدن به یک صندلی در صحن مجلس، دست به هرکاری می‌زد. قدرت با دوست شیرین‌عقلش، نصرت (بهزاد قدیانلو) رابطه صمیمانه‌ای دارد و خودش را یک‌خط قرمزی به تمام معنی می‌داند. آن طرف جبهه خط قرمزها، حزب وحدت ملی وجود دارد که "خط‌آبی‌ها"ی سابق هستند، خط‌آبی‌ها، جنبشی بودند که نتوانسته‌اند سر کار بیایند و حزب وحدت ملی به وسیله آنها ایجاد شده است. قدرت و دوستانش لباس شخصی‌هایی هستند که چماق به‌دست به‌صورت خودسرانه به این‌طرف و آن‌طرف می‌روند و جلوی هرگونه هرج‌ومرج فرهنگی، البته از نظر خودشان را می‌گیرند. یک روز در بین این عملیات نهی از منکر قدرت و تیمش، آنها به کنسرتی می‌روند و قصد می‌کنند که برنامه را مختل کنند ولی می‌فهمند وزیر فرهنگ و ارشاد (با بازی رضا ناجی) هم داخل سالن حضور دارد، تصمیم می‌گیرند که شایعه بمبگذاری را چو بیندازند تا آبروی این وزیر ترسو را ببرند...
 
نقد فیلم:
بعد از ساختن فیلم مارمولک که موفقیت چشمگیری بین منتقدین (جایزه بهترین فیلم درجشنواره مونترال) و همچنین در گیشه (فروش یک میلیارد در همان سال با وجود کپی‌های غیر قانونی در بازار) را به دست آورد همه منتظر این فیلم بودند. تغییر اسم فیلم از خودسر به مارموز بینندگان را به این فکر انداخت که مارمولک 2 را می‌خواهند ببینند. متاسفانه این ماجرا اتفاق نیفتاد. از همان اول شما ضعف ساختاری فیلم‌نامه و شخصیت‌پردازی را می‌توانید ببینید. ما متوجه نمی‌شویم چطور قدرت صمدی از یک دانشجوی موسیقی دانشگاه تهران تبدیل به فردی عوام با سواد پایین ضریب هوشی زیر خط فقر و بزن بهادر می‌شود (قدرت سه ضربه) چرا دوست دارد نماینده مجلس شود یا رقیب عشقی‌اش (مانی حقیقی) از یک دانشجوی منتقد تبدیل به آدمی باریش توپی مصنوعی می‌شود!!! دکتر نصرت کیست و برای چه به زندان رفته است؟ این دارودسته آبی و قرمز چه هستند؟ کمال تبریزی قبل از اکران فیلم گفته بود اگر می‌خواهید فیلم‌تان به مشکل نخورد فیلم را به جشنواره فیلم فجر نفرستید؛ این یعنی ایجاد توقع که فیلم حاوی مضامین انتقادی است ولی شما خلاف این را می‌بینید.
البته یک صحنه این فیلم جالب بود: در حزب اتحاد ملی یکی از بزرگان می‌پرسد "چه کسی به این میمون رای میده؟" و بعد همین میمون با درست کردن شعارهای پوپولیستی مثل "کاندیدایی که روغن سر میزتون میاره!" و یا شعار زیرکانه "هر وقت خواستی یه مسئله فرهنگی رو حلش کنی تبدیلش کن به یه مسئله امنیتی..." با مردم ارتباط برقرار کرد. این بخش‌های فیلم ما را یاد سال‌های 84 به بعد با شعارهای "نفت سرسفره" و "آنچنان رونق اقتصادی ایجادکنم" رئیس جمهورهای پوپولیستی انداخت. با وجود اینکه احمدی‌نژاد دیگر آن بچه هیئتی محبوب روحانیون نیست ولی هنوز هم به‌عنوان یک هدف بالقوه می‌تواند هدف طنزی شود که در این وانفسای انسداد فرهنگی در سینما، مرهمی بر زخم‌خوردگان سرکوب 88 باشد.
البته مشکل فیلم از اینجاشروع می‌شود که شما نمی‌توانید با کسانی به‌غیر از افراد انتخاب شده توسط ملت یا نهادهای انتصابی شوخی کنید. حتی لحظه داخل وزارت اطلاعات آدم را یاد بازپرسی‌های سازمان‌های امنیتی سوئد و نروژ می‌اندازد، با حفظ احترام و استفاده از ادله برای اثبات جرم!!!
در کُل کمدی کلامی فیلم از کمدی موقعیت آن بهتر درآمده. طراحی صحنه‌های درگیری فیلم ضعیف بوده و تظاهرات معترضین شبیه سریال‌های سر ظهر تلویزیون ایران است!!! یادصحنه تظاهرات دانشجویان جلوی اوین بیفتید تا متوجه عرض من شوید. عدم توجه به این مسائل به‌غیر ازضعف گروه اجرائی می‌تواند بیانگر مشکلات مالی نیز باشد.
جسارت در این فیلم زیاد نیست و شباهت شخصیت‌های مختلف فیلم به عارف، روحانی و خصوصا احمدی‌نژاد در فیلم نشان می‌دهد که تبریزی فهمیده نمی‌شود از نهادهای انتصابی انتقادکرد.
 
جمله جالب:
بحران فعلی ما، بحران کمبودآب نیست، بحران فعلی ما، بحران کمبود عقل است.
 
اگر فیلم را ندیده‌اید این قسمت را مطالعه نفرمایید:
یک لحظه فکر کنید شرایط مثل زمان اکران فیلم مارمولک شود، یعنی سال 82 و آزادی نسبی آن زمان. الان باید قدرت صمدی به وکالت مجلس یا وزارت یا ریاست جمهوری می‌رسید، کاری که الان مخاطره بالایی برای کمال تبریزی و همکاران دارد چون همانندسازی‌ها با افراد موثر در سیاست ایران بلافاصله انجام می‌گیرد. در فیلم "مارمولک" و "لیلی با من است" هر دو کاراکتر که پرویز پرستویی نقش‌شان را داشت به جبهه و یا مقام روحانیت رسیدند تا کمدی موقعیت خلق کنند؛ موردی که در "مارموز" متاسفانه رخ نمی‌دهد. انتقاد از سلطنت‌طلبان یا درددل کردن با فرح دیبا آن هم پس از مصرف مواد که نامتجانس با داستان فیلم و غیرواقعی بود به مانند هدیه‌ای به اطاق ممیزی فیلم بود. همانندسازی از شخصیتی مثل اکبرگنجی که از همه‌جا رانده شده به صمدی در ترکیه نیز خوب کار نشده بود، ضمنا معلوم نیست که ویشکا آسایش چه زمانی از ایشان خوشش آمد که در این دوره وانفسا، 700 میلیون تومان آنهم به‌صورت ناشناس برایش ودیعه گذاشت و بعد هم قدرت بدون هیچ پُرس‌وجویی کشور را ترک کرد!!!
سکانس پایانی مارمولک با رفتن رضا روحانی قلابی همراه است که نویدِ درک بهتری از دین و مذهب و همینطور رشد شخصیتی رضا را داد، موردی که با سخنرانی شعاری آخر فیلم از آدمی که هیچ کار درستی انجام نداده در داستان، قابل پذیرش نیست.
 
حرف آخر:
واقعا سینمای ایران آزادتر شده، یا شاید قبلا آنقدر در محدودیت بودیم که وقتی کسی چهارتا جمله از واقعیت به زبان می‌آورد توهم آزادی می‌گیردمان؟!؟
 
لطفا روی عکس تبلیغات زیر کلیک کنید؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
Leah-Taylor-Roy-MP-Aurora-Oak-ridges-Richmond-Hill-Nowruz

1. sly
لطفا روی عکس تبلیغات زیر کلیک کنید؛ ادامه مطلب پس از این تبلیغات
Mjid-Jowhari-MP-RichmondHill-Nowruz

اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروس‌هایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسک‌های معمولی رد می‌شود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که می‌توانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, مارس 6, 2019 - 19:00

درباره نویسنده/هنرمند

دیگر مطالب مرتبط

insurance بیمهتعمیرات هرگونه وسایل برقی - آلن

Share this with: ارسال این مطلب به