افزایش آگاهی هم برای پدر و مادرها مفید است و هم برای فرزندان که در غیراینصورت میتواند تبدیل به درگیریهای خانوادگی شود
بارها پیش آمده که دیگران را درک نمیکنیم. دیگرانی که افسرده، پرخاشگر، عقب مانده ذهنی، همجنسگرا، مبتلا به اوتیسم، آلزایمر، پارکینسون و ... هستند. در بیشتر مواقع حتی نمیدانیم که با آنها باید چگونه رفتار کنیم. گاهی آنها را بی هیچ آگاهی قضاوت کرده و اغلب به این نتیجه میرسیم که چون راه ارتباطی بینمان برقرار نمیشود، از آنها دور بمانیم.
اینها ناشی از چیست؟ این مشکل آنهاست و یا عدم آگاهی ما؟ اگر بدانیم که مغز هر یک از انسانها در وضعیتهای مختلف، چگونه کار میکند، حتما نگاهمان به افرادگوناگون، عوض خواهد شد و همه اینها برمیگردد به میزان دانستنمان.
ایمان کمالی سروستانی، یکی از ایرانیان ساکن اینجاست که به این بخش خالی و مهم در جامعه ایرانیمان، توجه کرده و تصمیم به برگزاری جلساتی گرفته که در آن میتوان آموخت مغز چگونه کار میکند. با توجه به سرفصلهای هر جلسه که بخوبی وضعیت مغز را در شرایط مختلف بررسی میکند، برآن شدیم که با او در این زمینه گفتگویی داشته باشیم. مطمئن هستم که در پایان این گفتگو، شما به اهمیت لزوم شرکت در این کلاسها پیخواهید برد:
آقای سروستانی ضمن تشکر از شما برای فرصتی که به ما دادید، لطفا در ابتدا از خودتان بگویید، اینکه تحصیلات شما در چه زمینهای است و چند سال است که به کانادا مهاجرت کردید؟
در سال 2009 همسرم که دانشجو بود به اینجا آمد و من میرفتم و میآمدم تا سال 2012 که خودم هم اینجا ماندگار شدم. من در زمینه علوم کامپیوتر، با گرایش علوم اعصاب محاسباتی تحصیل کردم و در حال حاضر، دوره فوق دکترا را میگذرانم.
مطلع شدیم تصمیم دارید جلساتی با عنوان "مغز چگونه کار میکند" را برگزار کنید. این برنامه با چه هدفی برگزار میشود؟
این برنامه چهار هدف مختلف دارد، از اولین هدف که برای عموم جذابتر است، شروع میکنم. خیلی از مواردی که در طی روز با آنها سرو کار داریم، جوابهای قدیمی دارند، که در حال حاضر جوابهای جدید برایشان هست. بگذارید برایتان یک مثال بزنم، من در اروپا که بودم و دوره دکترا را میگذراندم، یکی از مدرسین من آمد و توضیح داد که هفته قبل برای شهادت در سنای امریکا به آنجا سفر کرده. این مدرس کارش تحقیق درباره درک درد توسط مغز بخصوص در کودکان بود. در امریکا میخواستند لایحه سقط جنین را بدهند و از او دعوت کرده بودند تا زمان درک درد در جنین را از او سوال کنند. قبلتر صحبت بر این بود که جنین دردی حس نمیکند ولی ایشان عنوان کرده بودند که بعد از 20 هفته، جنین درد را حس میکند جالب این است که حرف این آقا که متخصص مغز بود، تبدیل به یک قانون در امریکا شد.
دومین هدف اینکه، حالا در نظر بگیریم که یک فرد بیمار شده، شاید بهتر باشه اینطور بگویم که اکثر افراد، نوعی بیماری مغزی دارندکه با آن شرایط زندگی میکنند و برخی به درجه بالاتری میرسند که نیاز به بستری شدن در بیمارستان دارند. در حال حاضر، این یک مشکل بزرگ در جامعه کانادایی و هم در جامعه ایرانی کانادایی است. من وقتی به آمار مراجعه کردم، متوجه شدم آمارخودکشی در بین جوانان ایرانی کانادایی بیشتر از بقیه جوامع در کاناداست.اینها مسائلی است که باید به آن پرداخته شود، مسائلی مانند بهداشت روانی، از جمله مواردی هستند که جامعه ایرانی در موردش کمتر میداند. حتی روی وب فارسی، شما مطالب بسیار کمی در زمینه مغز میبینید. مثلا روی ویکیپدیا، تقریبا هیچ چیز در این زمینه نیست. بنابراین تصمیم گرفتیم همزمان با کلاسهایی که داریم، وب فارسی را نیز غنی کنیم. و در نهایت هدف آخر ما آماده کردن دانش آموزان ایرانی برای شرکت در المپیاد علوم اعصاب کانادا است که Brain Bee نامیده میشود. پس اگر دانشآموزی بین کلاس 9 تا 12 مایل باشد، میتوانیم آنها را نیز در این دوره آموزش دهیم تا برای مسابقات داخلی کانادا شرکت کنند. اگر بتوانیم یکی از جوانان ایرانی کانادایی را برای این المپیاد بفرستیم، برای کامیونیتی ایرانی افتخار بزرگی خواهد بود
برای شرکت در این کلاسها چه شرایطی از نظر سنی و تحصیلی باید داشت؟
تقریباهیچ. نیاز به پیشینهای در زمینه مغز و اعصاب لازم نیست و تنها چیزی که مهم است اینکه شرکتکننده، علاقمند به دانستن چگونگی کارکرد مغز باشد. پس یک علاقه عمومی کافی است البته این را هم ذکر کنم که اکثر ایرانیان کانادا تحصیلکرده هستند ولی در هر حال، هیچ شرط سنی و یا درجه تحصیلی در این جلسات، مد نظر نیست.
این جلسات چه مدت طول خواهد کشید؟ و به چه زبانی است؟
این جلسات در کتابخانه فوریو که کنار فوریو مال است، پنجشنبه هر هفته از ساعت 6 و پانزده دقیقه تا 8 و پانزده شب، از دوازده اپریل تا 7 فوریه سال 2019 برگزار می شود و به زبان فارسی خواهد بود.
هزینه این کلاسها به چه صورتی است؟
هزینهای ندارد و رایگان است
چند نفر به عنوان مدرس در این برنامه همکاری خواهند داشت؟
تا این زمان، حدود 12 نفر ،البته من از اساتید دیگری نیز خواهش کردم که به جمع ما اضافه شوند که از برخی هنوز پاسخی نگرفتهام و این را میدانم که سرشان شلوغ است و چه بسا ایمیل مرا ندیدهاند. احتمالا به این جمع 3 یا 4 نفر دیگر اضافه خواهند شد و فکر میکنم بین 10 تا 15 نفر حتما خواهیم بود.
همه هدفهایی که برشمردید عالی بود اما من هدف چهارم شما را خیلی بیشتر دوست دارم، به دلیل اینکه به جوانان و دانشآموزان ما برمیگردد، شما در نظر بگیرید که این گفتگو را پدر و مادر یک جوان میخوانند، فکر میکنی نقش آنها در تشویق فرزندانشان به شرکت در چنین برنامههایی تا چه حد پررنگ است؟
خیلی از فرزندان، در خانوادههای ایرانی، تحصیل را دوست دارند و جزو اهداف اولیه آنها رسیدن به تحصیلات عالیه است. شرکت کردن جوانان در المپیاد، یک فاکتور مثبت حساب میشود و برنده شدن در آن که خیلی مهمتر و مثبتتر محسوب میشود. من سه سال است که با دانشگاه تورنتو در زمینه آمادهسازی تیم کانادا برای این مسابقات همکاری میکنم. کسانی که برنده این مسابقه شدند، همهشان براحتی در هر دانشگاهی که در دنیا علاقمند بودند و در هر رشتهای، خصوصا زمینه پزشکی، ادامه تحصیل دادند. هر دانشآموز کلاس یازده و دوازده ،به این فکر میکند که چه رشتهای را دنبال کند و این بهترین فرصت برای آنهاست که برای چنین مسابقهای آماده و برنده شوند که برای یک دانشآموز ایرانی نسبتا خوب، کار دشواری نیست و من امیدوارم که سال بعد، برنده المپیاد، یک جوان ایرانی کانادایی باشد.
این یک مشوق تحصیلی است برای فرزندان ما و نکته بعدی اینکه وقتی از عملکرد مغز، بیشتر بدانیم، دیدمان به زندگی و افراد تغییر میکند. مثلا یکی از جلسات ما مربوط به افسردگی است، افسردگی یک بیماری فیزیکی است. در حالت عادی وقتی اطلاعاتی نداریم، به شخص افسرده میگوییم: از این افسردگی بیا بیرون، دیگه کافیه. در حالی که فرد افسرده، امکان بیرون آمدن از غم طولانیاش را ندارد و این دست خودش نیست. یک چیزهایی در مغزش عوض شده، یک سری از سلولهای مغزش مردند و آن فرد نمیتواند آنها را زنده کند. ممکن است پدر و مادری، به فرزند افسرده شان بگویند که از این شرایط خودت را خارج کن، این دقیقا مانند این است که شما دست نداشته باشی و پدر و مادرت بگویند، اگر کمی تلاش کنی میتوانی این سنگ را پرتاب کنی، خوب اون شخص اصلا دست ندارد و چنین خواستهای از او اساسا اشتباه است. در مورد افسردگی، فرد تعدادی از سلولهای عصبیاش را از دست داده و نمیتواند آن را درست کند و تنها راهش این است که قرصی بخورد که کار آن سلولهای از بین رفته را برایش انجام دهد. با تلاش و کوشش و همت و تمرین، مشکلش حل نمیشود. خیلی از مردم اینها را نمیدانند و فکر میکنند مثلا پشتکار فرزندشان کم است. افزایش آگاهی هم برای پدر و مادرها مفید است و هم برای فرزندان که در غیراینصورت میتواند تبدیل به درگیریهای خانوادگی شود و به ایجاد تنش بین والدین و فرزند بیانجامد. با افزایش آگاهی، دید انسان نسبت به یک معتاد، یک بیمار اشکیزوفرنی، یک الکلی، فرد مبتلا به صرع و بسیاری از بیماران دیگر، عوض میشود.
من این را تجربه کردم . در سال 2009، سوار اتوبوس شدم و پسر بچهای مبتلا به داون سندورم آنجا بود که همه میرفتند با او خوش و بش میکردند . بعدا فهمیدم اینها همه آموزش دیدند که با چنین فردی چگونه برخورد کنند. ما چنین آموزشهایی در ایران واقعا نداشتیم و نمیدانیم با یک عقب افتاده ذهنی چه باید کنیم. پدر و مادر در ایران نیاموخته بودند با فرزندی که اوتیسم دارد باید چه رفتاری داشته باشند.
منظورم این است که آنقدر سوالات مربوط به مغز در جریان عادی زندگی وجود دارد که آگاهی و دانش در مورد آنها دید ما را کاملا عوض میکند.
زمانی که به صفحه فیسبوکی شما که در همین زمینه باز شده مراجعه کردم، متوجه شدم که هر جلسه شما یک موضوع خاص را دنبال میکند. برای مثال یکی از جلسات شما به موضوع اوتیسم میپردازد که خیلی مورد علاقه من است، آیا باید همه این جلسات را شرکت کرد و یا امکان آمدن به برخی از جلسات که موضوعش دغدغه هر فردی است، امکان پذیر است؟
بله، هیچ الزام خاصی برای شرکت در همه کلاسها وجود ندارد و کاملا آزاد است. اتفاقی که فقط ممکن است بیفتد این است که اینها به ترتیب پیشنیازی چیده شدند، یعنی ممکن است شما جلسه 33 بیایید و بخوبی متوجه نشوید که آنها چه میگویند. چرا که اساتید از مطالب جلسات قبلی استفاده میکنند. البته ما سعی میکنیم برای کسانی که فقط یک جلسه را میآیند توضیحات را تا حد امکان مستقل از قبل بدهیم. خیلی از جاها هم امکانش نیست و وقتی برای مثال فرد نداند سلول عصبی چگونه کار میکند، متوجه ادامه ماجرا نخواهد شد. ضمن اینکه باز میگویم که هر فردی میتواند در جلساتی که انتخاب میکند شرکت کند، و اشکالی ندارد، اما در عین حال باید بداند که همه این جلسات، زنجیروار به هم مرتبط هستند و اشکال آموزشی خواهد داشت.
کسانی که به دلیل مسافت طولانی و یا ساعت کار، نتوانند در جلسات شما حاضر شوند، چگونه می توانند از این برنامهها استفاده کنند؟
تصمیم داریم که ویدیوی این برنامهها را بگذاریم تا اگر به هر دلیلی فردی نتوانست حضورا شرکت کند و یا در بین کلاسها مشکلی برایش پیش آمد و جلسهای را از دست داد، بتواند روند آموزشی این برنامه را طی کند و چیزی را از دست ندهد.
یک نکته اینجا در ذهن من مانده و آن اینکه بخصوص در این سالهای اخیر ما برنامههای تفریحی زیادی برای ایرانیان داریم، مثل شوی عروس و انتخاب دختر شایسته برای جوانان. اما هیچ وقت مسابقهای در زمینه علمی برای جوانانمان نداشتهایم، آیا در خودت چنین توانی میبینی که روزی به برگزاری چنین برنامهای بپردازی؟
ممکنه، من کم و بیش کنار تحصیلم،کتابهای دبیرستانی اینجا را خواندم و یکی دوباری هم تدریس کردم. بنابراین خیلی دوست دارم و دوم اینکه ایرانیها مطالب را خیلی عالی درک میکنند. به نحوی که جوانی که اینجا کلاس دوازده است به نسبت من در زمانی که کلاس دوازده بودم، خیلی بیشتر میداند. دانش آموزان ایرانی و چینی هدف درس خواندن دارند ، در حالی که شاید بقیه جوامع خیلی این هدف را نداشته باشند. برخی از ایرانیها و چینیها مرا خیلی متعجب میکنند. بنابراین چرا که نه، تا بحال به این موضوع فکر نکرده بودم و شاید با بقیه دوستانم که در زمینه ریاضیات فعالیت میکنند مشورت و همفکری کنم و چنین برنامهای که به آن اشاره کردید را راه بیندازیم.
تاریخ و موضوعات جلسات زیر را به منظور افزایش آگاهی خودتان، در تقویمتان علامت بزنید و همچنین اگر فرزندی بین کلاس 9 تا 12 دارید، برای شرکت در جلسات آمادهسازیشان برای المپیاد، تشویق و همراهی کنید.
- دوازدهم اپریل، اتاق شماره ۴: آناتومی سیستم عصبی
- نوزدهم اپریل، اتاق شماره ۴: سلول عصبی و فعالیت آن
- دهم می، اتاق شماره ۴: پیامرسانی شیمیایی
- هفدهم می، اتاق شماره ۴: شکلپذیری سیستم عصبی
- بیست و چهارم می، اتاق شماره ۴: حس لامسه و درد
- سی و یکم می، اتاق شماره ۲: نخاع، جنبش و واکنشهای نخاعی
- هفتم جون، اتاق شماره ۴: شبکیه چشم و بینایی مغز میانی
- چهاردهم جون، اتاق شماره ۲: حلزون گوش و واکنش از جا جهیدن
- بیست و یکم جون، اتاق شماره ۲: حواس چشایی و بویایی
- بیست و هشتم جون، اتاق شماره ۲: سیستم عصبی خودکار و هیپوتالاموس
- پنجم جولای، اتاق شماره ۲: مخچه و وضعیت بدن
- دوازدهم جولای، اتاق شماره ۲: فرایند تصمیم سازی در مغز
- نوزدهم جولای، اتاق شماره ۲: شبکههای عصبی پسخور
- بیست و ششم جولای، اتاق شماره ۲: شبکههای عصبی خود سازمانده
- دوم آگوست، اتاق شماره ۲: فرایند خوشه بندی, تعمیم و تشخیص در شبکههای عصبی
- نهم آگوست، اتاق شماره ۴: شرطی شدن، یادگیری تقویتی و تصمیم سازی در مغز
- شانزدهم آگوست، اتاق شماره ۴: حس بینایی
- بیست و سوم آگوست، اتاق شماره ۴: حس شنوایی
- سیزدهم سپتامبر، اتاق شماره ۴: حرکات ارادی و کنترل حرکت
- بیستم سپتامبر، اتاق شماره ۴: برنامهریزی حرکت
- بیست و هفتم سپتامبر، اتاق شماره ۴: یادگیری و حافظه
- یازدهم اکتبر، اتاق شماره ۴: شبکههای عصبی، مغز و مفهوم زمان
- هجدهم اکتبر، اتاق شماره ۴: تصویربرداری از مغز
- بیست و پنجم اکتبر، اتاق شماره ۴: مغز, احساسات و امیگدالا
- هشتم نوامبر، اتاق شماره ۴: مغز، رویا و خواب
- پانزدهم نوامبر، اتاق شماره ۴: آلزایمر, پارکینسون و دیگر بیماری های تباهی سیستم عصبی
- بیست و دوم نوامبر، اتاق شماره ۴: مواد مخدر، مغز و اعتیاد
- بیست و نهم نوامبر، اتاق شماره ۴: تشنج و صرع
- ششم دسامبر، اتاق شماره ۴: رشد سیستم عصبی و سیستم عصبی کودکان
- سیزدهم دسامبر، اتاق شماره ۴: ترمیم سیستم عصبی آسیب دیده
- بیستم دسامبر، اتاق شماره ۴: جنسیت و تفاوت های مغزی زنان، مردان و دگرباشان جنسی
- بیست و هفتم دسامبر، اتاق شماره ۲: پیر شدن مغز
- سوم ژانویه، اتاق شماره ۲: مغز, زبان آموزی و دیسلکسیا
- دهم ژانویه، اتاق شماره ۲: شیزوفرنی و جنون
- هفدهم ژانویه، اتاق شماره ۲: مود، اضطراب و افسردگی
- بیست و چهارم ژانویه، اتاق شماره ۲: اوتیسم
- سی و یکم، ژانویه اتاق شماره ۲: حافظه مستقیم و غیر مستقیم, فردیت، خودآگاهی و مغز
- هفتم فوریه، اتاق شماره ۲: زندگی چیست؟ دیدگاه علوم اعصاب
iman.sarvestani@utoronto.ca
۲۶۰۶ ۴۵۵ ۶۴۷
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
درباره نویسنده/هنرمند
Arash Moghaddam آرش مقدم مدرک کارشناسی کامپیوتر و تخصص تولید رسانه دیجیتال دارد و مدیریت تولید بیش ۹ رسانه تصویری، چاپی و اینترنتی را بعهده داشته است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو