مسلما آزادی بیان در کانادا بسیار زیبا و ستودنیست ولی آیا میشود نظرات خودمان را به عنوان فرهنگ و نظرات غالب جامعه ایرانی به کاناداییها معرفی کنیم؟
نوروز ایرانی یا پرشیا کدامیک بهتر در کانادا حقوق و منافع سیاسی جامعه ایرانی کانادایی را تامین میکند؟
سعید سلطانپور
صدای پایت میآید / با نو شدنت /جهان لباس تازهای میپوشد / و چه زیبا آمدی - بهار-
اما سالی که نکوست از بهارش پیداست و در کانادای یخی، چشمانداز بهار زیبا به این زودیها نیست.
ضربالمثلهای فارسی شِکر است و پشت آن تجربه تاریخی ملتی با اقوام مختلف در سرزمینی که قدیمها پارس خوانده میشد قرار دارد. در سال 1313 در زمان رضاشاه بنا به دلایل نزدیکی به آلمانها و اشاره به قوم آریایی، از قدیمیترین اقوام جهان، زادگاهمان ایران نامیده شد. بنابراین ایرانیهایی که در کانادا زندگی میکنند با پاسپورت و شناسنامه ایرانی در کشور جدید حضور دارند.
حزب اندیپی
البته یک خبر خوب دیگر این بود که جان هورگان نخست وزیر اندیپی استان بریتیش کلمبیا امروز را رسما روز نوروز در این استان اعلام کرد و مراسمی را هم دو روز پیش در پارلمان برگزار نمود. خانم راشل ناتلی، نخست وزیر آلبرتا هم آخر وقت روز سهشنبه نوروز را تبریک گفت.
حزب محافظه کار
اندره شییر رهبر حزب محافظهکار کانادا و داگ فورد رهبر حزب محافظهکار انتاریو هیچ کدام تا این لحظه نوشتن مقاله، بیانیه رسمی برای عید نوروز ندادهاند (داگ فورد پس از نیمهشب بیانیهاش منتشر شد). در سالهای گذشته، استفن هارپر، رهبر سابق حزب یک بار و در یک سال به ایرانیها در پیام نوروزیاش اشاره کرد. بعداز آن پیام نوروزی پارسیها و دیگر ملل و اقوام اشاره داشت. در مورد محافظهکاران هم باید به حضور چند ایرانی-کانادایی در حلقه نزدیک رهبران این حزب اشاره کرد: امین مقصودی دست راست داگ فورد، جوانی ایرانیست؛ همچنین مایکل پارسا نامزد حزب در انتخابات فدرال از ریچموندهیل 2015، و نامزد حزب در انتخابات استان انتاریو در امسال را میتوانم نام ببرم. البته در مهمانی نوروز مایکل پارسا که در سالن "لو پارک" ریچموندهیل در جمعه 16 مارچ برگزارشد وی نوروز را تبریک گفت. وی هم مانند جیسون کنی در مهمانی 2017 نوروز در پریا، وجود مسایل سیاسی در نوروز را مطرح میکند. اندرو شییر، با حمله به ترودو در مورد سیاست خارجی ایران، سعی کرد که از فرصت میهمانی مایکل پارسا سوء استفاده کند، هر چند که چندان استقبالی از سخنان کوتاه وی در این مورد نشد. برای وی هم در توییتی در همان جلسه نوشتم که: حاضرین در این میهمانی اگرچه موافق مایکل پارسا هستند ولی در بسیاری از موارد مخالف سیاستهای حزب محافظهکار در مورد اعمال تبعیض علیه ایرانی-کاناداییها نیز هستند؛ و بهتراست که ایشان مانند رهبران قبلی دچار اشتباه محاسباتی نشوند و کانال ارتباطی خود را محدود به عدهای قلیل نکنند.
در حالیکه اندرو شییر عکس مراسم نوروز را در توییت خود به اشتراک گذاشت ولی برخلاف او، داگ فورد نه تنها روی سن نرفت و سخنان کوتاهی را در پایین تریبون بیان کرد؛ بلکه تی هیچ عکسی از این مراسم را هم در توییت خود به اشتراک نگذاشت. از نظر سیاسی همه اینها پیامهای خاصی دارند. مایکل پارسا در جریان رهبری حزب، از رقیب داگ فورد یعنی خانم کریستین الیوت، حمایت کرده بود.
دولت لیبرال جاستین ترودو
از ماه پیش من پیگیر مسله برگزاری نوروز ترودو در پارلمان بودم زیرا در سالهای 2016 و 2017 این مراسم در سالن مجلس فدرال در اتاوا برگزار شده بود. این مراسم توسط مجید جوهری (نماینده لیبرال ریچموندهیل)، مریم منصف (متولد مشهد و افغانتبار میباشد که به نادرست محل تولدش را افغانستان اعلام کرده بود و به همین علت مدتها مورد حمله محافظهکاران قرار داشت؛ نماینده لیبرال پیتربورو) و علی احساسی (نماینده لیبرال ویلودیل - تورنتو) ترتیب داده شده بود.
ولی امسال خبری از این مراسم نبود که میتوان بر اساس تحلیل سیاسی، نشان اختلافات بین این سه نماینده باشد، مطلبی که امیدوارم در صورت نادرستی حداقل این نمایندگان، ما و جامعه ایرانی-کانادایی و افغان-کانادایی را تصحیح کنند.
به عنوان روزنامهنگاری که 27 سال است خبرهای روزانه محلی تا فدرالی کانادا را دنبال میکنم، اینکه چنین مراسمهایی دنبالهدار نمیشود و به عنوان یک سنت در نمیآید نشان از خبر بد سیاسی برای جامعه ایرانی-کانادایی دارد. به عبارت ساده وزنه جامعه ایرانی، بدلیل اختلافات داخلی و پشت پا زدنهای نمایندگان و بخشی از سیاستبازان سالخورده دهه 60، کم شده است.
یکشنبه شب باخبر شدم که مهمانی نوروز امسال لیبرالها و ترودو در تورنتو و در محل موزه آقاخان (فرقه اسماعیلیه) برگزار میشود. برگزار نشدن نوروز ایرانیها و افغانها در پارلمان اتاوا و انتقال آن به یک موسسه دینی، هر چند میتواند نقطه قوت کانادا و ترودو در ارتباط با اقلیتهای قومی و مذهبی باشد، ولی حضور نمایندگانی از فرقه اسماعیلیه مانند خانم یاسمین رتنسی نماینده "دان ولی" (که از حامیان یک گروه خشونت و جنگطلب ایرانیست که در مراسم آنها در پاریس هم شرکت کرده بود)، بدون هماهنگی با رهبر این فرقه (خود شخص آقاخان) قابل تصور نیست. حضور رتنسی همراه با ترودو در جزیره اختصاصی چند صد میلیون دلاری آقا خان در کریسمس 2017 که بر خلاف اصول اخلاقی رفتار نمایندگان مجلس کانادا تشخیص داده شد، بیشتر شائبه سیاسی شدن و مذهبی شدن نوروز را که علت ماندگاریش بهار و طبیعت و تکاملست تا هرچیز دیگری، را در ذهن من تقویت میکند. در دنیای سیاست هیچ حرکتی اتفاقی نیست. قرار شده است که من را هم به این مراسم دعوت کنند که علیرغم قولهای اولیه هنوز ایمیل و دعوت رسمی دریافت نکردهام که بتوانم از نزدیک این مراسم را ببینم و با دستاندرکاران آن گفتگو داشته باشم تا بتوانم علت انتخاب ترودو در برپایی جشن نوروز در مرکز فرقه مذهبی اسماعیلیه را بشنوم (فقط کمتر از سه ساعت قبل از شروع مراسم ایمیلی از دفتر "امریت کور" به دفتر رسانه ایران استار رسید که خواسته بود گروه رسانهای خود را سریعا ثبتنام و اعزام کند، کاری که امکانش تقریبا غیر ممکن بود). البته ترودو روز سهشنبه صبح یک پیام کتبی به مناسبت نوروز صادر کرد که در آن به پارسیها (پرشین)، افغانها، کردها، بهاییها، و اهالی آسیای مرکزی و اسماعیلیه تبریک گفت. ترودو درعصر روز اول فروردین هم ویدئویی با همین مضمون منتشر کرد که در توییت وی منتشر شده است.
خانم کاتلین وین، رهبر حزب لیبرال انتاریو و نخست وزیر انتاریو در پیام ویدیوییاش در توئیتر که در ساعت 9:05 دقیقه سهشنبه شب اول فروردین یعنی 8 ساعت بعد از عید نوروز منتشر کرد نوروز را به ایرانیها تبریک گفته است.
بالطبع در کبک هم هنوز رهبر حزب لیبرال، آقای فیلیپ کوئیار، هنوز متنی در مورد نوروز نداده است که در آن به ایرانیها اشاره کرده باشد.
حضور 10 هزار ایرانی در مونترال و با حضور یک نماینده مجلس، دکتر امیر خدیر، نوروز نمیتواند چیزی باشد که سیاسیون کبک از آمدن بهار و نوروز باستانی بیخبر مانده باشند.
در تورنتو، شهردار محافظهکار، جان توری، روز سهشنبه صبح پیام تبریک نوروز به ایرانیها را در توییت خود منتشر کرد.
سوالی که هر ذهن ایرانی را باید مشغول کند این است که چرا ما و 300 هزار ایرانی با هزاران عضو تحصیلکرده و صاحبان مشاغل موفق و نمایندگان مجلس، در مورد یک امر سادهای مانند تبریک نوروز و بهاران، باید با چنین نابسامانی روبرو باشیم.
براستی اگر ما مانند جامعهی 400 هزار نفری یهودیان کانادا، یا جامعه سیکهای هندی، یا چینیها و یا اسماعیلیه، حقوق و منافع خودمان را تشخیص داده بودیم، آیا بعد از 30 سال مهاجرت و حضور موفق در کانادا ، همچنان بایستی در حسرت بدیهیات میبودیم؟
من نمیخواهم در این مقاله، آنهم در مسئلهی نوروز که پیام وحدت و تکامل را با خود یدک میکشد، وارد مسائل جزئیتر و عملکرد برخی از نمایندگان سیاسی که باعث تفرقه و کماعتباری جامعه ایرانی شدهاند، بشوم. اعتبار یک جامعه به تکتک افراد خود آن جامعه برمیگردد. تجربهای که من آموختهام این است که بهرهبرداری سیاسی از مراسم فرهنگی و سنتی در دراز مدت به ضد خودش تبدیل شده است. دلیل ماندگاری نوروز طبیعی بودن و چرخش طبیعی روزگار و فصلها هست.
هیچ حکومتی نتوانسته است جلوی آمدن بهار را بگیرد، اگر حرفی درست و به حق باشد، راه خودش در بین قلبها و مغزها، به ویژه در دوران اینچنینی اینترنت و عصر رسانههای فضای مجازی را مییابد. از نظر اخلاقی درست نیست نظریات فردی و یا حزبی و گروهی را بجای فرهنگ یک ملت به کاناداییها غالب کنیم. نباید فرهنگ من درآوردیای را به کاناداییها عرضه کنیم.
بطور مثال خانم گیل جانسون در سیبیسی ونکوور گزارشی از مراسم نوروز تهیه کرده بود که در آن از قول یک آقایی که مدیریت یک نهاد با نام ایرانی کانادایی را دارد، نوشته بود: چلوکباب جزو رسمی غذاهای شب عید میباشد! یا خانمی در سالهای 2000 در روزنامه لیبرال ریچموندهیل از نوروز به این عنوان یاد کرده بود که این عید، یک عید فرقه مذهبی ویژهای است. یا در برخی از مراسم نوروز برخی از نمایندگان سیاسی کانادا، خواهان تحریمها و یا تغییر حکومت در ایران میشوند {کجای نوروز حامل پیام سیاسی یا تحریم یا تغییر در دیگری است؟}.
مسلما آزادی بیان در کانادا بسیار زیبا و ستودنیست ولی آیا میشود نظرات خودمان را به عنوان فرهنگ و نظرات غالب جامعه ایرانی به کاناداییها معرفی کنیم؟
یک نکته را نباید فراموش کرد، اینکه ما ایرانیها گذشته کهنی داریم، که این ضرروتا به معنای بافرهنگی در سال 1397 نیست. ما یک تاریخ کهن داریم، تاریخی با تمدن و فرهنگ که ضرروتا همواره یکسو نبوده است. اگر هر سه تاریخ و تمدن و فرهنگ سه هزار ساله را داشتیم که، بالطبع وضعیت سیاسی بهتری در کانادا میداشتیم.
وقتی سیاستمداران کانادا در مورد نوروز و یا برگزاری آن در زمان مناسب (بین دو هفته اول تا 13 فروردین هرسال) تفسیرهای مختلفی دارند، میتوان به اوج اختلاف و تشتت سیاسی در مورد مسله سیاسی ایران و ایرانیها مانند تجدید رابطه وتحریمها پیبرد. چون کمتر صدای مشخص و منطقیای از سیستم منسجم سیاسی کانادایی در مقابل جامعه ایرانی بیرون آمده است، در نتیجه نمایندگان ایرانیتبار نقش بسیار مهمی در این رابطه پیدا میکنند. قرار نیست همه مانند هم فکر کنند ولی باید فضای گفتوگو بین جامعه ایرانی کانادایی فعالتر و بازتر شود، امری که تا کنون جدی گرفته نشده است. آیا تاریخ قضاوت خوبی از نقش فعالین و نمایندگان سیاسی ایرانیتبار در کانادا خواهد داشت؟ پاسخ به تاریخ کار سادهای نیست. مردم و آیندگان بر اساس قضاوت تاریخی، بر گذشته جامعه ایرانی کانادایی نظر خواهند داد. برای این جامعه، برای نسل جوان، برای نسل سالمند چه کردهایم؟ اینجا که آزادی بیان وجود دارد، پس چرا نتوانستهایم از آن درست برای آموزش و مشارکت کیفی جامعه ایرانی استفاده کنیم؟
پیچ تاریخی مهمی در سال 97 -2018 در کانادا و در مقابل جامعه ایرانی قرار دارد که امیدوارم با پشتکاری، مطالعه و همت اکثریت، از آن به سلامت و با عزت عبور کنیم. هیچ حزب و سیاستمداری به جامعه متفرق بها نمیدهد. هر کسی که بیشتر مسئولیت دارد، طبیعتا از نظر اخلاقی و تاریخی، بیشتر پاسخگو خواهد بود. بهتر است فرصت را غنیمت شماریم و آنرا نسوزانیم.
بهار یخزدهمان، با امیدمان، بهار میشود و این نشاط در جامعهمان جاری میگردد. امیدمان را پائیز نکنید.
salam parvane khanom
عیدتان مبارک
Iranian Canadian Free Lance Journalist
9251 Yonge St. #219
Richmond Hill. ON L4C 9T3
416-840-7337
www.youtube.com/glassceilingtv
www.kanoun-e-bayan.blogspot.com ( Persian)
www.politicofcanada.blogspot.com ( En.)
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
درباره نویسنده/هنرمند
Saeed Soltanpour سعید سلطانپور مسئول بخش بینالمللی انجمن خبرنگاران و نویسندگان قومی امریکای شمالی است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو