ما که از حرفهای استاد فضولی قانع نشده بودیم، اصرار کردیم که استاد چرا شکسته نفسی میفرمایید، شما پیر دیر هستید
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد آن که مدتی است این فکر در سرمان افتاده که چرا انسانها دارای افکار و اعمال گوناگون هستند و همه بر یک روال و سیاق عمل نمیکنند. مگر نه آنکه فلسفه خلقت بر اساس سعادتمندی انسانها است، پس چرا همه در این فلسفه مشکلآفرینی میکنند که کسی به سعادت نرسد. چون هر چه فکر کردیم عقلمان به جایی قد نداد، رفتیم پیش استاد فضولی و علت این موضوع را از ایشان جویا شدیم.
فضولیخان جواب داد: "ببینید پسرم، من اگر فکرم به اینگونه مسایل میرسید و میتوانستم به این نوع سوالات جواب دهم که الان نمیآمدم توی این کامیونیتی که هر کسی به کار نان و آب داری مشغول است و به قول معروف دلار جمع میکند، به فضولی بپردازم که نه حقوق دارد و نه نان و آب و حتی ممکن است این حرفهای ما به تریج قبای یک عدهای هم بر بخورد و انواع و اقسام فحش و حرفهای نامربوط را نثار جانمان کنند."
ما که از حرفهای استاد فضولی قانع نشده بودیم، اصرار کردیم که استاد چرا شکسته نفسی میفرمایید، شما پیر دیر هستید. حتماً این شغل فضولی برای شما مزایایی از قبیل، گرنت، زیرمیزی، پرداخت یواشکی، حق سبیل، کمک اسپانسری، بالاخره یک چیزی دارد، والا مگر ممکن است آدم نان خودش را بخورد و در کار دیگران فضولی کند.
تا این حرفها را زدم، فضولخان گفت:"چقدر خوب گفتی، عیال ما هم در منزل همین حرفها را میزند و میگوید، بدبخت فضولخان توی این شهر هر کسی به جایی، منبعی، دکانی وابسته است و تو مفت و مجانی فضولی میکنی. مگر نخواندی در مطبوعات اینجا که حتی یک سردبیری از همین مجلات عالمانه و مسئولانه که در آنها مطالب فخیم و عرایض قدیم از ارباب قلم و اکناف عالم، بر سبیل سیاست و علم کیاست با مجوز ISBN و ثبت جهانی منتشر میکردند، چون از درآمد این همه مشاغل و کمکهای یواشکی و مواشکی قانع نبود، به شغل شریف و آبرومند جاسوسی برای اجانب که موجب افتخار بعضی و سبب انزجار عدهای است نیز مشغول بوده تا بتواند در زندگی مرفه و دکان مفرح بنشیند پز مطبوعاتی بدهد و آروغ پرولتاریایی بزند."
فضولخان گفت ما که از این حرفهای عیال داشتیم عینهو مرغ بسمل پر و بال میزدیم، پیش خودمان در تعجب فرو رفتیم که عیال بهتر از جانمان این حرفهای بالاتر از لیسانس و گفتههای پر متلک و نکته را از کجا یاد گرفته و حفظ کرده که آن را مثل یک کنفرانس در سطح بینالمللی از اوضاع کامیونیتی دارد به ما تحویل میدهد.
خلاصه هر چه این فضولخان ناقلا خواست با حرف پیش کشیدن از زیر جواب دادن به سوال اصلی ما در برود، قانع نشدیم، تا آنکه بالاخره مجبور شد بگوید:
"ببینید، عزیزم، در این جامعهای که ما زندگی میکنیم، بعضی از افراد دارای مشکل هستند، میدانی جانم مشکل. اینگونه اشخاص صبح زود که از خواب بیدار میشوند، ذهنشان شروع میکند به سناریوسازی که روز خود را با چه برنامهای آغاز کنند. اغلب اینگونه افراد با گیر دادن به خود یا به دیگران یا افراد خیالی روز را آغاز میکنند تا آنکه در این سیر و سلوک رفتاری به پروژهای میرسند که مثلاً ببینند چه کسی در اینجا موفق است یا حرف درست میزند یا کار پدر و مادر داری دارد یا سرش پایین است و به کار خود میپردازد، خلاصه اینگونه آدمها را پیدا میکنند و سعی مینمایند با انگزنی، دروغگویی، شایعهسازی، برای این افراد که سرشان به تنشان میارزد، حرفی، حدیثی، قصهای درست کنند و آنگاه با شایعهسازی آن فرد را در میان اطرافیان و مریدان خود بد جلوه دهند و با اینگونه رفتار، کمبودهای درونی خود را ارضا نمایند، همین. شما سعی کنید در برخورد با اینگونه افراد و شایعات و حرفهای آنها خونسردی خودتان را حفظ کنید و به گفتار اینگونه اشخاص توجهی نشان ندهید تا انرژیشان با درگیریهای ذهنی با خودشان مستهلک شود و شما را ول کنند.
اینگونه افراد در همه جا هستند، در کنار خودتان، در محل کارتان، در ترافیک شهر، در جامعه، در مطبوعات، در رسانهها و خلاصه در همه گوشه و کنار این کائنات به این بزرگی..."
فضولیخان جواب داد: "ببینید پسرم، من اگر فکرم به اینگونه مسایل میرسید و میتوانستم به این نوع سوالات جواب دهم که الان نمیآمدم توی این کامیونیتی که هر کسی به کار نان و آب داری مشغول است و به قول معروف دلار جمع میکند، به فضولی بپردازم که نه حقوق دارد و نه نان و آب و حتی ممکن است این حرفهای ما به تریج قبای یک عدهای هم بر بخورد و انواع و اقسام فحش و حرفهای نامربوط را نثار جانمان کنند."
ما که از حرفهای استاد فضولی قانع نشده بودیم، اصرار کردیم که استاد چرا شکسته نفسی میفرمایید، شما پیر دیر هستید. حتماً این شغل فضولی برای شما مزایایی از قبیل، گرنت، زیرمیزی، پرداخت یواشکی، حق سبیل، کمک اسپانسری، بالاخره یک چیزی دارد، والا مگر ممکن است آدم نان خودش را بخورد و در کار دیگران فضولی کند.
تا این حرفها را زدم، فضولخان گفت:"چقدر خوب گفتی، عیال ما هم در منزل همین حرفها را میزند و میگوید، بدبخت فضولخان توی این شهر هر کسی به جایی، منبعی، دکانی وابسته است و تو مفت و مجانی فضولی میکنی. مگر نخواندی در مطبوعات اینجا که حتی یک سردبیری از همین مجلات عالمانه و مسئولانه که در آنها مطالب فخیم و عرایض قدیم از ارباب قلم و اکناف عالم، بر سبیل سیاست و علم کیاست با مجوز ISBN و ثبت جهانی منتشر میکردند، چون از درآمد این همه مشاغل و کمکهای یواشکی و مواشکی قانع نبود، به شغل شریف و آبرومند جاسوسی برای اجانب که موجب افتخار بعضی و سبب انزجار عدهای است نیز مشغول بوده تا بتواند در زندگی مرفه و دکان مفرح بنشیند پز مطبوعاتی بدهد و آروغ پرولتاریایی بزند."
فضولخان گفت ما که از این حرفهای عیال داشتیم عینهو مرغ بسمل پر و بال میزدیم، پیش خودمان در تعجب فرو رفتیم که عیال بهتر از جانمان این حرفهای بالاتر از لیسانس و گفتههای پر متلک و نکته را از کجا یاد گرفته و حفظ کرده که آن را مثل یک کنفرانس در سطح بینالمللی از اوضاع کامیونیتی دارد به ما تحویل میدهد.
لطفا فیلم زیر را نگاه کنید
"ببینید، عزیزم، در این جامعهای که ما زندگی میکنیم، بعضی از افراد دارای مشکل هستند، میدانی جانم مشکل. اینگونه اشخاص صبح زود که از خواب بیدار میشوند، ذهنشان شروع میکند به سناریوسازی که روز خود را با چه برنامهای آغاز کنند. اغلب اینگونه افراد با گیر دادن به خود یا به دیگران یا افراد خیالی روز را آغاز میکنند تا آنکه در این سیر و سلوک رفتاری به پروژهای میرسند که مثلاً ببینند چه کسی در اینجا موفق است یا حرف درست میزند یا کار پدر و مادر داری دارد یا سرش پایین است و به کار خود میپردازد، خلاصه اینگونه آدمها را پیدا میکنند و سعی مینمایند با انگزنی، دروغگویی، شایعهسازی، برای این افراد که سرشان به تنشان میارزد، حرفی، حدیثی، قصهای درست کنند و آنگاه با شایعهسازی آن فرد را در میان اطرافیان و مریدان خود بد جلوه دهند و با اینگونه رفتار، کمبودهای درونی خود را ارضا نمایند، همین. شما سعی کنید در برخورد با اینگونه افراد و شایعات و حرفهای آنها خونسردی خودتان را حفظ کنید و به گفتار اینگونه اشخاص توجهی نشان ندهید تا انرژیشان با درگیریهای ذهنی با خودشان مستهلک شود و شما را ول کنند.
اینگونه افراد در همه جا هستند، در کنار خودتان، در محل کارتان، در ترافیک شهر، در جامعه، در مطبوعات، در رسانهها و خلاصه در همه گوشه و کنار این کائنات به این بزرگی..."
فضولخان
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, ژوئن 5, 2019 - 20:00