پدر مرحوم حقیر اهل سیاست نبود و از هیچ دار و دستهای طرفداری نمیکرد
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد آنکه این هفته به مناسبت روز پدر به سراغ فضولخان رفتیم و ضمن عرض تبریک و تهنیت به ایشان به مناسبت روز پدر، از استاد تقاضا کردیم تا چند نمونه از خاطرات خود از مرحوم پدرشان را برای ما بیان کنند. استاد فضولی دست بر قضا سرحال و کیف بود، دستی به محاسن مبارک کشید و گفت:
"چقدر خوب که در روز پدر، همه از پدرانمان یاد کنیم و قدر زحمات آنها را در این ایام فرزندسالاری بدانیم. خدا زنده و سلامت بدارد همه پدرانی را که در قید حیات هستند و غریق رحمت واسعهٔ ایزدمنان نماید پدرانی را که به دیار باقی رفتهاند. اما جان و دلم برای شما بگوید که حقیر ابویی داشتم بسیار خوش خلق و زحمتکش که در قدیم و در محل زندگی روستایی خود به شغل کشاورزی مشغول بود و یک دنیا صفا، یکرنگی و صمیمیت از او میبارید. یادم میآید غروبها که دست از کار میکشید مرحوم والدهٔ مکرمهٔ ما، بساط چای و عصرانه را با روشن کردن سماور ذغالی در روی تراس خانه برقرار میکرد و اغلب فامیلها و دوستان گرد هم جمع میشدیم و با صرف عصرانه و چای از هر دری سخن میگفتیم.
پدر مرحوم حقیر اهل سیاست نبود و از هیچ دار و دستهای طرفداری نمیکرد ولی برادری داشت که تودهای بود و سخت فعال، همیشه وقتی که دور هم جمع میشدیم از مرحوم پدرم سوال میکردیم که آن قضیه قایم شدن عمو جان در زیر انبار کاه و علوفه در طویله گاو و گوسفندان پس از واقعه 28 مرداد را تعریف کند و او با آب و تاب میگفت که بله وقتی توده بگیری در روستا راه افتاد، عمو جان مدتی میآمد و در زیر خروارها کاه و علوفه در طویله قایم میشد و لولهای تعبیه کرده بود و با آن نفس میکشید، تا آنکه آبها از آسیاب افتاد و او از آنجا بیرون آمد. مرحوم ابوی که از این عمو جان دل خوشی نداشت، این قضیه را با چنان آب و تابی تعریف میکرد که موجب خنده همه میشد.
واقعه دیگری که آن مرحوم تعریف میکرد این بود که میگفت هنگامی که با مرحوم والدهٔ ما ازدواج کرده بودند، مادر همسرش که زنی روستایی و قلدر بود با یک چوب دستی بزرگ در هفته اول زندگی به خانه آنها آمده بود و به دخترش که مادر ما باشد گفته بود ببین دخترم اگر روزی خواستی از خانه شوهرت قهر کنی و بیرون بیایی خودم با همین چوب دستی میفرستمت جایی که عرب نی انداخته است. به پدرم هم گفته بود که مرد خانه نباید به زنش بیاحترامی نماید یا خدای نکرده دست روی او بلند کند و گویا چوب دستی را هم چند بار به طرف مرحوم ابوی نشان داده بود که یعنی بله اگر تو هم با زنت بدرفتاری کنی حوالهات با این چوب دستی.
آنچه که من به یاد دارم در مدت طولانی زندگی پدر و مادرم آن دو با هم مهربان بودند و عاشقانه بدون هیچ حرف و حدیثی زندگی میکردند، ولی همان عموی تودهای که گفتم توی طویله قایم میشد، برای پدرم حرف در آورده بود که او به شدت زنذلیل که هیچ، مادر زنذلیل هم هست و این از ترس چوب دستی بزرگ مادر زنش است.
خدا همهشان را رحمت کند که زندگی گذشتگان چه خوب بود. کجا درگیری و بگومگو در خانوادهها بود. کجا کسی رغبت میکرد از محیط گرم خانوادگی جدا شود. اگر آن صفا و صمیمیت ادامه داشت، امکان نداشت ما به کانادا مهاجرت کنیم و در اینجا زنذلیل که هیچ، گوش به فرمان و آماده خدمت به نسوان باشیم."
آنچنان حرفهای استاد فضولی گرم و آموزنده بود که انسان دلش نمیخواست محفل او را ترک کند، ولی چه کنیم که همه در اینجا گرفتاریم.
مراسم بزرگداشت روز پدر را با عشق و زیبایی خاص برگزار کنید. مبارک باد پدران را این روز که شایسته آن هستند ولی شما را به هر که دوست دارید، نروید یک جفت جوراب برای پدرانتان هدیه بخرید و او را دلآزرده کنید. یک شاخه گل هم ارزانتر است و هم شایستهتر.
"چقدر خوب که در روز پدر، همه از پدرانمان یاد کنیم و قدر زحمات آنها را در این ایام فرزندسالاری بدانیم. خدا زنده و سلامت بدارد همه پدرانی را که در قید حیات هستند و غریق رحمت واسعهٔ ایزدمنان نماید پدرانی را که به دیار باقی رفتهاند. اما جان و دلم برای شما بگوید که حقیر ابویی داشتم بسیار خوش خلق و زحمتکش که در قدیم و در محل زندگی روستایی خود به شغل کشاورزی مشغول بود و یک دنیا صفا، یکرنگی و صمیمیت از او میبارید. یادم میآید غروبها که دست از کار میکشید مرحوم والدهٔ مکرمهٔ ما، بساط چای و عصرانه را با روشن کردن سماور ذغالی در روی تراس خانه برقرار میکرد و اغلب فامیلها و دوستان گرد هم جمع میشدیم و با صرف عصرانه و چای از هر دری سخن میگفتیم.
پدر مرحوم حقیر اهل سیاست نبود و از هیچ دار و دستهای طرفداری نمیکرد ولی برادری داشت که تودهای بود و سخت فعال، همیشه وقتی که دور هم جمع میشدیم از مرحوم پدرم سوال میکردیم که آن قضیه قایم شدن عمو جان در زیر انبار کاه و علوفه در طویله گاو و گوسفندان پس از واقعه 28 مرداد را تعریف کند و او با آب و تاب میگفت که بله وقتی توده بگیری در روستا راه افتاد، عمو جان مدتی میآمد و در زیر خروارها کاه و علوفه در طویله قایم میشد و لولهای تعبیه کرده بود و با آن نفس میکشید، تا آنکه آبها از آسیاب افتاد و او از آنجا بیرون آمد. مرحوم ابوی که از این عمو جان دل خوشی نداشت، این قضیه را با چنان آب و تابی تعریف میکرد که موجب خنده همه میشد.
واقعه دیگری که آن مرحوم تعریف میکرد این بود که میگفت هنگامی که با مرحوم والدهٔ ما ازدواج کرده بودند، مادر همسرش که زنی روستایی و قلدر بود با یک چوب دستی بزرگ در هفته اول زندگی به خانه آنها آمده بود و به دخترش که مادر ما باشد گفته بود ببین دخترم اگر روزی خواستی از خانه شوهرت قهر کنی و بیرون بیایی خودم با همین چوب دستی میفرستمت جایی که عرب نی انداخته است. به پدرم هم گفته بود که مرد خانه نباید به زنش بیاحترامی نماید یا خدای نکرده دست روی او بلند کند و گویا چوب دستی را هم چند بار به طرف مرحوم ابوی نشان داده بود که یعنی بله اگر تو هم با زنت بدرفتاری کنی حوالهات با این چوب دستی.
آنچه که من به یاد دارم در مدت طولانی زندگی پدر و مادرم آن دو با هم مهربان بودند و عاشقانه بدون هیچ حرف و حدیثی زندگی میکردند، ولی همان عموی تودهای که گفتم توی طویله قایم میشد، برای پدرم حرف در آورده بود که او به شدت زنذلیل که هیچ، مادر زنذلیل هم هست و این از ترس چوب دستی بزرگ مادر زنش است.
لطفا فیلم زیر را نگاه کنید
آنچنان حرفهای استاد فضولی گرم و آموزنده بود که انسان دلش نمیخواست محفل او را ترک کند، ولی چه کنیم که همه در اینجا گرفتاریم.
مراسم بزرگداشت روز پدر را با عشق و زیبایی خاص برگزار کنید. مبارک باد پدران را این روز که شایسته آن هستند ولی شما را به هر که دوست دارید، نروید یک جفت جوراب برای پدرانتان هدیه بخرید و او را دلآزرده کنید. یک شاخه گل هم ارزانتر است و هم شایستهتر.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, ژوئن 12, 2019 - 20:00