گاهی اوقات انسان وقتی خود را بزرگ میبیند، پس از تکرار اینکار، امر بر او مشتبه میشود و دچار اختلال شخصیت خودشیفتگی میگردد
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد حکایت آن که یک تعداد آدمهای ابنالوقت فرهنگینما در جامعه حضور دارند که صاحب دم و دستگاههای کوچک و بزرگ رسانهای و مسانهایاند، این افراد که بند نافشان به منابع مختلف مالی پیدا و پنهان گره خورده است، از برای آن که این بند مهم قطع نشود و مقرری مربوطه برسد و همچنین به علت آن که از خود مایه و سایهای ندارند، همواره مترصدند تا در جامعه اتفاقی بیفتد و آنها همچون وارثان فرهنگی و جاهلان علم اجتماعی با اسم من دراری کنشگر فوراً بپرند تو رسانههای خودی و غیرخودی و در پشت آن وقایع اتفاقیه که در همه جا به صورت خبری و مبری منتشر شده است، خودنمایی کنند که بله این ماییم طاووس علیین شده، به قول مولانا: من
"آن شغالی رفت اندر خم رنگ
اندر آن خم کرد یک ساعت درنگ
پس برآمد پوستش رنگین شده
که منم طاووس علیین شده
دید خود را سبز و سرخ و فور و زرد
خویشتن را بر شغالان عرضه کرد
جمله گفتند ای شغالک حال چیست
که ترا در سر نشاطی ملتویست
از نشاط از ما کرانه کردهای
این تکبر از کجا آوردهای"
نمونه این افراد را اگر میخواهید به سایتهای مختلفشان بروید و ببینید که چگونه آنها فیلمهای سیل ایران، جایزه گرفتن استاد شجریان، ستارههای درخشان اختلاسگران و...را توی بوق کردهاند و آنها را انعکاس مجدد دادهاند.
حکایت این علمای فرهنگینما، حدیث آن فردی است که مولانا عبیدزاکانی حکایتشان را اینگونه نقل کرده است:
"زشترویی در آیینه به زشتی خود مینگریست و میگفت:"سپاس مر خدای را که مرا صورت نیکو بیافرید." غلامش ایستاده بود و آن سخن میشنید و چون از نزد او بدر آمد، کسی بر در خانه از حال صاحبش پرسید. غلام گفت:"در خانه نشسته و بر خدا دروغ میبندد."
گاهی اوقات انسان وقتی خود را بزرگ میبیند، پس از تکرار اینکار، امر بر او مشتبه میشود و دچار اختلال شخصیت خودشیفتگی میگردد. اینگونه انسانهای خودشیفته ظاهری همچون بزرگان شناخته شده در تاریخ یا ادبیات یا علوم دیگر میسازند، با ریش پرفسوری، پاپیون و کراوات و کلی فیس و افاده. آنها هر چند ساعت یک بار در منزل و بیشتر در محیط کار به دستشویی میروند و شکل و شمایل خود را ساعتها در آیینه نگاه میکنند، به سر و صورت، موها و کراوات خود ور میروند و اگر خیلی از خودشان خوششان بیاید، این ترانه خانم حیدرزاده را زیر لب زمزمه میکنند:
"تو خودت نمره بیستی
تو مثل هیچ کسی نیستی"
و آنگاه در فکر و خیال فرو میروند و در پشت میز آنچنانی و صندلی سر به فلک کشیده در حالیکه دهها کتاب نخوانده بیمصرف در پشتشان روی قفسهها چیده شده، یک آن فکر میکنند که از لحاظ ادب و قلم هم پای سعدی علیهالرحمه، از لحاظ علم و اندیشه همچون رازی و ابنسینا، از نظر قد و بالا برد پیت و در فنون مدیریت دست بیلگیتس را از پشت بستهاند. پس از مدتی هم وقتی که این خودنماییها در صحنههای رسانهای نقش بست، شبکههای درپیتی همچون بیبیسی، من و تو و ایران اینترنشنال و...که در به در دنبال اینگونه ابنالوقتهای فرهنگینما هستند، از این ور و آن ور دنیا به سوی آنها هجوم میآورند و خلاصه کاری میکنند کارستان. اما پس از چندی که از اینکار سپری شد و آبها از آسیاب افتاد و کسی برای آنها تره هم خرد نکرد، در فراموشی و افسردگی خود ساخته غرق میشوند. اینجاست که به قول استاد شاملو باید گفت:"روزگار غریبی است، نازنین..."
"آن شغالی رفت اندر خم رنگ
اندر آن خم کرد یک ساعت درنگ
پس برآمد پوستش رنگین شده
که منم طاووس علیین شده
لطفا فیلم زیر را نگاه کنید
خویشتن را بر شغالان عرضه کرد
جمله گفتند ای شغالک حال چیست
که ترا در سر نشاطی ملتویست
از نشاط از ما کرانه کردهای
این تکبر از کجا آوردهای"
نمونه این افراد را اگر میخواهید به سایتهای مختلفشان بروید و ببینید که چگونه آنها فیلمهای سیل ایران، جایزه گرفتن استاد شجریان، ستارههای درخشان اختلاسگران و...را توی بوق کردهاند و آنها را انعکاس مجدد دادهاند.
حکایت این علمای فرهنگینما، حدیث آن فردی است که مولانا عبیدزاکانی حکایتشان را اینگونه نقل کرده است:
"زشترویی در آیینه به زشتی خود مینگریست و میگفت:"سپاس مر خدای را که مرا صورت نیکو بیافرید." غلامش ایستاده بود و آن سخن میشنید و چون از نزد او بدر آمد، کسی بر در خانه از حال صاحبش پرسید. غلام گفت:"در خانه نشسته و بر خدا دروغ میبندد."
گاهی اوقات انسان وقتی خود را بزرگ میبیند، پس از تکرار اینکار، امر بر او مشتبه میشود و دچار اختلال شخصیت خودشیفتگی میگردد. اینگونه انسانهای خودشیفته ظاهری همچون بزرگان شناخته شده در تاریخ یا ادبیات یا علوم دیگر میسازند، با ریش پرفسوری، پاپیون و کراوات و کلی فیس و افاده. آنها هر چند ساعت یک بار در منزل و بیشتر در محیط کار به دستشویی میروند و شکل و شمایل خود را ساعتها در آیینه نگاه میکنند، به سر و صورت، موها و کراوات خود ور میروند و اگر خیلی از خودشان خوششان بیاید، این ترانه خانم حیدرزاده را زیر لب زمزمه میکنند:
"تو خودت نمره بیستی
تو مثل هیچ کسی نیستی"
و آنگاه در فکر و خیال فرو میروند و در پشت میز آنچنانی و صندلی سر به فلک کشیده در حالیکه دهها کتاب نخوانده بیمصرف در پشتشان روی قفسهها چیده شده، یک آن فکر میکنند که از لحاظ ادب و قلم هم پای سعدی علیهالرحمه، از لحاظ علم و اندیشه همچون رازی و ابنسینا، از نظر قد و بالا برد پیت و در فنون مدیریت دست بیلگیتس را از پشت بستهاند. پس از مدتی هم وقتی که این خودنماییها در صحنههای رسانهای نقش بست، شبکههای درپیتی همچون بیبیسی، من و تو و ایران اینترنشنال و...که در به در دنبال اینگونه ابنالوقتهای فرهنگینما هستند، از این ور و آن ور دنیا به سوی آنها هجوم میآورند و خلاصه کاری میکنند کارستان. اما پس از چندی که از اینکار سپری شد و آبها از آسیاب افتاد و کسی برای آنها تره هم خرد نکرد، در فراموشی و افسردگی خود ساخته غرق میشوند. اینجاست که به قول استاد شاملو باید گفت:"روزگار غریبی است، نازنین..."
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, آوریل 10, 2019 - 20:00