وی در مطالعات ایرانی بسیار پُرکار بود و تا هنگام درگذشت در حدود 200 کتاب و مقاله درباره تاریخ و زبان و ادیان ایران، کلده، عیلام قدیم و اسلام نوشت
درباره شرقشناسان بزرگ کشورهای مختلف گفتگو کردم. اکنون متوجه شدم که نام و سرگذشت و خدمات بعضی از خاورشناسان غربی از قلم افتاده، لذا پیش از پایان مبحث شرقشناسان کشورهای اروپائی و آمریکائی به ذکر احوال آنان میپردازم و سپس نگاهی هم به اوضاع واحوال کشورهای شرقی خواهم داشت.
ارنست هرتسفلد (Ernst, Hertzfeld) 1879-1946 تخصص در باستانشناسی و تاریخ ایران و عرب. ایشان در 23 ژوئیه 1879 میلادی در آلمان متولد شد و پس از گذرانیدن تحصیلات مقدماتی و عالی به سمت استادی در( آکادمی برلین) منصوب شد و بارها به عراق، ایران و مصر برای حفاری و تحقیقات تاریخی اعزام گردید. این دانشمند پس از روی کار آمدن حزب نازی و زمامداری هیتلر از آلمان به انگلستان مهاجرت نمود. ایشان در مطالعات ایرانی بسیار پُرکار بود و تا هنگام درگذشت در حدود 200 کتاب و مقاله درباره تاریخ و زبان و ادیان ایران، کلده، عیلام قدیم و اسلام نوشت. اطلاعات و تحقیقات هرتسفلد شامل ایران و عرب و تمدنهای باستانی سرزمین بینالنهرین بسیار ارزنده است. ) 1).
هوشنگ اتحاد از کسانی است که درباره هرتسفلد بررسی کرده ودر ضمن شرح حال محمد علی فروغی از پروفسور هرتسفلد هم یادی کرده ونوشته است: پروفسور هرتسفلد خاورشناس و ایرانشناس آلمانی، متخصص باستانشناسی کشورهای خاورمیانه، مهندس معمار و لغتشناس در یکی از شهرهای شمال غربی آلمان به دنیا آمد. در دبیرستان زبانهای انگلیسی، فرانسه، یونانی؛ لاتینی و عبری را آموخت. نخستین مطالعات خودرا در فن معماری آغاز کرد ودر دانشگاههای مونیخ و برلین به پایان رسانید. معلومات فراوانی در رشته تاریخ ومعماری کسب کرد و همچنین اطلاعات زیادی در باره خطوط و زبانهای خاور نزدیک از قبیل سومری قدیم، میخی، اکدی، فارسی باستان، پهلوی، کوفی، عربی و فارسی حاصل نمود. او در 24 سالگی با این اطلاعات وسیع به خاور نزدیک سفر کرد وبه کار باستانشناسی پرداخت. از 1903تا 1906 زیردست استاد مشهور خود پروفسور دیلتزش (Delitzsch)، در اکتشافات باستانشناسی آشور شرکت کرد و با اصول حفاری آشنا شد و زبان آشوری را آموخت. در این زمان، به فرهنگ ایران قدیم و فرهنگ دوره اسلامی نیز علاقهمند شد. درموقع بازگشت از آشور (بین النهرین / میان رودان) به آلمان، نخستین مسافرت خود را از طریق لرستان در ایران انجام داد و آثار پاسارگاد و پرپولیس را دقیقا بازدید کرد.
هرتسفلد اولین بار در تخت جمشید با روش علمی به کاوش پرداخت و الواح عیلامی بسیاری از تخت جمشید به دست آورد. انتشار متن و ترجمه کتیبه "پایکولی" از بزرگترین کارهای اوست. در 1928در منطقه پاسارگاد به کار حفاری پرداخت و گزارش آن را در ژانویه 1929 در کتاب اطلاعات باستانشناسی ایران نگاشت. او متجاوز از 200 کتاب و مقاله و رساله درباره تاریخ و زبان ایران و اسلام از خود به جای گذاشته است. او در سوئیس درگذشت.(2) ولی مرحوم هنینگ شرقشناس معروف نظریه هرتسفلد درباره شخصیت و زمان زردشت را مورد انتقاد قرار داده است و نظریه هرتسفلد را که میگفت زردشت در زمانی بین مادها و هخامنشیها ظهور کرده و دستاندر کار سیاستها و توطئههای دو دولت مادی وهخامنشی (3) تصور میکرد با دلائل روشن و استوار نادرست میداند.(4)هرتسفلد حتی در موقع اقامت در ایران علاوه بر کاوشهای باستانشناسی برای چند تن از دانشمندان وعلاقهمندان ایرانی مانند محمدتقی بهار (ملک الشعرا) و احمد کسروی و مجتبی مینوی و غلامرضا رشید یاسمی و سعید نفیسی، رحیمزاده صفوی، علی اصغر حکمت، نصرالله فلسفی و علیاکبر خدابنده کلاس تدریس زبان پهلوی تاسیس کرده بود و به آنان زبان پهلوی آموزش میداد(5) هوشنگ اتحاد از قول دکتر قاسم غنی که آن موقع در ایالات متحده آمریکا حضور داشت مینویسد: چند روز قبل که پروفسور ارنست هرتسفلد به واشنگتن آمده بود و در سفارت (ایران) او را به ناهار دعوت کرده بودند، من هم دعوت داشتم. در آنجا مراسم معارفه به عمل آمد. این مرد یکی از متبحرترین مردم دنیا است. در تاریخ و آثار قدیم قبل از اسلام ایران، سالها در تخت جمشید و مشهد مرغاب وهمدان وغیره، کار کرده است. کتابهای مهم نوشته و زبانهای سانسکریت، پهلوی، فرانسه، انگلیسی، عربی و فارسی را میداند. اصلا یهودی آلمانی است و حالا در پرینستن استاد است. (6).
اما شادروان احمد کسروی که خود نزد ارنست هرتسفلد زبان پهلوی آموخته بود درباره هرتسفلد نظر چندان مساعدی ندارد، کسروی نوشته است: "در آن زمان (اوائل ورود کسروی به تهران /1300خورشیدی به بعد) اروپائیگری در ایران رویه دیوانگی به خود گرفته، خوشگمانی مردم به اروپائیان بیش از اندازه گردیده بود و از این رو هر چه را که یک اروپائی درباره تاریخ یا زبان ایرانی مینوشتی، ایرانیان بیچون وچرا میپذیرفتندی ومیپنداشتندی که به آن نوشتنها جز اروپائی نتواند برخواست و اگر کسی برخیزد به هوده (نتیجهای) نتواند رسید. این بود اندازه شیفتگی ایرانیان به خاورشناسان اروپائی. در همان روزها، در ایران پروفسوری به نام هرتسفلد میزیستی که سالانه پول گزافی از دولت میگرفتی و سودجوئیهای دیگری نیز میکردی این مرد در زبان پهلوی و در شناخت چیزهای کهن دانش میداشت ولی در ایران او را دانای همه چیز میشمردند. بارها دیده بودم گفتههای پرت و پوچ او را بی آنکه دلیلی بخواهند، میپذیرفتند. یک بار من ایرادی به گفته او گرفتم و دلیلها یاد کردم و او نپذیرفت در جای خود که آقای تقیزاده و دیگران، که میبودند از رفتار من رنجیدند و زبان به گلایه گشودند. نمونه آن، همانطورکه در مقدمه رساله تهران و شمیرانات نوشتهام هرتسفلد تحقیقات علمی مرا درباره معنی تهران نپذیرفته و خویشتن به این نحو بیان عقیده میکرد که تیگران پادشاه ارمنستان اینجا را آباد کرد و به نام خود نامیده است. ولی عقیده احمقانه خودرا برتحقیقات من تحقیقاتی که سپس از ناحیه برخی از دانشمندان مشهور غرب نیز تصدیق یافت، برتری میداد. چرا که اروپائی است ولی من اروپائی نیستم".(7).
دانشنامه ویکیپدیا فارسی مقالهای در باره ارنست امیل هرتسفلد آورده که خلاصه آنرا در این جا برای شما نقل میکنم: ارنست امیل هرتسفلد (Ernest Emil Herzfeld )تولدش در 23 ژوئیه 1879 در آلمان بوده و در20ژانویه 1948 در سوئیس درگذشته است. در سال 1920تا 1925 در پاسارگاد و تخت جمشید کاوش نمود و از 1925تا 1935 به مدت ده سال در ایران اقامت نمود و در استخدام دولت ایران درآمد پلکان خاوری کاخ آپادانا را او یافت و دهها هزار لوحه گلی مربوط به دوران هخامنشی را از خاک بیرون کشید. خانواده او دین یهودی داشتند پدرش ژوزف هرتسفلد و مادرش مارگارته روزنتال باستانشناس بود. ارنست هرتسفلد در دانشگاه فنی برلین در رشته معماری تحصیل نمود و در 1903 فارغالتحصیل گردید و تحصیلاتی عالی را در دردانشگاه مونیخ و برلین به پایان برد ودر 1907 پایان نامه خود را درباره پاسارگاد تهیه نمود استادانش ادوارد مایر (Eduard meyer ) واشتفان ککوله (Stephan Kekule ( بودند. مطالعاتی هم در باره جغرافیای تاریخی شرق ایران و عراق انجام داد. در جنگهای اول و دوم جهانی در ایران و میان رودان، سوریه به کاوشهای باستانشناسی پرداخت. او مدعی بود که هرچه را که یونانیها درباره ایران گفته و نوشتهاند درست نیست و غرضورزی کردهاند. در سال 1920 نخستین استاد رسمی باستانشناسی خاور نزدیک شد. از جمله مکشوفات او در تخت جمشید سی هزار لوحه خشتی بازمانده از زمان اسکندربود که تخت جمشید را آتش زد. این لوحههای گلی بر اثٍر سوختن به حالت سنگ ونشکن درآمدند و پخته شده بودند. این لوحهها تماما به دانشگاه شیکاگو فرستاده شدند تا متخصصان آنها را بخوانند. از این لوحهها 300عدد در سال 1383 که خوانده شده بودند به ایران برگشت و بقیه هنوز در آمریکا باقی مانده و در سالهای اخیر که بین ایران وآمریکا اختلافاتی بروزکرده عدهای به فکر توقیف این لوحهها برآمدند ولی دادگاه مربوطه به رد تقاضای مدعیان رای داده است (8).
ارنست هرتسفلد تا 1935 در ایران بود ودر آن سال قراردادش با ایران تمام شد و دیگر به آلمان برنگشت و به لندن رفت و کمی بعد عازم آمریکا شد و به استادی شرقشناسی دانشگاه پریستون برگزیده شد و تا سال 1944 در آنجا بود که بازنشسته شده و به سوریه مسافرت نمود و از آنجا هم به قاهره رفت ولی در آنجا دچار بیماری مالاریا گردید و برای درمان به سویس رفت ودرتاریخ 20 ژانویه 1948 در بازیل سوئیس درگذشت.
بازپسین مطلبی که باید به اطلاع خوانندگان شرح احوال و آثار هرتسفلد برسانم این است که در بعضی منابع ایرانی ذکرشده که: به فعالیت هرتسفبد در شهر پارسه یا تخت جمشید در سال 1934 (1313) پایان داده شد و مجوز فعالیتهای او دیگر تمدید نشد. در برخی منابع علت این موضوع را اختلاف او با مقامات دولت ایران از بابت چگونگی تقسیم یافتهها و در برخی منبع دیگر اقداماتی از سوی هرتسفلد برای خارج کردن تعدادی از آثار تاریخی از ایران به شکل غیر قانونی بوده است (9). هرتسفلد از خاورشناسان و باستانشناسانی است که کمتر اثری از او به فارسی ترجمه شده است.
در مورد اتهام خروج غیر قانونی آثار باستانی ایران توسط پروفسور هرتسفلد به مقالهای که آقای کریم سلیمانی دهکردی از دانشگاه شهید بهشتی نوشته بود مراجعه نمودم که خلاصه آنرا در این جا میآورم: پروفسور هرتسفلد از سال 1307 برای تدریس باستانشناسی رشته تاریخ و جغرافیای تاریخی به استخدام دولت ایران درآمد و از سال 1931تا 1934 در تخت جمشید به کاوش پرداخت. او از طرف موسسه باستانشناسی دانشگاه شیکاگو مامور این کار گردیده بود. وی در تاریخ ششم مرداد 1312 با اتومبیل شخصی خود میخواست از مرز خسروی از ایران خارج شود که مامورین گمرکی براساس دستور مقامات صندوقها و چمدانهای او را بازرسی کردند و 27 قلم اشیاء ارزشمند تاریخی را کشف و ضبط نمودند. اولین کسی که به سابقه این موضوع اشاره کرده رشید کیخسروی درکتاب "دوره بیخبری" و... چاپ شده در سال 1363 در تهران و دومین شخص محمد تقی مصطفوی باستالن شانس معروف ایرانی است که قبلا به مقامات وزارت فرهنگ وقت اعلام نموده بود (کتاب تلاش در راه خدمت به آثار ملی چاپ 1334 چاپ اداره باستانشناسی) و قبلا هم از طرف مامورین وزارت خارجه به تهران اطلاع داده شده که مقداری از آثار باستانی ایران در شهرهای پاریس، شیکاگو، بوستون و نیویورک به فروش رسیده است ولذا این گزارشها باعث هشیاری ماموران گمرک و کشف این آثار غیر قانونی شده بود(10).
نگاهی به آثار ارنست هرتسفلد:
این باستانشناس و مستشرق آلمانی نسبت به خاورشناسان معروف دیگر آثار زیادی ندارد ومقداری هم ازآ ثارش در باره کاوشهای او در بینالنهرین است و از میان آثارش آنچه که مستقیما مربوط به ایران است به شرح زیر است.
1- بناها و سنگ نبشتههای دوران نخستین دوران ساسانیان چاپ برلین 1924.
2- بناهای یاد بود ایران چهار جلد چاپ برلین 1932.
3- تاریخ باستان شناسی ایران چاپ لند1935.
4- سنگ نبشتههای کهن ایرانی چاپ برلین 1938.
5- ایران شرقی باستان، مطالعات باستان شناختی،اکسفورد لندن 1941.
6- زردشت و جهان او دوجلد چاپ نیویورک 1947.
7- شاهنشاهی پارسها، چاپ 1968 ویسبادن.
8- راپورت درباره حالت کنونی اطلال شهر پارسه (پرسپولیس) معروف به تخت جمشید. متن فرانسه با ترجمه فارسی از مجتبی مینوی طهرانی چاپ برلین 1928.و بسیاری از کتب ومقالات دیگر در باره ایران، بین النهرین و بابل وسوریه که نیازی به ذکر آنها در اینجا نیست.
منابع وماخذ:
1- محمد رستمی: ایرانشناسان و ادبیات فارسی ص451 چاپ تهران 1390 از انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
2- هوشنگ اتحاد:پژوهشگران معاصر ایران جلد اول ص115-116چاپ تهران 1378 از انتشارات فرهنگ معاصر.
3- و. ب. هنینگ: زردشت، سیاستمدار یا جادوگر ترجمه کامران فانی، چاپ تهران 1358از انتشارات مطالعات ایران باستان.
4- هوشنگ اتحاد: ماخذ شماره 2 ص 183-185.
5- همان ماخذ جلد دوم ص7و145. چاپ تهران1379 از انتشارات فرهنگ معاصر.
6- همان ماخذ جلد سوم ص65-66 چاپ تهران 1380.
7- همان ماخذ جلد چهارم ص24/25 به نقل از امید ایران سال 1351ص15 چاپ تهران 1380.
8- دانشنامه آزاد ویکی پدیا فارسی مقاله ارنست هرتسفلد.
9- همان ماخذ همان مقاله .
10- کریم سلیمانی دهکردی: مقاله "پروفسور ارنست هرتسفلد و خروج غیر قانونی آثار باستانی" مجله پژوهشهای علوم انسانی ش51 پائیز 1385 چاپ تهران.
ارنست هرتسفلد (Ernst, Hertzfeld) 1879-1946 تخصص در باستانشناسی و تاریخ ایران و عرب. ایشان در 23 ژوئیه 1879 میلادی در آلمان متولد شد و پس از گذرانیدن تحصیلات مقدماتی و عالی به سمت استادی در( آکادمی برلین) منصوب شد و بارها به عراق، ایران و مصر برای حفاری و تحقیقات تاریخی اعزام گردید. این دانشمند پس از روی کار آمدن حزب نازی و زمامداری هیتلر از آلمان به انگلستان مهاجرت نمود. ایشان در مطالعات ایرانی بسیار پُرکار بود و تا هنگام درگذشت در حدود 200 کتاب و مقاله درباره تاریخ و زبان و ادیان ایران، کلده، عیلام قدیم و اسلام نوشت. اطلاعات و تحقیقات هرتسفلد شامل ایران و عرب و تمدنهای باستانی سرزمین بینالنهرین بسیار ارزنده است. ) 1).
هوشنگ اتحاد از کسانی است که درباره هرتسفلد بررسی کرده ودر ضمن شرح حال محمد علی فروغی از پروفسور هرتسفلد هم یادی کرده ونوشته است: پروفسور هرتسفلد خاورشناس و ایرانشناس آلمانی، متخصص باستانشناسی کشورهای خاورمیانه، مهندس معمار و لغتشناس در یکی از شهرهای شمال غربی آلمان به دنیا آمد. در دبیرستان زبانهای انگلیسی، فرانسه، یونانی؛ لاتینی و عبری را آموخت. نخستین مطالعات خودرا در فن معماری آغاز کرد ودر دانشگاههای مونیخ و برلین به پایان رسانید. معلومات فراوانی در رشته تاریخ ومعماری کسب کرد و همچنین اطلاعات زیادی در باره خطوط و زبانهای خاور نزدیک از قبیل سومری قدیم، میخی، اکدی، فارسی باستان، پهلوی، کوفی، عربی و فارسی حاصل نمود. او در 24 سالگی با این اطلاعات وسیع به خاور نزدیک سفر کرد وبه کار باستانشناسی پرداخت. از 1903تا 1906 زیردست استاد مشهور خود پروفسور دیلتزش (Delitzsch)، در اکتشافات باستانشناسی آشور شرکت کرد و با اصول حفاری آشنا شد و زبان آشوری را آموخت. در این زمان، به فرهنگ ایران قدیم و فرهنگ دوره اسلامی نیز علاقهمند شد. درموقع بازگشت از آشور (بین النهرین / میان رودان) به آلمان، نخستین مسافرت خود را از طریق لرستان در ایران انجام داد و آثار پاسارگاد و پرپولیس را دقیقا بازدید کرد.
هرتسفلد اولین بار در تخت جمشید با روش علمی به کاوش پرداخت و الواح عیلامی بسیاری از تخت جمشید به دست آورد. انتشار متن و ترجمه کتیبه "پایکولی" از بزرگترین کارهای اوست. در 1928در منطقه پاسارگاد به کار حفاری پرداخت و گزارش آن را در ژانویه 1929 در کتاب اطلاعات باستانشناسی ایران نگاشت. او متجاوز از 200 کتاب و مقاله و رساله درباره تاریخ و زبان ایران و اسلام از خود به جای گذاشته است. او در سوئیس درگذشت.(2) ولی مرحوم هنینگ شرقشناس معروف نظریه هرتسفلد درباره شخصیت و زمان زردشت را مورد انتقاد قرار داده است و نظریه هرتسفلد را که میگفت زردشت در زمانی بین مادها و هخامنشیها ظهور کرده و دستاندر کار سیاستها و توطئههای دو دولت مادی وهخامنشی (3) تصور میکرد با دلائل روشن و استوار نادرست میداند.(4)هرتسفلد حتی در موقع اقامت در ایران علاوه بر کاوشهای باستانشناسی برای چند تن از دانشمندان وعلاقهمندان ایرانی مانند محمدتقی بهار (ملک الشعرا) و احمد کسروی و مجتبی مینوی و غلامرضا رشید یاسمی و سعید نفیسی، رحیمزاده صفوی، علی اصغر حکمت، نصرالله فلسفی و علیاکبر خدابنده کلاس تدریس زبان پهلوی تاسیس کرده بود و به آنان زبان پهلوی آموزش میداد(5) هوشنگ اتحاد از قول دکتر قاسم غنی که آن موقع در ایالات متحده آمریکا حضور داشت مینویسد: چند روز قبل که پروفسور ارنست هرتسفلد به واشنگتن آمده بود و در سفارت (ایران) او را به ناهار دعوت کرده بودند، من هم دعوت داشتم. در آنجا مراسم معارفه به عمل آمد. این مرد یکی از متبحرترین مردم دنیا است. در تاریخ و آثار قدیم قبل از اسلام ایران، سالها در تخت جمشید و مشهد مرغاب وهمدان وغیره، کار کرده است. کتابهای مهم نوشته و زبانهای سانسکریت، پهلوی، فرانسه، انگلیسی، عربی و فارسی را میداند. اصلا یهودی آلمانی است و حالا در پرینستن استاد است. (6).
اما شادروان احمد کسروی که خود نزد ارنست هرتسفلد زبان پهلوی آموخته بود درباره هرتسفلد نظر چندان مساعدی ندارد، کسروی نوشته است: "در آن زمان (اوائل ورود کسروی به تهران /1300خورشیدی به بعد) اروپائیگری در ایران رویه دیوانگی به خود گرفته، خوشگمانی مردم به اروپائیان بیش از اندازه گردیده بود و از این رو هر چه را که یک اروپائی درباره تاریخ یا زبان ایرانی مینوشتی، ایرانیان بیچون وچرا میپذیرفتندی ومیپنداشتندی که به آن نوشتنها جز اروپائی نتواند برخواست و اگر کسی برخیزد به هوده (نتیجهای) نتواند رسید. این بود اندازه شیفتگی ایرانیان به خاورشناسان اروپائی. در همان روزها، در ایران پروفسوری به نام هرتسفلد میزیستی که سالانه پول گزافی از دولت میگرفتی و سودجوئیهای دیگری نیز میکردی این مرد در زبان پهلوی و در شناخت چیزهای کهن دانش میداشت ولی در ایران او را دانای همه چیز میشمردند. بارها دیده بودم گفتههای پرت و پوچ او را بی آنکه دلیلی بخواهند، میپذیرفتند. یک بار من ایرادی به گفته او گرفتم و دلیلها یاد کردم و او نپذیرفت در جای خود که آقای تقیزاده و دیگران، که میبودند از رفتار من رنجیدند و زبان به گلایه گشودند. نمونه آن، همانطورکه در مقدمه رساله تهران و شمیرانات نوشتهام هرتسفلد تحقیقات علمی مرا درباره معنی تهران نپذیرفته و خویشتن به این نحو بیان عقیده میکرد که تیگران پادشاه ارمنستان اینجا را آباد کرد و به نام خود نامیده است. ولی عقیده احمقانه خودرا برتحقیقات من تحقیقاتی که سپس از ناحیه برخی از دانشمندان مشهور غرب نیز تصدیق یافت، برتری میداد. چرا که اروپائی است ولی من اروپائی نیستم".(7).
دانشنامه ویکیپدیا فارسی مقالهای در باره ارنست امیل هرتسفلد آورده که خلاصه آنرا در این جا برای شما نقل میکنم: ارنست امیل هرتسفلد (Ernest Emil Herzfeld )تولدش در 23 ژوئیه 1879 در آلمان بوده و در20ژانویه 1948 در سوئیس درگذشته است. در سال 1920تا 1925 در پاسارگاد و تخت جمشید کاوش نمود و از 1925تا 1935 به مدت ده سال در ایران اقامت نمود و در استخدام دولت ایران درآمد پلکان خاوری کاخ آپادانا را او یافت و دهها هزار لوحه گلی مربوط به دوران هخامنشی را از خاک بیرون کشید. خانواده او دین یهودی داشتند پدرش ژوزف هرتسفلد و مادرش مارگارته روزنتال باستانشناس بود. ارنست هرتسفلد در دانشگاه فنی برلین در رشته معماری تحصیل نمود و در 1903 فارغالتحصیل گردید و تحصیلاتی عالی را در دردانشگاه مونیخ و برلین به پایان برد ودر 1907 پایان نامه خود را درباره پاسارگاد تهیه نمود استادانش ادوارد مایر (Eduard meyer ) واشتفان ککوله (Stephan Kekule ( بودند. مطالعاتی هم در باره جغرافیای تاریخی شرق ایران و عراق انجام داد. در جنگهای اول و دوم جهانی در ایران و میان رودان، سوریه به کاوشهای باستانشناسی پرداخت. او مدعی بود که هرچه را که یونانیها درباره ایران گفته و نوشتهاند درست نیست و غرضورزی کردهاند. در سال 1920 نخستین استاد رسمی باستانشناسی خاور نزدیک شد. از جمله مکشوفات او در تخت جمشید سی هزار لوحه خشتی بازمانده از زمان اسکندربود که تخت جمشید را آتش زد. این لوحههای گلی بر اثٍر سوختن به حالت سنگ ونشکن درآمدند و پخته شده بودند. این لوحهها تماما به دانشگاه شیکاگو فرستاده شدند تا متخصصان آنها را بخوانند. از این لوحهها 300عدد در سال 1383 که خوانده شده بودند به ایران برگشت و بقیه هنوز در آمریکا باقی مانده و در سالهای اخیر که بین ایران وآمریکا اختلافاتی بروزکرده عدهای به فکر توقیف این لوحهها برآمدند ولی دادگاه مربوطه به رد تقاضای مدعیان رای داده است (8).
ارنست هرتسفلد تا 1935 در ایران بود ودر آن سال قراردادش با ایران تمام شد و دیگر به آلمان برنگشت و به لندن رفت و کمی بعد عازم آمریکا شد و به استادی شرقشناسی دانشگاه پریستون برگزیده شد و تا سال 1944 در آنجا بود که بازنشسته شده و به سوریه مسافرت نمود و از آنجا هم به قاهره رفت ولی در آنجا دچار بیماری مالاریا گردید و برای درمان به سویس رفت ودرتاریخ 20 ژانویه 1948 در بازیل سوئیس درگذشت.
بازپسین مطلبی که باید به اطلاع خوانندگان شرح احوال و آثار هرتسفلد برسانم این است که در بعضی منابع ایرانی ذکرشده که: به فعالیت هرتسفبد در شهر پارسه یا تخت جمشید در سال 1934 (1313) پایان داده شد و مجوز فعالیتهای او دیگر تمدید نشد. در برخی منابع علت این موضوع را اختلاف او با مقامات دولت ایران از بابت چگونگی تقسیم یافتهها و در برخی منبع دیگر اقداماتی از سوی هرتسفلد برای خارج کردن تعدادی از آثار تاریخی از ایران به شکل غیر قانونی بوده است (9). هرتسفلد از خاورشناسان و باستانشناسانی است که کمتر اثری از او به فارسی ترجمه شده است.
در مورد اتهام خروج غیر قانونی آثار باستانی ایران توسط پروفسور هرتسفلد به مقالهای که آقای کریم سلیمانی دهکردی از دانشگاه شهید بهشتی نوشته بود مراجعه نمودم که خلاصه آنرا در این جا میآورم: پروفسور هرتسفلد از سال 1307 برای تدریس باستانشناسی رشته تاریخ و جغرافیای تاریخی به استخدام دولت ایران درآمد و از سال 1931تا 1934 در تخت جمشید به کاوش پرداخت. او از طرف موسسه باستانشناسی دانشگاه شیکاگو مامور این کار گردیده بود. وی در تاریخ ششم مرداد 1312 با اتومبیل شخصی خود میخواست از مرز خسروی از ایران خارج شود که مامورین گمرکی براساس دستور مقامات صندوقها و چمدانهای او را بازرسی کردند و 27 قلم اشیاء ارزشمند تاریخی را کشف و ضبط نمودند. اولین کسی که به سابقه این موضوع اشاره کرده رشید کیخسروی درکتاب "دوره بیخبری" و... چاپ شده در سال 1363 در تهران و دومین شخص محمد تقی مصطفوی باستالن شانس معروف ایرانی است که قبلا به مقامات وزارت فرهنگ وقت اعلام نموده بود (کتاب تلاش در راه خدمت به آثار ملی چاپ 1334 چاپ اداره باستانشناسی) و قبلا هم از طرف مامورین وزارت خارجه به تهران اطلاع داده شده که مقداری از آثار باستانی ایران در شهرهای پاریس، شیکاگو، بوستون و نیویورک به فروش رسیده است ولذا این گزارشها باعث هشیاری ماموران گمرک و کشف این آثار غیر قانونی شده بود(10).
نگاهی به آثار ارنست هرتسفلد:
این باستانشناس و مستشرق آلمانی نسبت به خاورشناسان معروف دیگر آثار زیادی ندارد ومقداری هم ازآ ثارش در باره کاوشهای او در بینالنهرین است و از میان آثارش آنچه که مستقیما مربوط به ایران است به شرح زیر است.
1- بناها و سنگ نبشتههای دوران نخستین دوران ساسانیان چاپ برلین 1924.
2- بناهای یاد بود ایران چهار جلد چاپ برلین 1932.
3- تاریخ باستان شناسی ایران چاپ لند1935.
4- سنگ نبشتههای کهن ایرانی چاپ برلین 1938.
5- ایران شرقی باستان، مطالعات باستان شناختی،اکسفورد لندن 1941.
6- زردشت و جهان او دوجلد چاپ نیویورک 1947.
7- شاهنشاهی پارسها، چاپ 1968 ویسبادن.
8- راپورت درباره حالت کنونی اطلال شهر پارسه (پرسپولیس) معروف به تخت جمشید. متن فرانسه با ترجمه فارسی از مجتبی مینوی طهرانی چاپ برلین 1928.و بسیاری از کتب ومقالات دیگر در باره ایران، بین النهرین و بابل وسوریه که نیازی به ذکر آنها در اینجا نیست.
منابع وماخذ:
1- محمد رستمی: ایرانشناسان و ادبیات فارسی ص451 چاپ تهران 1390 از انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
2- هوشنگ اتحاد:پژوهشگران معاصر ایران جلد اول ص115-116چاپ تهران 1378 از انتشارات فرهنگ معاصر.
3- و. ب. هنینگ: زردشت، سیاستمدار یا جادوگر ترجمه کامران فانی، چاپ تهران 1358از انتشارات مطالعات ایران باستان.
4- هوشنگ اتحاد: ماخذ شماره 2 ص 183-185.
5- همان ماخذ جلد دوم ص7و145. چاپ تهران1379 از انتشارات فرهنگ معاصر.
6- همان ماخذ جلد سوم ص65-66 چاپ تهران 1380.
7- همان ماخذ جلد چهارم ص24/25 به نقل از امید ایران سال 1351ص15 چاپ تهران 1380.
8- دانشنامه آزاد ویکی پدیا فارسی مقاله ارنست هرتسفلد.
9- همان ماخذ همان مقاله .
ادامه مطلب پس از این تبلیغات
10- کریم سلیمانی دهکردی: مقاله "پروفسور ارنست هرتسفلد و خروج غیر قانونی آثار باستانی" مجله پژوهشهای علوم انسانی ش51 پائیز 1385 چاپ تهران.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: Thursday, July 26, 2018 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
Mohammad Akhtari محمد علی اختری سردفتر باز نشسته اسنادرسمی ، ساکن تورنتو است 905-758-9325 |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو