حمله داریوش به یونان برای کشورگشایی یا تعرض به سرزمین همسایگانش نبوده است
سخن و اندیشه-99
نگاهی به تاریخ ایران برای مهاجران-8
از مطالعه تاریخ چه میآموزیم؟ این سوالی است که بسیاری از افراد هنگام خواندن یک کتاب تاریخی از خود میکنند. از نظر نگارنده تاریخ دو جنبه کاملا متفاوت از هم دارد. یکی بیان مطالب قصهواری از گذشتگان است که در این بخش جز اطلاع از چگونگی وضعیت رفتار حاکمان و فرمانروایان و عملکرد آنها چیز دیگری را در بر ندارد و چون بسیاری از مورخان تاریخ یا کاتبان، وابسته به قدرت بودهاند، اغلب این روایتهای تاریخی جنبه یک طرفه و مثبتنگر دارد. ولی تاریخ یک جنبه دیگر هم دارد و آن تجزیه و تحلیل رویدادها بر اساس علوم جدید و تشخیص رفتارهای درست و نادرست است که این جنبه میتواند ما را در چگونگی برخورد با مسایل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در آینده کمک بسیار شایانی کند که حداقل آن، عدم تکرار اشتباهات گذشتگان است.
ویلیام هنریواش فیلسوف انگلیسی و استاد دانشگاه ادینبرو ارزش بازگو کردن اعمال گذشتگان تحت عنوان تاریخ را به کالبدشکافی علت وقوع حوادث معطوف میکند. ولتر فیلسوف و نویسنده فرانسوی در عصر روشنگری که اصطلاح فلسفه تاریخ را در قرن هجدهم میلادی مطرح کرد، این فلسفه را علم به تحولها و تطورهای جامعه درگذر از مرحلهای به مرحله دیگر میداند. بنابراین بزرگان اهل خرد و محققان اندیشمند برای تاریخ ارزش و اهمیت شایانی قایل شدهاند.
هدف و منظور نگارنده از نوشتن سلسله مطالبی درباره تاریخ ایران صرفا قصهگویی و روایت رویدادهای گذشته نیست، بلکه نقبی به داخل رویدادها و تجزیه و تحلیل آنها در جهت دستیابی به اندیشههای گذشتگان برای بهرهبرداری و استفاده در برخورد با رویدادهای آتی و اتخاذ تصمیمهای درست توسط نسلهای آینده ایرانی است که آنها لااقل اشتباهات و شکستهای نسلهای گذشته را تکرار نکنند و آیندهای روشن با حفظ اصول دموکراسی و احترام به اندیشه دیگران و رعایت حقوق همگان و بویژه کشورهای دیگر جهان، سیاستهای درستی را پایهگذاری کنند و آنچه که برایشان مهم باشد حفظ تمامیت ارضی و منافع ملی کشورمان باشد. بنابراین با این توضیح به ادامه بحث حکومت هخامنشیان میپردازیم.
خشایارشا
همانطوریکه بیان گردید علت اینکه داریوش بزرگ به یونان لشکرکشی کرد تحریکاتی بود که یونانیها به نواحی تحت حکومت داریوش کرده بودند و این موضوع موجب شورشهایی در ایالات غربی امپراتوری ایران شده بود. بنابراین حمله داریوش به یونان برای کشورگشایی یا تعرض به سرزمین همسایگانش نبوده است. او با این کار درصدد سرکوب شورشگران در سرزمینهای حکومت هخامنشی و تنبیه متمردین بود. داریوش فرصت اینکه بتواند این جنگ را به نتیحه مثبتی برساند، پیدا نکرد و درگذشت.
پس از او خشایارشا که مادرش آتوسا دختر کوروش بود به پادشاهی رسید. متاسفانه بیشترین منابع تاریخی ما برای بیان چگونگی رویدادهای زمان داریوش و خشیارشا، منابع یونانی و بیشتر از همه گزارشهای هرودوت و گزنفون است که بنا به تشخیص بسیاری از کارشناسان و محققان علم تاریخ و تطابق گفتههای این مورخان با بعضی از آثار، کتیبهها و سنگ نوشتههای باقی مانده از آن دوران، چندان موثق به نظر نمیرسد ولی چون منابع دیگری وجود ندارد، باید محققان و تاریخ پژوهان نوشتههای مورخان یونانی را با شواهد تاریخی تطابق دهند و بدون غرض و طرفداری، استنباطهای درستتری را از میان آنها ارائه کنند.
از جمله مواردی که باید قطعا آن را نادرست دانست داستان شهبانو شدن "استر" دختری یهودی است که گفته میشود چون هامان وزیر خشیارشا فرمان کشتار یهودیان را داده بود، این همسر خشیارشا از این کشتار جلوگیری کرد و یهودیان هر سال جشن "پوریم" را به یاد این رهایی برگزار میکنند.
با بررسی محققانه و کارشناسانه میتوان عنوان کرد که این موضوع به طور اصولی نادرست است. چون خشیارشا فقط یک همسر داشت و نام آن هم آمتریس دختر اتاسن بوده و این موضوع مورد تایید مورخان یونانی نیز میباشد. داستان استر از یک افسانه آشوری گرفته شده که در عهد عتیق و کتابهای مقدس یهودیان آمده است. خشایارشا مدت 20 سال حکومت کرد و در آغاز کار با شورش مصر و بابل روبرو شد که به سرعت آن را خاموش نمود. ریشه این شورشها به تحریکات یونانیها که در گذشته اتفاق افتاده بود برمیگشت. یکی از رویدادهای مهم دوران حکومت خشایارشا، جنگهای مختلف با یونانیها بود. برای انجام این جنگ دلایل و گفتههای زیادی وجود دارد. از جمله این مدارک وصیتنامه ناموثقی از داریوش به خشایارشا است که در آن به نکات مهمی اشاره شده که هم از لحاظ نظامی و هم اجتماعی و اخلاقی حاوی مطالب ارزندهای است، از جمله اینکه داریوش به فرزندش توصیه کرده است هرگز انسانهای دروغگو و متملق را به کنار خود راه ندهد و با مردم با عدالت برخورد کند. افسران و سربازان ارتش را راضی نگهدارد. مردم را در انتخاب دین و دستورات مذهبی آزاد بگذارد. او برجستهترین صفت یک پادشاه را عفو و سخاوت نامیده است. همچنین در این وصیتنامه آمده که او فرصت نکرد کار جنگ با یونانیها را به پایان برساند لذا به خشایارشا گفته است با یک ارتش قدرتمند به یونان حمله کن و به یونانیها بفهمان که پادشاه ایران قادر است مرتکبین فجایع را تنبیه کند. منظور او شورشهای غرب امپراتوری بود که توسط یونانیها صورت گرفته و حتی آتنیها به سارد حمله کرده و معابد شهر را آتش زده بودند.
بنابراین حمله خشایارشا به یونان برای تادیب آنها صورت گرفته است و برای اینکه آیا ایران به یونان حمله کند یا نه؟ بحث و جلسات زیادی بین بزرگان کشوری و لشکری برگزار گردیده و سرانجام تصمیم همگانی بر این قرار گرفته است که آنها به یونان حمله کنند. منابع یونانی از تجهیزات دریایی و زمینی ایرانیان و چگونگی جنگهای مختلف قصهها و افسانههای زیادی گفتهاند ولی در هر حال باید قبول کرد که در جنگ کشوری که حمله میکند تلفات و خسارات زیادتری را نسبت به کشوری که مورد حمله قرار میگیرد، متحمل میشود. نکته بسیار مهم این است که در آن زمان هماهنگی بسیار خوبی مابین نیروهای متخصص نظامی با افراد داری تخصص مهندسی برقرار بوده است.
موضوع گذر لشکریان عظیم ایران از روی داردانل و ساختن پلی از کشتیهای گوناگون، نبرد ترموپیل، نبرد سالامیس و از همه مهمتر مردمی که از ترس جنگ در پرستشگاه آکروپل آتن گرد آمده بودند و خشایارشا به آنجا حمله نکرد و جریانهای بسیار زیاد دیگری از این وقایع، میتوانند درسی برای مردم کشور ما بویژه جوانان باشند. هردوت از این وقایع گزارشهای عجیب و غریبی داده است از جمله از یک فرمانده نیروی دریایی ایران به نام بانو "آرتمیس" نام میبرد که پس از کشته شدن شوهرش فرماندهی نیروی دریایی ایران را به عهده گرفت و به نحو مطلوب از عهده این کار برآمده است.
خشایارشا و سردارانش در آستانه پیروزی کامل بر یونان بودند که از ایران خبرهای بدی دریافت کردند، بنابراین شاه تعدادی از نیروهایش را برای کنترل یونان در محل گذاشت و خود به پارس برگشت. اما پس از چندی بر اثر جنگهای دیگری که بین سپاهیان ایران و یونان صورت گرفت، در کل ایرانیان کاری از پیش نبردند و نتوانستند آرزوهای خشایارشا را که همان تسلط کامل بر یونان بود جامه عمل بپوشانند. آنچه که از بیان چگونگی این جنگها میتوان نتیجه گرفت این است که آیا واقعا ایرانیها نیازی بود که به یونان حمله کنند؟ به نظر بسیاری از کارشناسان چنین نیازی وجود نداشت. از آن گذشته ایرانیان به جنگ در جغرافیای محل این نبردها تجربه نداشتند. سپاهیان ایران بیشتر در جلگهها و سرزمینهای هموار جنگیده بودند و لشکر ساده ایران برای گذر از مسیرهای کوهستانی و نیروی دریایی آنان نیز برای عبور از مسیرهای تنگ دریایی تجربه آنچنانی نداشتند.
از این مسایل مهمتر به نظر نگارنده موضوع انگیزه داشتن برای جنگیدن بود. یونانیها از کشور و خانه خود دفاع میکردند، بنابراین انگیزه فراوانی برای دفاع و پیروزی داشتند ولی ایرانیها آن شور و از خود گذشتگیای که یونانیها از خود نشان میدادند را در خود حس نمیکردند. تمامی این حرفها و اظهار نظرهای کارشناسانه، درس تاریخ است که باید آنها را برای نسلهای آینده ایرانی بازگو کنیم.
تجربههای جنگهای ایرانیان با یونانیان به ما میآموزد که درست نیست وقتی کشورمان از طرف دشمنی مورد حمله قرار نگرفته است ما به دلایل واهی یا انگیزههای کشورگشایی به دیگران به ویژه همسایگانمان تعرض کنیم و با آنها به جنگ بپردازیم. اگر امکاناتی که خشایارشا برای جنگ با یونانیها بکار گرفت در داخل ایران برای آرامش، راحتی و رفاه مردم صرف میکرد، جامعه ایرانی از رفاه و امنیت بسیار بالایی برخوردار میشد. به همین دلیل خشایارشا پس از برگشت از جنگ با یونان به علت مشکلات زیاد خانوادگی و اختلاف فراوان با فرماندهان خود در خوابگاهش به دست فرمانده گارد شاهنشاهی که وظیفه حفاظت از او را داشت و پیشخدمتهایش کشته شد (465 پیش از میلاد) و با مرگ این شاه مقتدر هخامنشی دوران افول امپراتوری هخامنشیان نیز آغاز گردید.
نگاهی به تاریخ ایران برای مهاجران-8
از مطالعه تاریخ چه میآموزیم؟ این سوالی است که بسیاری از افراد هنگام خواندن یک کتاب تاریخی از خود میکنند. از نظر نگارنده تاریخ دو جنبه کاملا متفاوت از هم دارد. یکی بیان مطالب قصهواری از گذشتگان است که در این بخش جز اطلاع از چگونگی وضعیت رفتار حاکمان و فرمانروایان و عملکرد آنها چیز دیگری را در بر ندارد و چون بسیاری از مورخان تاریخ یا کاتبان، وابسته به قدرت بودهاند، اغلب این روایتهای تاریخی جنبه یک طرفه و مثبتنگر دارد. ولی تاریخ یک جنبه دیگر هم دارد و آن تجزیه و تحلیل رویدادها بر اساس علوم جدید و تشخیص رفتارهای درست و نادرست است که این جنبه میتواند ما را در چگونگی برخورد با مسایل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در آینده کمک بسیار شایانی کند که حداقل آن، عدم تکرار اشتباهات گذشتگان است.
ویلیام هنریواش فیلسوف انگلیسی و استاد دانشگاه ادینبرو ارزش بازگو کردن اعمال گذشتگان تحت عنوان تاریخ را به کالبدشکافی علت وقوع حوادث معطوف میکند. ولتر فیلسوف و نویسنده فرانسوی در عصر روشنگری که اصطلاح فلسفه تاریخ را در قرن هجدهم میلادی مطرح کرد، این فلسفه را علم به تحولها و تطورهای جامعه درگذر از مرحلهای به مرحله دیگر میداند. بنابراین بزرگان اهل خرد و محققان اندیشمند برای تاریخ ارزش و اهمیت شایانی قایل شدهاند.
هدف و منظور نگارنده از نوشتن سلسله مطالبی درباره تاریخ ایران صرفا قصهگویی و روایت رویدادهای گذشته نیست، بلکه نقبی به داخل رویدادها و تجزیه و تحلیل آنها در جهت دستیابی به اندیشههای گذشتگان برای بهرهبرداری و استفاده در برخورد با رویدادهای آتی و اتخاذ تصمیمهای درست توسط نسلهای آینده ایرانی است که آنها لااقل اشتباهات و شکستهای نسلهای گذشته را تکرار نکنند و آیندهای روشن با حفظ اصول دموکراسی و احترام به اندیشه دیگران و رعایت حقوق همگان و بویژه کشورهای دیگر جهان، سیاستهای درستی را پایهگذاری کنند و آنچه که برایشان مهم باشد حفظ تمامیت ارضی و منافع ملی کشورمان باشد. بنابراین با این توضیح به ادامه بحث حکومت هخامنشیان میپردازیم.
خشایارشا
همانطوریکه بیان گردید علت اینکه داریوش بزرگ به یونان لشکرکشی کرد تحریکاتی بود که یونانیها به نواحی تحت حکومت داریوش کرده بودند و این موضوع موجب شورشهایی در ایالات غربی امپراتوری ایران شده بود. بنابراین حمله داریوش به یونان برای کشورگشایی یا تعرض به سرزمین همسایگانش نبوده است. او با این کار درصدد سرکوب شورشگران در سرزمینهای حکومت هخامنشی و تنبیه متمردین بود. داریوش فرصت اینکه بتواند این جنگ را به نتیحه مثبتی برساند، پیدا نکرد و درگذشت.
پس از او خشایارشا که مادرش آتوسا دختر کوروش بود به پادشاهی رسید. متاسفانه بیشترین منابع تاریخی ما برای بیان چگونگی رویدادهای زمان داریوش و خشیارشا، منابع یونانی و بیشتر از همه گزارشهای هرودوت و گزنفون است که بنا به تشخیص بسیاری از کارشناسان و محققان علم تاریخ و تطابق گفتههای این مورخان با بعضی از آثار، کتیبهها و سنگ نوشتههای باقی مانده از آن دوران، چندان موثق به نظر نمیرسد ولی چون منابع دیگری وجود ندارد، باید محققان و تاریخ پژوهان نوشتههای مورخان یونانی را با شواهد تاریخی تطابق دهند و بدون غرض و طرفداری، استنباطهای درستتری را از میان آنها ارائه کنند.
از جمله مواردی که باید قطعا آن را نادرست دانست داستان شهبانو شدن "استر" دختری یهودی است که گفته میشود چون هامان وزیر خشیارشا فرمان کشتار یهودیان را داده بود، این همسر خشیارشا از این کشتار جلوگیری کرد و یهودیان هر سال جشن "پوریم" را به یاد این رهایی برگزار میکنند.
با بررسی محققانه و کارشناسانه میتوان عنوان کرد که این موضوع به طور اصولی نادرست است. چون خشیارشا فقط یک همسر داشت و نام آن هم آمتریس دختر اتاسن بوده و این موضوع مورد تایید مورخان یونانی نیز میباشد. داستان استر از یک افسانه آشوری گرفته شده که در عهد عتیق و کتابهای مقدس یهودیان آمده است. خشایارشا مدت 20 سال حکومت کرد و در آغاز کار با شورش مصر و بابل روبرو شد که به سرعت آن را خاموش نمود. ریشه این شورشها به تحریکات یونانیها که در گذشته اتفاق افتاده بود برمیگشت. یکی از رویدادهای مهم دوران حکومت خشایارشا، جنگهای مختلف با یونانیها بود. برای انجام این جنگ دلایل و گفتههای زیادی وجود دارد. از جمله این مدارک وصیتنامه ناموثقی از داریوش به خشایارشا است که در آن به نکات مهمی اشاره شده که هم از لحاظ نظامی و هم اجتماعی و اخلاقی حاوی مطالب ارزندهای است، از جمله اینکه داریوش به فرزندش توصیه کرده است هرگز انسانهای دروغگو و متملق را به کنار خود راه ندهد و با مردم با عدالت برخورد کند. افسران و سربازان ارتش را راضی نگهدارد. مردم را در انتخاب دین و دستورات مذهبی آزاد بگذارد. او برجستهترین صفت یک پادشاه را عفو و سخاوت نامیده است. همچنین در این وصیتنامه آمده که او فرصت نکرد کار جنگ با یونانیها را به پایان برساند لذا به خشایارشا گفته است با یک ارتش قدرتمند به یونان حمله کن و به یونانیها بفهمان که پادشاه ایران قادر است مرتکبین فجایع را تنبیه کند. منظور او شورشهای غرب امپراتوری بود که توسط یونانیها صورت گرفته و حتی آتنیها به سارد حمله کرده و معابد شهر را آتش زده بودند.
بنابراین حمله خشایارشا به یونان برای تادیب آنها صورت گرفته است و برای اینکه آیا ایران به یونان حمله کند یا نه؟ بحث و جلسات زیادی بین بزرگان کشوری و لشکری برگزار گردیده و سرانجام تصمیم همگانی بر این قرار گرفته است که آنها به یونان حمله کنند. منابع یونانی از تجهیزات دریایی و زمینی ایرانیان و چگونگی جنگهای مختلف قصهها و افسانههای زیادی گفتهاند ولی در هر حال باید قبول کرد که در جنگ کشوری که حمله میکند تلفات و خسارات زیادتری را نسبت به کشوری که مورد حمله قرار میگیرد، متحمل میشود. نکته بسیار مهم این است که در آن زمان هماهنگی بسیار خوبی مابین نیروهای متخصص نظامی با افراد داری تخصص مهندسی برقرار بوده است.
موضوع گذر لشکریان عظیم ایران از روی داردانل و ساختن پلی از کشتیهای گوناگون، نبرد ترموپیل، نبرد سالامیس و از همه مهمتر مردمی که از ترس جنگ در پرستشگاه آکروپل آتن گرد آمده بودند و خشایارشا به آنجا حمله نکرد و جریانهای بسیار زیاد دیگری از این وقایع، میتوانند درسی برای مردم کشور ما بویژه جوانان باشند. هردوت از این وقایع گزارشهای عجیب و غریبی داده است از جمله از یک فرمانده نیروی دریایی ایران به نام بانو "آرتمیس" نام میبرد که پس از کشته شدن شوهرش فرماندهی نیروی دریایی ایران را به عهده گرفت و به نحو مطلوب از عهده این کار برآمده است.
خشایارشا و سردارانش در آستانه پیروزی کامل بر یونان بودند که از ایران خبرهای بدی دریافت کردند، بنابراین شاه تعدادی از نیروهایش را برای کنترل یونان در محل گذاشت و خود به پارس برگشت. اما پس از چندی بر اثر جنگهای دیگری که بین سپاهیان ایران و یونان صورت گرفت، در کل ایرانیان کاری از پیش نبردند و نتوانستند آرزوهای خشایارشا را که همان تسلط کامل بر یونان بود جامه عمل بپوشانند. آنچه که از بیان چگونگی این جنگها میتوان نتیجه گرفت این است که آیا واقعا ایرانیها نیازی بود که به یونان حمله کنند؟ به نظر بسیاری از کارشناسان چنین نیازی وجود نداشت. از آن گذشته ایرانیان به جنگ در جغرافیای محل این نبردها تجربه نداشتند. سپاهیان ایران بیشتر در جلگهها و سرزمینهای هموار جنگیده بودند و لشکر ساده ایران برای گذر از مسیرهای کوهستانی و نیروی دریایی آنان نیز برای عبور از مسیرهای تنگ دریایی تجربه آنچنانی نداشتند.
از این مسایل مهمتر به نظر نگارنده موضوع انگیزه داشتن برای جنگیدن بود. یونانیها از کشور و خانه خود دفاع میکردند، بنابراین انگیزه فراوانی برای دفاع و پیروزی داشتند ولی ایرانیها آن شور و از خود گذشتگیای که یونانیها از خود نشان میدادند را در خود حس نمیکردند. تمامی این حرفها و اظهار نظرهای کارشناسانه، درس تاریخ است که باید آنها را برای نسلهای آینده ایرانی بازگو کنیم.
تجربههای جنگهای ایرانیان با یونانیان به ما میآموزد که درست نیست وقتی کشورمان از طرف دشمنی مورد حمله قرار نگرفته است ما به دلایل واهی یا انگیزههای کشورگشایی به دیگران به ویژه همسایگانمان تعرض کنیم و با آنها به جنگ بپردازیم. اگر امکاناتی که خشایارشا برای جنگ با یونانیها بکار گرفت در داخل ایران برای آرامش، راحتی و رفاه مردم صرف میکرد، جامعه ایرانی از رفاه و امنیت بسیار بالایی برخوردار میشد. به همین دلیل خشایارشا پس از برگشت از جنگ با یونان به علت مشکلات زیاد خانوادگی و اختلاف فراوان با فرماندهان خود در خوابگاهش به دست فرمانده گارد شاهنشاهی که وظیفه حفاظت از او را داشت و پیشخدمتهایش کشته شد (465 پیش از میلاد) و با مرگ این شاه مقتدر هخامنشی دوران افول امپراتوری هخامنشیان نیز آغاز گردید.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, ژانویه 29, 2020 - 19:00
درباره نویسنده/هنرمند
Hassan Golmohammadi حسن گلمحمدی نویسنده، شاعر و روزنامه نگار ساکن تورنتو است. او عضو هیئت علمی در دانشگاه تهران بوده و دهها جلد کتاب و صدها مقاله از او در ایران و کانادا منتشر شده است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو