کاناداییها با هزینههایی دست و پنجه نرم میکردند که سال به سال ۸، ۹ یا ۱۰ درصد افزایش مییافتند
تورم کانادا در ماه سپتامبر به ۴.۴ درصد رسید که بالاترین نرخ در بیش از ۱۸ سال گذشته و ششمین ماه متوالی بود که تورم از ۳% درصد بالاتر میرفت و هیچکس هم نمیتواند پیشبینی کند که چه زمانی قرار است تورم به طور قابل توجهی کاهش یابد. رئیس بانک مرکزی کانادا که همین ۶ ماه پیش میگفت تورم پایین میآید و در آخر همین سال کنترل میشود، اکنون میگوید تورم پایین میآید و احتمالا تا آخر سال آینده ادامه پیدا میکند!
تورم ایالات متحده، همسایه و بزرگترین شریک تجاری کانادا که اقتصادمان کاملا به آن گره خورده، در حال حاضر به بالای ۵% رسیده و جو بایدن رئیس جمهور آمریکا نیز به تازگی مجوز هزینه ۱.۲ تریلیون دلاری در زیرساختها را به دست آورده که این یعنی ورود حجم بزرگی از نقدینگی دیگر که امواجش تا آن سوی مرزهای این کشور هم میرود.
نگران تورم کانادا نباشید، فقط حداقل اقتصاد را خراب میکند!
به قول اقتصاددانان، تورم دو مشکل دارد: یکی اینکه برای اقتصاد بد است و دوم اینکه به نظر میرسد هیچکس نمیداند چه رخ میدهد! در واقع اخیرا نظرات زیادی در مورد آن اظهار شده اما همگی تفسیری جز یک معضل از آن نداشتهاند. اگر حدود سال ۱۹۷۰ یا زودتر از آن در کانادا به دنیا آمده باشید حداقل حاصل یک تورم جدی را تجربه کردهاید، تورم یک افسانه در کتاب نیست بلکه روی زندگی تکتک ما اثر مستقیم دارد. آخرین باری که تورم کانادا به این اندازه بالا رفت سال ۱۹۹۱ بود، در اواخر سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ نیز تورم کوتاهی رخ داد، اما بنظر میآید اکنون همه میدانند بدنبال تورم چه ابزاری به کار میرود: نرخهای بهره بسیار بالا.
در ۲۰ سال منتهی به سال ۱۹۹۱ کانادا درگیر یک مبارزه طولانی و دشوار برای تحت کنترل گرفتن قیمتهایی بود که دائما بالا میرفتند. بین سالهای ۱۹۶۸ و ۱۹۹۱ نرخ تورم سالانه فقط یکبار به زیر ۳% کاهش یافت. در بیشتر آن دههها، کاناداییها با هزینههایی دست و پنجه نرم میکردند که سال به سال ۸، ۹ یا ۱۰ درصد افزایش مییافتند بطوریکه در سال ۱۹۸۱ افزایش هزینهها به ۱۲.۵ درصد رسید. آن زمان بود که مردم کشف کردند که در تورم حتی اگر یک سنت روی تاقچه را خرج نکرده باشید، ارزش آن بسیار کمتر از دفعه قبلی خواهد بود که چشمتان به آن افتاده؛ خوب این وضعیت برای سالها ادامه مییابد.
مشکل این است که لزوما تورم همیشه اینطور کار نمیکند. مثلا وقتی دستمزدها بالا میرود قرار است مردم بیشتر خرید کنند و نتیجتا گردش اقتصادی بیشتری بوجود میآید، و با توجه به اینکه پول بیشتری پرداخت میشود بنظر میرسد تورم کاهش مییابد چون حجم پولها کاهش مییابد. اما، واقعیت اینست که وقتی دستمزدها برای همگام شدن با افزایش قیمتها افزایش مییابند، دستمزد بالا رفته به هزینههای تولید اضافه میشود، پس قیمت تولیدات بالاتر میرود و آنهم به مصرفکننده منتقل میشود، و نهایتا به این معنیست که باز هم افزایش حقوق بیشتری لازم خواهد بود تا دوباره هزینهها را بالاتر هم ببرد.
در حالی که سیاستمداران حرف خودشان را میزنند؛ مفسران، تحلیلگران و برخی افراد تحصیلکرده نیز میگویند تا زمانی که بسیاری از مشکلات حل نشوند تورم نه تنها موقتی نخواهد بود بلکه به زودی از بین نخواهد رفت و این مشکلات هم به خودی خود رفع نمیشوند. اینکه بانک مرکزی کانادا به موقع اقدام مناسبی انجام میدهد و اختلالات زنجیره تامین منابع و مایحتاج خود به خود برطرف خواهد شد، کمبود نیروی کار برای همیشه ادامه نخواهد داشت همگی گمانههایی هستند که مشخص نیست اتفاق میافتند یا خیر، چه برسد به زمان درستش.
"تیف مکلم"، رئیس بانک کانادا اخیرا میگوید که این وضعیت "احتمالا گذرا است، اما کوتاهمدت نیست". شاید حق با رئیس بانک مرکزی باشد که میگوید گذراست، اما همین هم آسیبها را کاهش نمیدهد، و مکلم اذعان میکند که مردم دیدگاههای متفاوتی در مورد معنای تورم و آسیب دارند. او میگوید: "من میخواهم به کاناداییها اطمینان دهم که تورم را کنترل میکنیم، ابزارها را داریم، اختیار هم داریم و ابزارهایمان را برای بازگرداندن تورم به هدف تنظیم مینمائیم". برای مقابله با تورم بانک مرکزی نرخ بهره را در سال ۱۹۹۱ تا ۱۴% بالا برد و در سال ۲۰۰۲ هم به حدود ۵% رساند و اینها همه بدان معنی هستند که نرخ بهره بانکها برای مردم حداقل ۲% بیشتر از این ارقام بوده است."تیم اسمیت" تورنتویی که در سال ۱۹۹۰ یک نانوایی داشت میگوید: "یک دفعهای گویا همه چیز، همه اقتصاد از حرکت افتاد، همه ورشکست شدیم، مردم کلیدهای خانههایشان را جلوی خانهها میانداختند و میرفتند".
سخنان مکلم اطمینانبخش به نظر میرسند، اما در دهههای قبلی و روسای قبلی بانک مرکزی نیز دریافتند که این ابزارها و اختیارها آنقدرها که تصور میشد مؤثر نبودند. در حال حاضر بیشترین فشار تورم در بخشهای مسکن، غذا، حمل و نقل، انرژی، سرگرمی یا تقریباً هر چیزی که بخش عمدهای از درآمد متوسط مردم برایش هزینه میشود، وارد شده است. شاید برخی از اقلام مانند کیسههای چمن یا کارتریجهای ماشین تحریر گرانتر نشده باشند و گرانتر نیز نشوند، اما حتی دامداران سوبسید بگیر کبکی نیز از هماکنون میخواهند قیمت شیر ۸.۴% افزایش داشته باشند و این یعنی یک رشته دیگری از تورم ۱۰ تا ۱۵ درصدی. راستی امروز چقدر بابت شیر و پنیر میپردازید؟
تورم ایالات متحده، همسایه و بزرگترین شریک تجاری کانادا که اقتصادمان کاملا به آن گره خورده، در حال حاضر به بالای ۵% رسیده و جو بایدن رئیس جمهور آمریکا نیز به تازگی مجوز هزینه ۱.۲ تریلیون دلاری در زیرساختها را به دست آورده که این یعنی ورود حجم بزرگی از نقدینگی دیگر که امواجش تا آن سوی مرزهای این کشور هم میرود.
نگران تورم کانادا نباشید، فقط حداقل اقتصاد را خراب میکند!
به قول اقتصاددانان، تورم دو مشکل دارد: یکی اینکه برای اقتصاد بد است و دوم اینکه به نظر میرسد هیچکس نمیداند چه رخ میدهد! در واقع اخیرا نظرات زیادی در مورد آن اظهار شده اما همگی تفسیری جز یک معضل از آن نداشتهاند. اگر حدود سال ۱۹۷۰ یا زودتر از آن در کانادا به دنیا آمده باشید حداقل حاصل یک تورم جدی را تجربه کردهاید، تورم یک افسانه در کتاب نیست بلکه روی زندگی تکتک ما اثر مستقیم دارد. آخرین باری که تورم کانادا به این اندازه بالا رفت سال ۱۹۹۱ بود، در اواخر سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ نیز تورم کوتاهی رخ داد، اما بنظر میآید اکنون همه میدانند بدنبال تورم چه ابزاری به کار میرود: نرخهای بهره بسیار بالا.
در ۲۰ سال منتهی به سال ۱۹۹۱ کانادا درگیر یک مبارزه طولانی و دشوار برای تحت کنترل گرفتن قیمتهایی بود که دائما بالا میرفتند. بین سالهای ۱۹۶۸ و ۱۹۹۱ نرخ تورم سالانه فقط یکبار به زیر ۳% کاهش یافت. در بیشتر آن دههها، کاناداییها با هزینههایی دست و پنجه نرم میکردند که سال به سال ۸، ۹ یا ۱۰ درصد افزایش مییافتند بطوریکه در سال ۱۹۸۱ افزایش هزینهها به ۱۲.۵ درصد رسید. آن زمان بود که مردم کشف کردند که در تورم حتی اگر یک سنت روی تاقچه را خرج نکرده باشید، ارزش آن بسیار کمتر از دفعه قبلی خواهد بود که چشمتان به آن افتاده؛ خوب این وضعیت برای سالها ادامه مییابد.
مشکل این است که لزوما تورم همیشه اینطور کار نمیکند. مثلا وقتی دستمزدها بالا میرود قرار است مردم بیشتر خرید کنند و نتیجتا گردش اقتصادی بیشتری بوجود میآید، و با توجه به اینکه پول بیشتری پرداخت میشود بنظر میرسد تورم کاهش مییابد چون حجم پولها کاهش مییابد. اما، واقعیت اینست که وقتی دستمزدها برای همگام شدن با افزایش قیمتها افزایش مییابند، دستمزد بالا رفته به هزینههای تولید اضافه میشود، پس قیمت تولیدات بالاتر میرود و آنهم به مصرفکننده منتقل میشود، و نهایتا به این معنیست که باز هم افزایش حقوق بیشتری لازم خواهد بود تا دوباره هزینهها را بالاتر هم ببرد.
در حالی که سیاستمداران حرف خودشان را میزنند؛ مفسران، تحلیلگران و برخی افراد تحصیلکرده نیز میگویند تا زمانی که بسیاری از مشکلات حل نشوند تورم نه تنها موقتی نخواهد بود بلکه به زودی از بین نخواهد رفت و این مشکلات هم به خودی خود رفع نمیشوند. اینکه بانک مرکزی کانادا به موقع اقدام مناسبی انجام میدهد و اختلالات زنجیره تامین منابع و مایحتاج خود به خود برطرف خواهد شد، کمبود نیروی کار برای همیشه ادامه نخواهد داشت همگی گمانههایی هستند که مشخص نیست اتفاق میافتند یا خیر، چه برسد به زمان درستش.
"تیف مکلم"، رئیس بانک کانادا اخیرا میگوید که این وضعیت "احتمالا گذرا است، اما کوتاهمدت نیست". شاید حق با رئیس بانک مرکزی باشد که میگوید گذراست، اما همین هم آسیبها را کاهش نمیدهد، و مکلم اذعان میکند که مردم دیدگاههای متفاوتی در مورد معنای تورم و آسیب دارند. او میگوید: "من میخواهم به کاناداییها اطمینان دهم که تورم را کنترل میکنیم، ابزارها را داریم، اختیار هم داریم و ابزارهایمان را برای بازگرداندن تورم به هدف تنظیم مینمائیم". برای مقابله با تورم بانک مرکزی نرخ بهره را در سال ۱۹۹۱ تا ۱۴% بالا برد و در سال ۲۰۰۲ هم به حدود ۵% رساند و اینها همه بدان معنی هستند که نرخ بهره بانکها برای مردم حداقل ۲% بیشتر از این ارقام بوده است."تیم اسمیت" تورنتویی که در سال ۱۹۹۰ یک نانوایی داشت میگوید: "یک دفعهای گویا همه چیز، همه اقتصاد از حرکت افتاد، همه ورشکست شدیم، مردم کلیدهای خانههایشان را جلوی خانهها میانداختند و میرفتند".
سخنان مکلم اطمینانبخش به نظر میرسند، اما در دهههای قبلی و روسای قبلی بانک مرکزی نیز دریافتند که این ابزارها و اختیارها آنقدرها که تصور میشد مؤثر نبودند. در حال حاضر بیشترین فشار تورم در بخشهای مسکن، غذا، حمل و نقل، انرژی، سرگرمی یا تقریباً هر چیزی که بخش عمدهای از درآمد متوسط مردم برایش هزینه میشود، وارد شده است. شاید برخی از اقلام مانند کیسههای چمن یا کارتریجهای ماشین تحریر گرانتر نشده باشند و گرانتر نیز نشوند، اما حتی دامداران سوبسید بگیر کبکی نیز از هماکنون میخواهند قیمت شیر ۸.۴% افزایش داشته باشند و این یعنی یک رشته دیگری از تورم ۱۰ تا ۱۵ درصدی. راستی امروز چقدر بابت شیر و پنیر میپردازید؟
بیشتر بخوانید:
- اعلان امروز بانک مرکزی کانادا یعنی بهرهها و نیز پرداختی وامهای مسکن شما نیز بالا میروند
- بانک مرکزی کانادا: تورم، مشکلات دستمزدی و تغییرات شغلی زیادی در راه است
- رکوردشکنی تورم کانادا و آمریکا؛ عوامل کدامند و چه زمانی قیمتها پایین میآیند؟
- نرخ بهره کانادا و آمریکا این ماه تغییر نکرد اما بالا رفتن زودتر از موعدشان قطعی است
- حقوق بازنشستگی سالمندان کانادا بالا میرود
- رکورد تورم ۳.۶ درصدی کانادا: چه چیزهایی گران میشوند و چه چیزهایی ارزان؟
- بانک مرکزی کانادا نرخ بهرهها را بالا، دلار را گرانتر و بازار املاک را سرد میکند
- آغاز رشد قیمت مایحتاج خانوادهها و تورم: از تشک تا نوشابه
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: سهشنبه, نوامبر 9, 2021 - 07:30
درباره نویسنده/هنرمند
Arash Moghaddam آرش مقدم مدرک کارشناسی کامپیوتر و تخصص تولید رسانه دیجیتال دارد و مدیریت تولید بیش ۹ رسانه تصویری، چاپی و اینترنتی را بعهده داشته است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو