روانشناسی-1059
در نوشته پیش اشاراتی داشتم در زمینه خود‌باوری و اینکه چگونه شخص بتواند خود را آنچه که هست نه کم و نه زیاد به دیگران ارائه دهد. افرادی که شخصیت محکم و پابرجا دارند خود را خوب می‌شناسند و از کمبودها و نقاط ضعف خود کاملاً باخبرند و مدام در‌‌صدد اصلاح رفتار خود می‌باشند. باز اشاره نمودم در روابط انسانی مواقعی پیش می‌آید که دیگران می‌خواهند به هر نحوی که شده شخصیت شما را پایین آورند و حتی خرد نمایند. شما بایستی با متانت و منطقی خوب جلوی آنها بایستید و خود را آنطور که هستید و آنطور که می‌خواهید نشان دهید. آنها می‌کوشند از خواسته‌های منطقی شما اجتناب نمایند و مقاومت شما را خنثی کنند.
مغازه‌دارها و کاسب‌ها در این زمینه بسیار خبره هستند. در یکی از کتاب‌هایم که حدود سی و اندی سال پیش به چاپ رسید اشاره کردم که کاسب‌کارها، روحانیون و بعضی‌ها از خود یک نوع روان‌شناس حرفه‌ای و عملی هستند و می‌دانند در چه مواقعی و یا در چه مورد فرد را به آنچه می‌خواهند وادارند. وقتی شما وارد مغازه‌ای می‌شوید مغازه‌دار و یا فروشنده می‌داند که شما قصد خرید و یا قصد دیگری دارید.
تاکید و تایید نویسنده در نوشته پیش پافشاری و اصرار در خواسته‌ها بود. در آن نوشته به راه‌هایی که افراد می‌خواهند شما را از خواسته خود منحرف نمایند اشاره نمودم
ادامه مطلب، عوض کردن موضوع است:
برای جلوگیری از منحرف نشدن خواسته خود، شما می‌توانید دقت و تمرکز نمائید و موضوع مورد بحث را با شخصی که بحث را شروع کرده است به مطلب دیگری راهنمایی نمایید. اگر شخصی به هر نحوی پاسخی داد که به درخواست شما برای دفاع از خود، مورد دیگری را پیش کشید و یا خواست شما را ناشنیده رها کرد، فرضاً اگر آن فرد عصبانی بود، شما با لبخندی آنرا رد کنید‌ و یا یک موضوع بی‌ارتباطی را پیش آورید و سپس به درخواست خود برگردید و روی آن تمرکز نمائید.
کاهش عصبانیت شخص: بدین معنی که اگر احساس نمودید که فرد مورد نظر حالت خشم و عصبانیت و یا حالت عاطفی بدی دارد، درخواست محکم خود را به تعویق بیاندازید. در روابط نزدیک مثل زن و شوهر، بسیار مهم است که شما مجال دهید فرد مقابل احساسات قوی خود را ابراز نماید. ممکن است در اینگونه موارد هنوز هم او علاقه‌ای به شنیدن درخواست محکم شما ندارد پس بهتر است بگوئید: متوجه هستم که شما عصبانی هستید، اجازه دهید بعداً صحبت نمائیم.
مثال:خانم خانه: می‌خواهم مادرم وقتی از مسافرت برمی‌گردد بیاید و نزد ما بماند.
شوهر: چی؟ چی گفتید؟ دوباره. نه، دوباره داری اینکار را با من میکنی. من هرگز حاضر به قبول این درخواست نیستم.
خانم: می‌بینم که فعلاً ناراحت هستید، من درک می‌کنم، پس اجازه دهید بعداً در این زمینه صحبت کنم.
پرسش محکم و سفت و سخت: اگر فردی به درخواست مستقیم شما حمله نمود، می‌توانید با پرسش از اینکه چرا او با این درخواست شما مشکل دارد موضوع را کاهش دهید و تنش را از بین ببرید.
مثال: خانم به شوهر: می‌توانی مرا تا فلان مغازه ببرید.
شوهر: تو چرا مرا رها نمی‌کنی؟
خانم: چرا بردن من به آن مغازه اینقدر برای تو مشکل است؟
شوهر: واقعاً من خسته شده‌ام از بس تو را از این مغازه به آن مغازه برده‌ام.‌
در واقع دارا بودن شخصیت قوی و محکم، مسائل عادی را در زندگی زناشویی به میان می‌آورد. در این مورد شوهر که خانم‌اش به اختلال AGORAPHOBIC یک مشکل اصولی دارد که او باید او را این طرف و آن طرف با اتومبیل ببرد ناراحت و خسته شده است. در چنین مواردی زن و شوهر باید به صورت جدی در مورد موضوعات بزرگتر نیازهای همسر و عدم‌پذیرش شوهر با یکدیگر صحبت نمایند. البته اگر رفتن خانم به فلان مغازه خیلی ضروری می‌باشد، باید بپذیرد که موضوعات بزرگتری در‌ میان است. اما فعلاً با شوهر توافق نماید لیکن بعداً در این زمینه صحبت کنند. روشن است که شخصیت محکم و قوی و حالت اطمینان بالا داشتن در خود نیاز به مهارت‌های مهم دارد. قدرت خوب گوش کردن و توافق نمودن با فردی که ایجاد مشکل کرده است عامل مهمی است. شخصیت قوی داشتن و اطمینان بالا در خود داشتن معنی‌اش این نیست که شخص همیشه آنچه را که طلب می‌کند می‌تواند بدست آورد. شخصیت قوی داشتن تنها می‌تواند ضمانت کند که شانس فرد را برای آنچه ‌‌که او طلب می‌کند بهبودی می‌بخشد. خود شما نیز باید مهارت‌های گوش کردن و بحث و گفتگو ‌کردن و توافق نمودن را یاد بگیرید. داشتن مهارت‌های گفتگو بسیار مهم است. اغلب اختلافات زناشویی عدم وجود مهارت‌های کلامی و گفتگوی بین زن و شوهر می‌شود. هر کدام از طرفین معتقدند که حرف‌های آنها صحیح است و لذا مجالی برای ابراز وجود به طرف مقابل نمی‌دهد، پس اختلاف پابرجا خواهد ماند و تا طرفین توافق راستین نکنند مشکل وجود دارد.‌‌
راه‌هایی که ممکن است فردی درخواست شما را از بین ببرد:
مثلاً درخواست مستقیم و روراست شما ممکن است با یک تعداد کلمات چرا؟ بسته شود.
چند سوال همراه با چرا. چرا شما اینطور احساس می‌کنید و یا هنوز هم نمی‌دانم که چرا نمی‌خواهی بروی و یا بهترین پاسخ به چنین چراهایی از طرف شما که طرف مقابل به آنها توجه نمی‌کند.
فرضاً امشب تمایلی به سینما رفتن با شما را ندارم. زمانی‌که درخواست شما با گریه همراه و کوشش شود که شما احساس گناه نمائید بهترین روش اینست که بگوئید می‌دانم شما خیلی ناراحت هستید و این شما را آزار می‌دهد، اما باید این موضوع به هر جهت حل شود. و اگر طرف مقابل واقعاً خیلی ناراحت شده است موضوع مورد بحث را به تعویق بیاندازید.
اگر درخواست مستقیم شما با کلمه "نه حالا" مواجه شود، مثل خیلی خسته‌ام و یا ممکنه دفعه بعد در اینجا شما اصرار ورزید که زمان خاصی را مشخص نماید تا در مورد مشکل صحبت نمائید.
حال اگر طرف مقابل تقاضای شما را با خنده و شوخی رد کند چی؟ مثلاً چه می‌شد اگر این پروژه من دو هفته عقب بیفتد. این قبول ولی برنامه شما 3 هفته عقب می‌افتد و امثال آن.‌
اگر شخص یاد بگیرد که محکم و حق به جانب حرف خود را بزند آنچه را که می‌خواهد بدست می‌آورد. این باعث می‌‌شود که او محرومیت و خشم خود را در روابط زناشویی و خانوادگی و دوستان کاهش دهد. به علاوه این به شخص کمک می‌کند که با خطرات بیشتری مواجه شود و از زندگی بیشتر طلب کند و این به آزادی و خود‌باوری او اضافه می‌شود.
البته برای رک و راست و حق به جانب بودن نیاز به تمرین دارد. ابتدا ممکن است شخص احساس ناشی‌‌گری کند و برای این موضوع باید خود را آماده سازد. به علاوه فرد باید مواظب باشد که دیگران متوجه نشوند که او چه می‌کند و احتمال هم دارد که در مقابل شما جبهه بگیرند. اگر شما به بهترین نحوی که می‌دانید صحبت کرده و به افراد مجال دهید که متوجه رفتار جدید شما بشوند ممکن است واقعاً تعجب نمائید که آنها به شما به خاطر مستقیم و بی‌غل و غش صحبت کردن و خواستن احترام بگذارند. مساله دیگر اینکه موقعیت‌ها و افرادی را که شما میل دارید. با حالت جدی و حق به جانب مواجه شوید برای خودتان روشن نمائید. بد نیست که ابتدا پاسخ‌های همراه با حالت جدی بودن خود را روی کاغذی بنویسید. آخرین حرف اینست که یاد بگیرید که بگوئید نه. به درخواست‌های غیر‌منطقی به دوستان و آشنایان خود پاسخ نه بدهید.