ثابت شده است که حتی افکار شخص نیز ممکن است به او دروغ بگوید، او را گول بزند و ذهن او را منحرف نماید
روانشناسی-1066
باید توجه داشت که تهدیدها و اتمام حجتها نوعی دستکاری در فکر و روان افراد زیر نفوذ میباشد. منشا این تهدیدها ترس و حالت دفاعی در برابر فرد دیگر است. این افراد با ایجاد خشم و عصبانیت میخواهند دیگران را تحت نفوذ خود قرار دهند. تهدید و سرزنش دیگران ضرورتا به خاطر ایجاد کنترل بر دیگران صورت میگیرد. افرادی که به نحوی مورد تهدید و سرزنش قرار میگیرند به سختی آماده بحث و گفتگوی سازنده برای حل مشکل پیش آمده میباشند. آنها حاضر نیستند به طرف مقابل اصولا گوش قرار دهند و با حالت مثبت به رفتار شخص دیگر بنگرند. روشهایی که با خشونت و تند وتیزی اعمال میشوند تنها ایجاد رعب و هراس و ترس میکند. حتی به فرض اینکه شخص تهدیدکننده و زورگو موفق هم بشود، اما حاصل این موفقیت برای او هزینه زیادی خواهد داشت.
در زیر داستان زن و شوهری که به موردی شبیه بالا است اشاره مینمایم:
زن و شوهری به دلیل وجود مقدار قابل توجهی درد و ناراحتی در زندگی زناشویی برای مشاوره خانوادگی آمده بودند که متاسفانه عاقبت به دلیل تهدید و سرزنش یکی از طرفین از یکدیگر جدا شدند.
آنها اظهار داشتند هر چند ماهی یکبار شاهد صحنه وحشتناکی هستند که در اثر موضوعاتی مانند روابط جنسی، پول، دکوراسیون منزل، خرید ماشین و غیره بین آنها به وجود میآید. در آن دورهها زمانیکه میزان خشم و عصبانیت آنها به حد افراط میرسد، خانم خانواده شوهرش را تهدید میکنند که فردا به یک بنگاه معاملاتی زنگ خواهد زد که در اسرع وقت خانهشان را در بازار برای فروش بگذارد و نیز به وکیل خود نیز زنگ میزند که فرم مربوط به طلاق آنها را تهیه و اجرا نماید، زیرا دیگر حاضر نیست که این وضعیت ناجور و بدرفتاری را تحمل نماید. شوهر او فردی نسبتا آرام بود و به همسرش گوشزد میکرد که اوضاع به تدریج بهتر خواهد شد. وی به همسرش میگفت که در زندگی زناشویی آنها نکات ارزنده و مثبتی وجود دارد که ارزش حفظ کردن را دارد. بنابراین خیلی سریع تصمیم نگیرید. البته این حالت خشم و عصبانیت و تهدید کمکم فرو مینشست و اوضاع آنها به حالت عادی برمیگردید تا حادثه انفجاری بعدی.
زمانیکه خانم خانواده به نقطه انفجار میرسد. همسر او کوشش مینمود که او را آرام نماید. این الگوی رفتاری و آرامش موقت هر دوی آنها را اشتباهی به حس و حالت امنیت میرساند. هر دوی آنها میدانستند که هدف آرام کردن سرکار خانم از حالت انفجاری است که متاسفانه به صورت مدام به این حالت میرسد.
در نتیجه خانم هرگز احساس نیاز نمیکرد که باید یاد بگیرد چگونه حالت خشم و عصبانیت خود را مدیریت نماید. آنچه را که هیچکدام انتظار آنرا نداشتند که اتفاق بیفتد این بود که شوهر از این حالت میانجیگری خود را کنار بکشد و استعفا دهد و دیگر به این وضعیت میانجیگری نپردازد. متاسفانه افزایش مداوم و مکرر از کوره در رفتن و عصبانی شدن خانم طوری روی زندگی زناشویی آنها اثر گذاشت که هیچکدام به صورت جدی تشخیص نداده بودند. یکی از روزها پس از یک انفجار دیگر، خانم مجددا تهدید کرد که تقاضای طلاق خواهد کرد و همسر او دیگر حرفی نزد و نشان داد که آماده جدایی است. این حالت دردناک انفجار و از کوره در رفتن بالاخره باعث شد که وضعیت همیشگی درهم بشکند. این بار شوهر دیگر کوشش برای آرام کردن همسر خود ننمود و اظهار داشت که بهتر است برای جدایی و طلاق اقدام نمایند و اظهار داشت که دیگر نخواهد توانست بیشتر از این در زندگی زناشویی بماند. خانم باور نمیکرد که شوهرش واقعا جدی است و تصمیم خود را گرفته است. به هر تقدیر در ظرف دو هفته آنها از هم جدا شدند و شوهر از خانه بیرون رفت و جایی برای خود تهیه نمود که تنها باشد.
زن یک مرتبه و تعجبزده متوجه شد که چه اتفاقی رخ داده است. در آن وقت خوب متوجه شد که این دیگر قضیه زیر نفوذ قرار دادن شوهر نبوده است و عملش ایجاد جدایی بوده است. او قبلا فکر میکرد که میتواند از روش نامناسب سابق همیشه استفاده کند، اما نمیدانست که هر شخص تا حدودی گنجایش پذیرش بعضی از رفتارها را دارد. که البته شوهر به آن حد رسیده بود، شوهر نظر خود را درباره ادامه این زندگی کاملا از دست داد و دیگر هرگز کوشش ننمود که دوباره خانمش را آرام نماید. در چند جلسه بعدی مشاوره زناشویی خانم عمیقا پشیمان بود که خود چگونه ار روش نادرستی استفاده نموده است. او اعتراف نمود که عاشق همسرش بوده است و چقدر به او علاقه داشته که ازدواج نموده است و فکر میکرد این زندگی مشترک برای همیشه خواهد ماند. او میگفت که جدا عاشق خانهشان بوده است و پشیمان بود که چگونه پیدرپی اظهار داشته که میخواسته خانهشان را برای فروش بگذارد.
او معترف بود که تمام تهدیدهای او تو خالی بوده است و بالاخره متوجه شد که واقعا از زندگی زناشویی چه میخواسته است که البته خیلی دیر شده بود. هر چه در جلسات مشاوره کوشش شد که شوهر به زندگی خود برگردد حاضر نشد و ترجیح داد از همدیگر طلاق بگیرند. البته این جلسه آخری برای سرکار خانم خیلی دردناک بود اما به او کمک نمود که بیشتر مسئول اعمال و رفتار خود باشد. و اینکه چگونه خواستههای خود را ابراز دارد و نشان دهد این درس بزرگی برای او بود که هرگز آنرا فراموش نخواهد کرد.
بارها از مراجعین شنیدهام که یکی از آنها بارها به دیگری گفته است همین است که هست اگر این زندگی را نمیخواهی همین الان از خانه بیرون برو... به نظر میرسد که این بدترین شکل تهدید و توهین باشد. شخص گوینده اگر قبلا واقعا فکرهایش را کرده باشد و تصیم جدی گرفته باشد تصمیمی درست و نه از روی هیجان و خشم و عصبانیت میتواند درست یکبار و نه چند ده بار اظهار دارد که بهتر است از خانه بروی. گرچه این نوع جدایی هم دردآور است اما نه مثل تهدیدهای تو خالی و بیمعنا. ممکن است که این تهدید زمانی جامه عمل بپوشد و زندگی هر دو از هم بپاشد.
ثابت شده است که حتی افکار شخص نیز ممکن است به او دروغ بگوید، او را گول بزند و ذهن او را منحرف نماید که مثلا به جای فلان حرف، حرف دیگری را بزند که این البته در حالت عادی است، حال مجسم کنید اگر فردی به شدت عصبانی باشد از دهانش چه تراوش خواهد کرد.؟!
آزادی اراده در انسان وجود ندارد.
No free will
باید توجه داشت که تهدیدها و اتمام حجتها نوعی دستکاری در فکر و روان افراد زیر نفوذ میباشد. منشا این تهدیدها ترس و حالت دفاعی در برابر فرد دیگر است. این افراد با ایجاد خشم و عصبانیت میخواهند دیگران را تحت نفوذ خود قرار دهند. تهدید و سرزنش دیگران ضرورتا به خاطر ایجاد کنترل بر دیگران صورت میگیرد. افرادی که به نحوی مورد تهدید و سرزنش قرار میگیرند به سختی آماده بحث و گفتگوی سازنده برای حل مشکل پیش آمده میباشند. آنها حاضر نیستند به طرف مقابل اصولا گوش قرار دهند و با حالت مثبت به رفتار شخص دیگر بنگرند. روشهایی که با خشونت و تند وتیزی اعمال میشوند تنها ایجاد رعب و هراس و ترس میکند. حتی به فرض اینکه شخص تهدیدکننده و زورگو موفق هم بشود، اما حاصل این موفقیت برای او هزینه زیادی خواهد داشت.
در زیر داستان زن و شوهری که به موردی شبیه بالا است اشاره مینمایم:
زن و شوهری به دلیل وجود مقدار قابل توجهی درد و ناراحتی در زندگی زناشویی برای مشاوره خانوادگی آمده بودند که متاسفانه عاقبت به دلیل تهدید و سرزنش یکی از طرفین از یکدیگر جدا شدند.
آنها اظهار داشتند هر چند ماهی یکبار شاهد صحنه وحشتناکی هستند که در اثر موضوعاتی مانند روابط جنسی، پول، دکوراسیون منزل، خرید ماشین و غیره بین آنها به وجود میآید. در آن دورهها زمانیکه میزان خشم و عصبانیت آنها به حد افراط میرسد، خانم خانواده شوهرش را تهدید میکنند که فردا به یک بنگاه معاملاتی زنگ خواهد زد که در اسرع وقت خانهشان را در بازار برای فروش بگذارد و نیز به وکیل خود نیز زنگ میزند که فرم مربوط به طلاق آنها را تهیه و اجرا نماید، زیرا دیگر حاضر نیست که این وضعیت ناجور و بدرفتاری را تحمل نماید. شوهر او فردی نسبتا آرام بود و به همسرش گوشزد میکرد که اوضاع به تدریج بهتر خواهد شد. وی به همسرش میگفت که در زندگی زناشویی آنها نکات ارزنده و مثبتی وجود دارد که ارزش حفظ کردن را دارد. بنابراین خیلی سریع تصمیم نگیرید. البته این حالت خشم و عصبانیت و تهدید کمکم فرو مینشست و اوضاع آنها به حالت عادی برمیگردید تا حادثه انفجاری بعدی.
زمانیکه خانم خانواده به نقطه انفجار میرسد. همسر او کوشش مینمود که او را آرام نماید. این الگوی رفتاری و آرامش موقت هر دوی آنها را اشتباهی به حس و حالت امنیت میرساند. هر دوی آنها میدانستند که هدف آرام کردن سرکار خانم از حالت انفجاری است که متاسفانه به صورت مدام به این حالت میرسد.
در نتیجه خانم هرگز احساس نیاز نمیکرد که باید یاد بگیرد چگونه حالت خشم و عصبانیت خود را مدیریت نماید. آنچه را که هیچکدام انتظار آنرا نداشتند که اتفاق بیفتد این بود که شوهر از این حالت میانجیگری خود را کنار بکشد و استعفا دهد و دیگر به این وضعیت میانجیگری نپردازد. متاسفانه افزایش مداوم و مکرر از کوره در رفتن و عصبانی شدن خانم طوری روی زندگی زناشویی آنها اثر گذاشت که هیچکدام به صورت جدی تشخیص نداده بودند. یکی از روزها پس از یک انفجار دیگر، خانم مجددا تهدید کرد که تقاضای طلاق خواهد کرد و همسر او دیگر حرفی نزد و نشان داد که آماده جدایی است. این حالت دردناک انفجار و از کوره در رفتن بالاخره باعث شد که وضعیت همیشگی درهم بشکند. این بار شوهر دیگر کوشش برای آرام کردن همسر خود ننمود و اظهار داشت که بهتر است برای جدایی و طلاق اقدام نمایند و اظهار داشت که دیگر نخواهد توانست بیشتر از این در زندگی زناشویی بماند. خانم باور نمیکرد که شوهرش واقعا جدی است و تصمیم خود را گرفته است. به هر تقدیر در ظرف دو هفته آنها از هم جدا شدند و شوهر از خانه بیرون رفت و جایی برای خود تهیه نمود که تنها باشد.
زن یک مرتبه و تعجبزده متوجه شد که چه اتفاقی رخ داده است. در آن وقت خوب متوجه شد که این دیگر قضیه زیر نفوذ قرار دادن شوهر نبوده است و عملش ایجاد جدایی بوده است. او قبلا فکر میکرد که میتواند از روش نامناسب سابق همیشه استفاده کند، اما نمیدانست که هر شخص تا حدودی گنجایش پذیرش بعضی از رفتارها را دارد. که البته شوهر به آن حد رسیده بود، شوهر نظر خود را درباره ادامه این زندگی کاملا از دست داد و دیگر هرگز کوشش ننمود که دوباره خانمش را آرام نماید. در چند جلسه بعدی مشاوره زناشویی خانم عمیقا پشیمان بود که خود چگونه ار روش نادرستی استفاده نموده است. او اعتراف نمود که عاشق همسرش بوده است و چقدر به او علاقه داشته که ازدواج نموده است و فکر میکرد این زندگی مشترک برای همیشه خواهد ماند. او میگفت که جدا عاشق خانهشان بوده است و پشیمان بود که چگونه پیدرپی اظهار داشته که میخواسته خانهشان را برای فروش بگذارد.
او معترف بود که تمام تهدیدهای او تو خالی بوده است و بالاخره متوجه شد که واقعا از زندگی زناشویی چه میخواسته است که البته خیلی دیر شده بود. هر چه در جلسات مشاوره کوشش شد که شوهر به زندگی خود برگردد حاضر نشد و ترجیح داد از همدیگر طلاق بگیرند. البته این جلسه آخری برای سرکار خانم خیلی دردناک بود اما به او کمک نمود که بیشتر مسئول اعمال و رفتار خود باشد. و اینکه چگونه خواستههای خود را ابراز دارد و نشان دهد این درس بزرگی برای او بود که هرگز آنرا فراموش نخواهد کرد.
بارها از مراجعین شنیدهام که یکی از آنها بارها به دیگری گفته است همین است که هست اگر این زندگی را نمیخواهی همین الان از خانه بیرون برو... به نظر میرسد که این بدترین شکل تهدید و توهین باشد. شخص گوینده اگر قبلا واقعا فکرهایش را کرده باشد و تصیم جدی گرفته باشد تصمیمی درست و نه از روی هیجان و خشم و عصبانیت میتواند درست یکبار و نه چند ده بار اظهار دارد که بهتر است از خانه بروی. گرچه این نوع جدایی هم دردآور است اما نه مثل تهدیدهای تو خالی و بیمعنا. ممکن است که این تهدید زمانی جامه عمل بپوشد و زندگی هر دو از هم بپاشد.
ثابت شده است که حتی افکار شخص نیز ممکن است به او دروغ بگوید، او را گول بزند و ذهن او را منحرف نماید که مثلا به جای فلان حرف، حرف دیگری را بزند که این البته در حالت عادی است، حال مجسم کنید اگر فردی به شدت عصبانی باشد از دهانش چه تراوش خواهد کرد.؟!
آزادی اراده در انسان وجود ندارد.
No free will
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, نوامبر 27, 2019 - 19:00
درباره نویسنده/هنرمند
![]() | Safar Daee دکتر صفر داعی دکترای روانشناسی از دانشگاه انگلستان 905-770-4556 |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو