پایه سرمایه‌داری بر اساس قانون عرضه و تقاضا است و آنرا اظهر من الشمس می‌نامند. اما بیل گیتس می‌گوید این سیستم دیگر مُرده است، "سیلیکون ولی" آن را کُشته است. هفته گذشته میلیاردر 62 ساله اظهار داشت: "این مفهوم به سرعت رشد می‌کند و به اقتصاد امروز نیز مربوط نمی‌شود چرا که روش‌هایی که شرکت‌های بزرگ از آن کسب درآمد می‌کنند دیگر از طریق تئوری‌های سنتی نیست، در نتیجه روش‌های تولید نیز متفاوت شده است". گیتس بر اساس نمودار عرضه و تقاضای کلاسیک می‌گوید: "دو فرضیه را می‌توانید بر اساس این نمودار مطرح کنید. اولین فرضیه امروزه کم و بیش درست است وقتی تقاضا برای یک محصول افزایش می‌یابد، عرضه نیز افزایش می‌یابد و قیمت پایین می‌رود. اگر قیمت محصول بیش از حد بالا باشد تقاضا کاهش می‌یابد. نقطه تلاقی این دو خط نقطه تعادل نامیده می‌شود؛ نقطه حداکثر فروش و سود با قیمت مناسب، اما برای شرکت‌هایی مانند "مایکروسافت"، " گوگل"، "نت فلیکس"، " فیس بوک"، " آمازون" و یا حتی "اپل" ... شما می‌توانید اساسا این نمودار را به داخل سطل آشغال بیاندازید".
فرض دوم این نمودار این است که هزینه کل تولید با افزایش عرضه افزایش می‌یابد. تصور کنید فورد یک مدل جدید از ماشین را تولید کرده است. اولین ماشین برای تولید هزینه بیشتری دارد، زیرا شما باید هزینه طراحی و آزمایش را بر روی آن صرف کنید. اما هر وسیله نقلیه پس از آن نیاز به مقدار مشخصی از مواد و کار کارگری خواهد داشت. این موضوع بدیهی در تولید نرم‌افزار صادق نیست. مایکروسافت ممکن است مقدار زیادی پول برای ایجاد یک برنامه جدید صرف کند، اما تمام نرم‌افزار‌های تولیدی بعد از آن تقریبا رایگان است.
گیتس می‌گوید بسیاری از رهبران اقتصادی، نظام‌های مالیاتی و قوانین اقتصادی به این تغییرات توجه نمی‌کنند. گیتس نوشت: "به عنوان مثال، ابزارهایی که بسیاری از کشورها برای اندازه‌گیری دارایی‌های نامشهود استفاده می‌کنند، بسیار قدیمی هستند، بنابراین آنها تصویر ناقصی از وضعیت اقتصادی خود بدست می‌آورند. مسائل اقتصادی مربوط به نرم‌افزار زمان بیشتری برای درک نیاز دارد، به عنوان مثال ایالات متحده تا سال 1999 نرم‌افزار را در محاسبات تولید ناخالص ملی لحاظ نکرده بود".
اندازه‌گیری این شاخص‌ها تنها مسئله اصلی نیست که به درستی انجام نشده بلکه شماری از سوالات بزرگ نیز وجود دارد که با همکاری کشورها باید مورد بحث قرار گیرد. به عنوان مثال آیا علامت تجاری و قوانین ثبت اختراع بیش از حد سخت و یا خیلی سخاوتمندانه است؟ آیا سیاست رقابتی باید به روز شود؟ آیا باید سیاست‌های مالیاتی تغییر کند؟ بهترین راه برای تحریک اقتصاد در یک جهان سرمایه‌داری ولی بدون مرکزیت چیست؟ گیتس به یک کتاب جدید "کپیتالیسم وید‌آوت کپیتال" از "جاناتان هاسلک" و "استیون وست لیک" اشاره می‌کند که در این کتاب اینگونه مسائل تشریح می‌شوند. رئیس مایکروسافت لزوما نمی‌گوید که این روند جدید ذاتا خوب است یا ذاتا بد، او صرفا اشاره می‌کند که کارهای تولیدی متفاوت شده و ظهور فن‌آوری‌های بزرگ به این معنی است که ما باید رویکرد‌مان را به اقتصاد عوض کنیم.
 |
