در روز حادثه بسیاری از افراد به طور حضوری شاهد این حادثه وحشتناک و درهم کوبیدن افراد در پیادهروها بودند
گزارش اختصاصی ایران استار
تجمع و سوگواری در محل حادثه؛
ابراز همدردی مردم مهربان شهرمان بود
در روز سهشنبه 24 آوریل جمعیت کثیری از ساکنان و مردم نقاط مختلف شهر تورنتو برای احساس همدردی و تسلیت به افراد و خانوادههای آسیبدیده در محل شروع این حادثه وحشتناک تجمع کرده و ضمن نثار دستهگل و برافراشتن پلاکاردهای فراوان حمایت و پشتیبانی خود را از مردم داغدیده اعلام کردند، که این گردهمایی هنوز ادامه دارد. همه منتظرند تا گزارش دقیقی از آنچه که اتفاق افتاده به طور رسمی به اطلاع مردم رسانده شود.
وقتی که ساعت سه بعد از ظهر روز سه شنبه 24 آوریل به داخل جمعیت گرد آمده در پائین خیابان فنیچ رفتم، فضای عرفانی خاصی که آمیخته به حزن و اندوه و احترام و همبستگی بود، سرتاسر وجودم را فرا گرفت. زن و مرد، پیر و جوان و حتی کودکان با دسته گلهای گوناگون برای ادای احترام و همدردی به آن محل آمده بودند. بسیاری از افراد گریه میکردند، خبرگزاریها در حال تهیه خبر بودند، مردم دستهدسته وارد میشدند. همه در یک حالت بهت و ناباوری قرار داشتند. هیچ کس انتظار یک چنین حادثهای را در تورنتو نداشت. کانادا کشور مهاجران از نقاط مختلف جهان است. همه با یک فرهنگ و احترام خاصی در کنار یکدیگر زندگی میکنند. آنچه که از همه در اینجا مهمتر است، انسان است. حال این مهمترین ارزشمندی جامعه مورد هجوم قرار گرفته بود. چه خوب است که با ایرانیان این ناحیه صحبت کنیم و آنها از مشاهدات خودشان برایمان سخن بگویند.
در روز حادثه بسیاری از افراد به طور حضوری شاهد این حادثه وحشتناک و درهم کوبیدن افراد در پیادهروها بودند.
مینا شمس که از تراس آپارتمانش ناظر این صحنه بود،به من گفت: خیلی صحنه دلخراش و بدی بود. من در تراس منزلم نشسته بودم و داشتم قهوه میخوردم که ناگهان مشاهده کردم یک ون سفید رنگ با سرعت زیاد در پیاده روی مقابل منزل ما با هر کسی که در سر راه خود میبیند به شدت برخورد میکند و به راه خود دامه میدهد. آن روز پس از روزهای زیادی که سرما و برف و باران ادامه داشت، روزی آفتابی و نسبتا گرم بود، من که از این هوای گرم خوشحال بودم با دیدن صحنههای دلخراش کشته شدن افراد حالت عادی خودم را از دست دادم و فکر میکردم که دارم خواب میبینم. نمیدانستم باید چکار کنم، بعد از چند دقیقه خیابانهای اطراف ما پر از پلیس و آمبولانس و نیروهای کمکی شد. من باز هم فکر میکردم که تصادفی صورت گرفته، به ناچار به پائین منزلمان رفتم و فهمیدم که این ون به قصد به داخل مردم رانده است.
تجمع و سوگواری در محل حادثه؛
ابراز همدردی مردم مهربان شهرمان بود
در روز سهشنبه 24 آوریل جمعیت کثیری از ساکنان و مردم نقاط مختلف شهر تورنتو برای احساس همدردی و تسلیت به افراد و خانوادههای آسیبدیده در محل شروع این حادثه وحشتناک تجمع کرده و ضمن نثار دستهگل و برافراشتن پلاکاردهای فراوان حمایت و پشتیبانی خود را از مردم داغدیده اعلام کردند، که این گردهمایی هنوز ادامه دارد. همه منتظرند تا گزارش دقیقی از آنچه که اتفاق افتاده به طور رسمی به اطلاع مردم رسانده شود.
وقتی که ساعت سه بعد از ظهر روز سه شنبه 24 آوریل به داخل جمعیت گرد آمده در پائین خیابان فنیچ رفتم، فضای عرفانی خاصی که آمیخته به حزن و اندوه و احترام و همبستگی بود، سرتاسر وجودم را فرا گرفت. زن و مرد، پیر و جوان و حتی کودکان با دسته گلهای گوناگون برای ادای احترام و همدردی به آن محل آمده بودند. بسیاری از افراد گریه میکردند، خبرگزاریها در حال تهیه خبر بودند، مردم دستهدسته وارد میشدند. همه در یک حالت بهت و ناباوری قرار داشتند. هیچ کس انتظار یک چنین حادثهای را در تورنتو نداشت. کانادا کشور مهاجران از نقاط مختلف جهان است. همه با یک فرهنگ و احترام خاصی در کنار یکدیگر زندگی میکنند. آنچه که از همه در اینجا مهمتر است، انسان است. حال این مهمترین ارزشمندی جامعه مورد هجوم قرار گرفته بود. چه خوب است که با ایرانیان این ناحیه صحبت کنیم و آنها از مشاهدات خودشان برایمان سخن بگویند.
در روز حادثه بسیاری از افراد به طور حضوری شاهد این حادثه وحشتناک و درهم کوبیدن افراد در پیادهروها بودند.
مینا شمس که از تراس آپارتمانش ناظر این صحنه بود،به من گفت: خیلی صحنه دلخراش و بدی بود. من در تراس منزلم نشسته بودم و داشتم قهوه میخوردم که ناگهان مشاهده کردم یک ون سفید رنگ با سرعت زیاد در پیاده روی مقابل منزل ما با هر کسی که در سر راه خود میبیند به شدت برخورد میکند و به راه خود دامه میدهد. آن روز پس از روزهای زیادی که سرما و برف و باران ادامه داشت، روزی آفتابی و نسبتا گرم بود، من که از این هوای گرم خوشحال بودم با دیدن صحنههای دلخراش کشته شدن افراد حالت عادی خودم را از دست دادم و فکر میکردم که دارم خواب میبینم. نمیدانستم باید چکار کنم، بعد از چند دقیقه خیابانهای اطراف ما پر از پلیس و آمبولانس و نیروهای کمکی شد. من باز هم فکر میکردم که تصادفی صورت گرفته، به ناچار به پائین منزلمان رفتم و فهمیدم که این ون به قصد به داخل مردم رانده است.
از افراد زیادی در رسانهها نقل قول مختلف شده است. مجتبی درخشانی که کتابفروشی پگاه متعلق به او است عنوان کردهاند، کشتههایی را در روی زمین مشاهده کرده که روی آنها را با پارچه پوشاندهاند. شدت تاثر و ناراحتی او به حدی بود که در روز سهشنبه نتوانست کتابفروشی خود را باز کند.
در داخل جمعیتی که برای ابراز همدردی با خانوادههای آسیبدیده در جنوب خیابان فینچ جمع شده بودند، جوانی ایرانی بسیار فعالیت میکرد و در برنامهریزی کارها مشارکت فعال داشت . با او به گفتگو پرداختم به آن توجه کنید:
- لطفا خودتان را معرفی کنید.
- من ارس رئیسی هستم.
- من امروز صحبتهای شما را در شبکه خبری Cp24 دیدم. چقدر خوب و حساب شده و با احساس در رابطه با این حادثه ناگوار صحبت کردید. شما چند سال است که در تورنتو هستید؟
- حدود 12 سال . به کار واردات و صادرات اشتغال دارم.
- نظرتان در رابطه با این حادثه که دیروز اتفاق افتاد چیست؟
- اینگونه حوادث مردم را به هم نزدیکتر میکند. من از دیروز تاکنون مدام اینجا بودم و در کارهای مختلف کمک کردم.
- این مراسم برای چه برگزار شده؟
- این مراسم برای همدردی با کسانی که مشکلات برای آنها فراهم شده برگزار گردیده. برای کمک روحی به مردم. ما این کار را شروع کردیم ولی وقتی که یک چنین اتفاقهایی میافتد مردم خودشان اقدام میکنند.
- این حادثه چه تاثیر در روحیه افراد در تورنتو میگذارد؟
- به نظر من تاثیر منفی زیادی نخواهد داشت. احتمالا این راننده مشکلات روحی روانی داشته و این حادثه را از روی نادانی بوجود آورده. آنچه که مهم است این است که جامعه تورنتو، جامعهای امن است.
- به نظر شما استقبال ایرانیان از این مراسم چگونه بوده است؟
- خوب بوده. البته مردم از همه جا دارند میآیند. از جاهای دور.
- چه صحبتی برای ایرانیان تورنتو در این گونه زمانها دارید؟
- همه با هم باشند. به یکدیگر کمک کنند.
- چه حرف دیگری دارید که اعلام کنید؟
- یک برنامه فاندریزینگ است که قرار است برای خانوادههای افراد حادثه دیده کمک جمع آوری شود . افراد میتوانند به آدرس محل بروند و کمک کنند.
شبکههای مختلف تلویزیونی به شدت فعال هستند و اخبار و گفتگوهای زنده پخش میکنند. شبکههای CTV ، CP24 ، NEWSGLOBAL ، AMERICAN SATELLITE UPLINK، تا آن لحظهای که من در میان جمعیت بودم از شبکههای تلویزیونی و رسانههای ایرانی خبری نبود. از میان خبرنگاران و رسانهها، شبکه خبری CP24 بسیار فعال بود، به خبرنگاری از این شبکه نزدیک شدم و در حالیکه سخت گرفتار بود، با من چند لحظهای صحبت کرد. البته او نظر شخصی خودش را درباره این حادثه گفت و هنگام گفتگو میکروفن شبکه CP24 خود را پایین نگهداشت تا در عکس دیده نشود.
- من خبرنگار هفتهنامه ایران استار، رسانه فارسی زبان تورنتو هستم، لطفا خودتان را معرفی کنید.
- من کریستینا از از شبکه CP24 هستم.
- نظر شما درباره این حادثه چیست؟چگونه این اتفاق افتاد؟
- این حادثه بر اثر برخورد یک ون دیروز اتفاق افتاد. راننده، ون خود را به میان عابران در پیادهروی روبرو هدایت کرد و موجب کشته شدن ده نفر و زخمی شدن 15 نفر گردید.
- این جمعیت در اینجا به چه منظور شرکت کردهاند؟
- برای احساس همدردی با خانوادههای افرادی که حادثه دیدهاند.
- چه اطلاعاتی از راننده ون دارید؟
- چیزی که تاکنون اعلام شده، او 25 سال سن دارد و اسمش آلک میناسیان است.
- از شما تشکر میکنم.
- من هم همینطور.
خیابان یانگ از فینیچ تا شپرد بسته شده است. این ناحیه از شهر که پر رفت و آمد و شلوغ است،اکنون دو روز است که در سکوت فرو رفته، بعضی مغازهها بستهاند، ایستگاه مترو فعالیت ندارد . یک غم و ناراحتی محسوسی همه جا را فرا گرفته. در میان جمعیت جوانی ایرانی را دیدم که سخت مشغول گرفتن عکس و فیلم بود . به او نزدیک شدم و پرسیدم:
- با سلام، ممکنه خودتان را معرفی کنید.
- من مازیار میر بشیری هستم، ساکن تورنتو، 28 ساله در این شهر زندگی میکنم. امروز آمدم اینجا تا به نوعی با حادثه دیدهها و خانواده آنها احساس همدردی کنم. این اتفاقی که افتاده واقعا باورنکردنی است. چرا در تورنتو باید یک چنین اتفاقی بیفتد. این خبر شوکدهنده بود. خیلی خوشحالم که این بار مسبب این حادثه مسلمان نبود، تا جامعه ما مورد اتهام قرار گیرد. آنطوریکه من بررسی و تحقیق کردم، راننده این ون یعنی آقای الک میناسیان، مشکل روحی و روانی داشته، واقعا متاسفم که این اتفاق افتاده و انسانهایی از بین رفتهاند.
- به نظر شما چکار باید کرد تا از تکرار این گونه حوادث جلوگیری شود؟
- این گونه اتفاقها را نمیتوان پیشبینی کرد. ولی کسی که مریض است در هر جای دنیا که باشد، وقتی فشار روحی و روانی دارد، فشار کار و زندگی دارد، ممکن است موجب چنین کارهایی شود.
- در اینطور مواقع وظیفه ما ایرانیها چیست؟
- به نظر من خیلی مهم است ما که جمعیت زیادی در تورنتو هستیم با همه همدردی کنیم، به مردم دیگر و کامیونیتیهای دیگر خودمان را نشان دهیم که ما هم قسمتی از این جامعه هستیم. اینجا خانه دوم ماست، ما در اینجا زندگی میکنیم. به حادثه دیدهها دلداری دهیم.
- در این جمعیت اینجا، آیا شما ایرانی هم دیدید؟
- بله، حدود 7-8 نفر ایرانی دیدم. خانمی را دیدم که او داشت گریه میکرد. خیلی ناراحت بود. این اتفاق دل هر کسی را تکان داده نه تنها ایرانیها، از هر کامیونیتی دیگر. حتی توریستها سخت از این واقعه ناراحتند.
در میان جمعیت خانم موقری با دسته گلی زیبا تازه وارد شده است و دارد به سمت محل یادبود میرود تا او نیز به گروه همدردیکنندگان بپیوندد. فکر کنم ایرانی است و به سمتش میروم، قبل از آنکه گل خود را در محل قرار دهد، از او می پرسم:
- سلام عرض میکنم. از طرف مجله ایران استار مزاحم شدم. ممکنه خودتان را معرفی کنید.
- با سلام من فرح مزیدی هستم. حدود 5 سال است که در تورنتو زندگی میکنم.
- امروز با این دسته گل زیبا برای چه کاری به این محل آمدهاید؟
- برای همدردی با کشتهشدگان و صدمهدیدگان دیروز. این کار یک فاجعه انسانی بود. آنقدر ناراحت هستم که نمیدانم چگونه احساس همدردی خود را اعلام کنم. وقتی جنازهها را روی زمین دیدم واقعا حال خودم را نمیفهمیدم. خیلی متاسف شده بودم که چطور ممکنه یکنفر این کار را بکند.
- چه صحبتی برای ایرانیها در این طور مواقع دارید؟
- به ایرانیهای عزیز توصیه میکنم با اتحاد، با یکی بودن، با همدردی، با درک متقابل و احترام متقابل زندگی بهتری را در اینجا بسازیم. به قول سعدی:
بنیآدم اعضای یکدیگرند ...............................که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار....................... دگر عضوها را نماند قرار
واقعا هم شاید خودمان متوجه نشویم، هر ناراحتی و هر فاجعه انسانی که اتفاق میافتد. همه ما بدنمان درد میگیرد، روحمان به درد میآید، راحت نمیتوانیم باشیم.
چو عضوی به درد آورد روزگار....................... دگر عضوها را نماند قرار
واقعا هم شاید خودمان متوجه نشویم، هر ناراحتی و هر فاجعه انسانی که اتفاق میافتد. همه ما بدنمان درد میگیرد، روحمان به درد میآید، راحت نمیتوانیم باشیم.
- به نظر شما چکار باید کرد که این نوع وقایع اتفاق نیفتد؟
- من فکر کنم بیشتر باید به یکدیگر توجه کنیم . به هم عشق و محبت داشته باشیم . حداقل به بچههایمان یاد بدهیم که محبت چیست. من فکر میکنم بچههایی که در کانون خانوادهای پرمهر بزرگ شوند و توجه مناسبی از خانواده بگیرند میتوانند انسانهایی پر محبتتر باشند و میتوانند به بقیه هم همان مهر و محبت را بدهند. فکر کنم اینگونه مسائل به علت این نوع کمبود که در زندگی افراد وجود دارد، باعث میشود که کار به اینجا کشیده شود. هیچ چیزی بهتر از یک آرامش درون برای خود و خانواده و دیگران نیست.
- شما معلم هستید؟ از حرفهایتان معلوم است.
- بله، معلم هستم.
- امیدوارم سالم و موفق باشید، خانم نمونه ایرانی.
- ممنونم، خدا نگهدار شما.
گزارش ما و صحبت با افراد گوناگون در رابطه با حادثه ناگوار تورنتو را ملاحظه کردید. همه افراد از هر کامیونیتی از این اتفاق ناراحت و غمگین هستند. ساعت ده شب روز سه شنبه است. آدم دلش نمیخواهد که از کنار این مردم، این دسته گلها، این شمعهای روشن که همه اشکبار هستند، جایی برود. گویی آسمان هم در این حادثه سوگوار است. باران آرام میبارد. شعله شمعها در داخل لالهها با وزش نسیم ملایم جا به جا میشوند. چند دقیقه بعد خیابان یانگ باز میشود و رفت و آمد دوباره به حالت عادی بر میگردد. من هم محل یادبود را ترک میکنم. در دلم این شعر سعدی را زمزمه میکنم که گویی برای این حادثه سروده است:
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران ........................کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد..............داند که سخت باشد قطع امیدواران
با ساربان بگویید احوال آب چشمم ...................تا بر شتر نبندد محمل به روز باران
سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل...........بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران
چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت.........باقی نمیتوان گفت الا به غمگساران
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران ........................کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد..............داند که سخت باشد قطع امیدواران
با ساربان بگویید احوال آب چشمم ...................تا بر شتر نبندد محمل به روز باران
سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل...........بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران
چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت.........باقی نمیتوان گفت الا به غمگساران
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, آوریل 25, 2018 - 20:00
درباره نویسنده/هنرمند
Hassan Golmohammadi حسن گلمحمدی نویسنده، شاعر و روزنامه نگار ساکن تورنتو است. او عضو هیئت علمی در دانشگاه تهران بوده و دهها جلد کتاب و صدها مقاله از او در ایران و کانادا منتشر شده است. |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو