شاید همسر شخص قبلاً هرگز به این فکر نیفتاده باشد که واقعاً متوجه دردی که خود بوجود آورده است بشود
در زندگی زناشویی گاهگاهی از یکی از طرفین خطاها و یا اشتباهاتی سر میزند که میتوان با صبر و حوصله و بخشش از آنها عبور نمود. شکی نیست که این ارتباط مهمی با نوع خطا دارد.
مراحلی وجود دارد که افراد میتوانند با دقت در آن و اجرای آن مراحل گفتگوهای آسیب رساننده خود را ترمیم و بخشش نمایند. شخص آسیب دیده بایستی بهوضوح درباره درد و ناراحتی خود تا آنجائیکه ممکن است به سادگی صحبت نماید. البته این همیشه آسان نیست. معنی آن اینست که اگر در این زمینه خیلی مقاومت نمائید و بر ضد همسر خود موردی را بوجود آورید و روی درد و زجر خود تمرکز نمائید، حل مشکل سختتر میشود. شما به سادگی درباره وضعیتی که اتفاق افتاده و چگونگی اثر آن بر احساس تندرستی شما با همسرتان صحبت نمایید. هر زمان که احساس آزار و آسیب دیدن مینمائید میتوانید به پرسشهای زیر پاسخ دهید:
* در لحظات نیاز فوری، آیا من احساس محرومیت از راحتی نمودهام.
* آیا من احساس بیوفایی و تنهای نمودهام.
* آیا من از طرف همسرم احساس بیارزشی مینمایم، در حالیکه به شدت نیاز به باارزش بودن میکنم، زیرا من و احساساتم مهم هستند.
* آیا همسر من به جای عامل ایمنی که من به آن نیاز دارم منبع خطر برای من بوده است. این در واقع بهطور مستقیم طبیعت روان زخمی شما را که قبلاً آزار دیدهاید میرساند.
البته پیدا کردن طعم تلخ از داخل وضعیت سوپ عاطفی میتواند بسیار مشکل باشد.
پیدا کردن طعم وضعیت عاطفی آزاردیده بسیار سخت است. این به همان اندازه برای همسری که احساس گناه میکند و بایستی بماند و حالت طرف مقابل خود را با نگرانی و غم بشنود هم سخت است. زمانیکه هر دو طرف اشکالات گفتگوهای خود را متوجه شده باشند و نقاط ضعف خود را کشف کرده باشند، میتوانند به همدیگر کمک نمایند و در مسائل تولید کننده نگرانی و عصبانیت همدیگر را سهیم نمایند. زمانیکه هر دو زن و شوهر متوجه آزار و اذیتها، نیازها و ترسهای خود نسبت به یکدیگر شوند، میتوانند کوتاه بیایند و به همدیگر کمک کنند و مشکلات پیش آمده را با هم حل نمایند.
به عنوان مثال خانمی مبتلا به بیماری سرطان میشود و بعد از ورود به خانه با حالتی نزار از وضع خود مینالد، اما همسرش به او توجهی ندارد، ناگهان خواهر خانم از در وارد منزل آنها میشود، شوهر بلند میشود و او را بغل میکند و کوشش میکند او را آرام و راحت نماید. شکی نیست این رفتار شوهر حال خانم را بدتر میکند و خیلی ناراحت میشود. پس از رفتن خواهر او روی به شوهرش مینماید و از او گله میکند، شوهر متوجه عمل خود میشود و میگوید حق به جانب تو است، از اینجا درمان شروع میشود. همسر آسیب رسانیده از لحاظ عاطفی حضور دارد و متوجه درد و زخم روانی همسر خود میشود و به خطایی که کرده واقف میگردد.
تا زمانیکه شخص آسیب دیده احساس نکند که درد او واقعا تشخیص داده شده است نمیتواند از آن خاطرات تلخ بگذرد. این افراد آسیب دیده بارها همسر خود را به کمک میطلبند و فکرشان با این تقاضا و درخواست مشغول میباشد. این بسیار صحیح است اگر همسر بتواند وابستگی هر دو را به همدیگر متوجه شود. اگر همسر نتواند ببیند که چقدر شریک زندگی خود را اذیت کرده و آسیب رسانیده است چگونه میتواند به او وابسته شود و یا احساس امنیت با او نماید.
در بحث روان زخمی گذشته، طرفی که مورد آسیب قرار گفته است، ممکن است مجدد احساس شرم و خود-سرزنش کردن پیدا کند. این به شخص کمک میکند که به خاطر داشته باشد که اشتباه در عشق و علاقه غیرقابل چشمپوشی است. همه زن و شوهرها بعضی مواقع احساس دور شدن از همسر خود میکنند و علاقه به نزدیک شدن آنها پیدا مینمایند. متاسفانه ماها به نحوی از موضوع غافل میشویم و در نتیجه در ترسها و یا خشمهای خود میمانیم و فرصت گرفتن همسر در هنگام افتادن را از دست میدهیم. یادمان باشد که هرگز یک همسر کامل و بدون عیب و نقص وجود ندارد.
شاید همسر شخص قبلاً هرگز به این فکر نیفتاده باشد که واقعاً متوجه دردی که خود بوجود آورده است بشود. این مهم است که آنرا به یاد داشته باشیم، حتی اگر پیش آمد در قدیم اتفاق افتاده باشد. همسر آسیب دیده میتواند آنچه را که به آینده او ارتباط پیدا میکند را تغییر دهد. کمک به فهم فردی که آسیب دیده باشد، باعث میشود که او پیشآمد را مجدداً بیاد آورد. همراهی عاطفی با طرف آسیب دیده باعث میشود که او با درد خود کنار بیاید و راههای دیگری برای کمک پیدا نماید.
در اینگونه موارد زن و شوهرها به فکر عبارت:"دیگر هرگز اتفاق نمیافتد" میافتند. یعنی نوشتههای قبلی خود را مجدداً مطالعه مینمایند.
آنهایی که آسیب دیدهاند حالا دیگر به جراحات خود واقف میشوند و احساس تاسف و پشیمانی میکنند. این البته شکل عذرخواهی دفاعی و یا بیعلاقگی نمیباشد. گفتن اینکه من معذرت میخواهم البته با تن صدا و حالتی پشیمان شده میتواند تنها درد طرف مقابل را کاهش میدهد. اما اگر بخواهیم که طرف مقابل عذرخواهی را باور کند، باید به او خوب گوش فرا دهیم و با درد او خود را سهیم نمائیم.
باید به او نشان دهیم که درد او روی ما اثر گذاشته است. عذرخواهی در واقع باید دعوت به اصلاح کردن و درست کردن باشد. در اینجا شخص آسیب دیده متوجه میشود که به چه چیزی نیاز دارد تا به روان زخمی خود خاتمه دهد. او برای ارضای این نیاز از همسر پرسش مینماید و همسر میتواند به او پاسخ متفاوتی از آنچه قبلاً میداده است بدهد. این پاسخهای همسر شکل جدیدی از وابستگی عاطفی آنها است که به عنوان یک داروی درمانکننده عمل میکند. همسر به او میگوید من از تو حمایت و آرامش میخواهم، من به لمس کردن تو نیاز دارم و همین حالا نیاز دارم. زیرا ممکن است هنوز آن احساسات آسیب دیده ترسناک و ناامید کننده با او باشد. همسر میگوید تو باید احساس کنی و روی من حساب کنی و من در حالی که تو فکر میکنی هستم. حالا کمکم دارم یاد میگیرم و نمیخواهم که تو احساس تنهایی و ترس نمایی این در واقع مرحله بهبودی بحث و گفتگو است.
در اینجا بهتر است که زن و شوهر داستان و یا پیشآمد آسیب زننده را مجدداً درباره اش بحث و گفتگو نمایند. اگر بحثهای ناجور قبلی حالت مزمن به خود گرفته باشد، و اطمینان به همدیگر به حداقل خود رسیده باشد. بخشش در گفتگوهای آسیب دیدهها بایستی مجدداً تکرار شوند. البته اینبار تکرار حوادث گذشته با آرامش و بدون خشونت بوجود میآید.
مراحلی وجود دارد که افراد میتوانند با دقت در آن و اجرای آن مراحل گفتگوهای آسیب رساننده خود را ترمیم و بخشش نمایند. شخص آسیب دیده بایستی بهوضوح درباره درد و ناراحتی خود تا آنجائیکه ممکن است به سادگی صحبت نماید. البته این همیشه آسان نیست. معنی آن اینست که اگر در این زمینه خیلی مقاومت نمائید و بر ضد همسر خود موردی را بوجود آورید و روی درد و زجر خود تمرکز نمائید، حل مشکل سختتر میشود. شما به سادگی درباره وضعیتی که اتفاق افتاده و چگونگی اثر آن بر احساس تندرستی شما با همسرتان صحبت نمایید. هر زمان که احساس آزار و آسیب دیدن مینمائید میتوانید به پرسشهای زیر پاسخ دهید:
* در لحظات نیاز فوری، آیا من احساس محرومیت از راحتی نمودهام.
* آیا من احساس بیوفایی و تنهای نمودهام.
* آیا من از طرف همسرم احساس بیارزشی مینمایم، در حالیکه به شدت نیاز به باارزش بودن میکنم، زیرا من و احساساتم مهم هستند.
* آیا همسر من به جای عامل ایمنی که من به آن نیاز دارم منبع خطر برای من بوده است. این در واقع بهطور مستقیم طبیعت روان زخمی شما را که قبلاً آزار دیدهاید میرساند.
البته پیدا کردن طعم تلخ از داخل وضعیت سوپ عاطفی میتواند بسیار مشکل باشد.
پیدا کردن طعم وضعیت عاطفی آزاردیده بسیار سخت است. این به همان اندازه برای همسری که احساس گناه میکند و بایستی بماند و حالت طرف مقابل خود را با نگرانی و غم بشنود هم سخت است. زمانیکه هر دو طرف اشکالات گفتگوهای خود را متوجه شده باشند و نقاط ضعف خود را کشف کرده باشند، میتوانند به همدیگر کمک نمایند و در مسائل تولید کننده نگرانی و عصبانیت همدیگر را سهیم نمایند. زمانیکه هر دو زن و شوهر متوجه آزار و اذیتها، نیازها و ترسهای خود نسبت به یکدیگر شوند، میتوانند کوتاه بیایند و به همدیگر کمک کنند و مشکلات پیش آمده را با هم حل نمایند.
به عنوان مثال خانمی مبتلا به بیماری سرطان میشود و بعد از ورود به خانه با حالتی نزار از وضع خود مینالد، اما همسرش به او توجهی ندارد، ناگهان خواهر خانم از در وارد منزل آنها میشود، شوهر بلند میشود و او را بغل میکند و کوشش میکند او را آرام و راحت نماید. شکی نیست این رفتار شوهر حال خانم را بدتر میکند و خیلی ناراحت میشود. پس از رفتن خواهر او روی به شوهرش مینماید و از او گله میکند، شوهر متوجه عمل خود میشود و میگوید حق به جانب تو است، از اینجا درمان شروع میشود. همسر آسیب رسانیده از لحاظ عاطفی حضور دارد و متوجه درد و زخم روانی همسر خود میشود و به خطایی که کرده واقف میگردد.
تا زمانیکه شخص آسیب دیده احساس نکند که درد او واقعا تشخیص داده شده است نمیتواند از آن خاطرات تلخ بگذرد. این افراد آسیب دیده بارها همسر خود را به کمک میطلبند و فکرشان با این تقاضا و درخواست مشغول میباشد. این بسیار صحیح است اگر همسر بتواند وابستگی هر دو را به همدیگر متوجه شود. اگر همسر نتواند ببیند که چقدر شریک زندگی خود را اذیت کرده و آسیب رسانیده است چگونه میتواند به او وابسته شود و یا احساس امنیت با او نماید.
در بحث روان زخمی گذشته، طرفی که مورد آسیب قرار گفته است، ممکن است مجدد احساس شرم و خود-سرزنش کردن پیدا کند. این به شخص کمک میکند که به خاطر داشته باشد که اشتباه در عشق و علاقه غیرقابل چشمپوشی است. همه زن و شوهرها بعضی مواقع احساس دور شدن از همسر خود میکنند و علاقه به نزدیک شدن آنها پیدا مینمایند. متاسفانه ماها به نحوی از موضوع غافل میشویم و در نتیجه در ترسها و یا خشمهای خود میمانیم و فرصت گرفتن همسر در هنگام افتادن را از دست میدهیم. یادمان باشد که هرگز یک همسر کامل و بدون عیب و نقص وجود ندارد.
شاید همسر شخص قبلاً هرگز به این فکر نیفتاده باشد که واقعاً متوجه دردی که خود بوجود آورده است بشود. این مهم است که آنرا به یاد داشته باشیم، حتی اگر پیش آمد در قدیم اتفاق افتاده باشد. همسر آسیب دیده میتواند آنچه را که به آینده او ارتباط پیدا میکند را تغییر دهد. کمک به فهم فردی که آسیب دیده باشد، باعث میشود که او پیشآمد را مجدداً بیاد آورد. همراهی عاطفی با طرف آسیب دیده باعث میشود که او با درد خود کنار بیاید و راههای دیگری برای کمک پیدا نماید.
در اینگونه موارد زن و شوهرها به فکر عبارت:"دیگر هرگز اتفاق نمیافتد" میافتند. یعنی نوشتههای قبلی خود را مجدداً مطالعه مینمایند.
آنهایی که آسیب دیدهاند حالا دیگر به جراحات خود واقف میشوند و احساس تاسف و پشیمانی میکنند. این البته شکل عذرخواهی دفاعی و یا بیعلاقگی نمیباشد. گفتن اینکه من معذرت میخواهم البته با تن صدا و حالتی پشیمان شده میتواند تنها درد طرف مقابل را کاهش میدهد. اما اگر بخواهیم که طرف مقابل عذرخواهی را باور کند، باید به او خوب گوش فرا دهیم و با درد او خود را سهیم نمائیم.
باید به او نشان دهیم که درد او روی ما اثر گذاشته است. عذرخواهی در واقع باید دعوت به اصلاح کردن و درست کردن باشد. در اینجا شخص آسیب دیده متوجه میشود که به چه چیزی نیاز دارد تا به روان زخمی خود خاتمه دهد. او برای ارضای این نیاز از همسر پرسش مینماید و همسر میتواند به او پاسخ متفاوتی از آنچه قبلاً میداده است بدهد. این پاسخهای همسر شکل جدیدی از وابستگی عاطفی آنها است که به عنوان یک داروی درمانکننده عمل میکند. همسر به او میگوید من از تو حمایت و آرامش میخواهم، من به لمس کردن تو نیاز دارم و همین حالا نیاز دارم. زیرا ممکن است هنوز آن احساسات آسیب دیده ترسناک و ناامید کننده با او باشد. همسر میگوید تو باید احساس کنی و روی من حساب کنی و من در حالی که تو فکر میکنی هستم. حالا کمکم دارم یاد میگیرم و نمیخواهم که تو احساس تنهایی و ترس نمایی این در واقع مرحله بهبودی بحث و گفتگو است.
در اینجا بهتر است که زن و شوهر داستان و یا پیشآمد آسیب زننده را مجدداً درباره اش بحث و گفتگو نمایند. اگر بحثهای ناجور قبلی حالت مزمن به خود گرفته باشد، و اطمینان به همدیگر به حداقل خود رسیده باشد. بخشش در گفتگوهای آسیب دیدهها بایستی مجدداً تکرار شوند. البته اینبار تکرار حوادث گذشته با آرامش و بدون خشونت بوجود میآید.
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: چهارشنبه, ژانویه 16, 2019 - 19:00
درباره نویسنده/هنرمند
![]() | Safar Daee دکتر صفر داعی دکترای روانشناسی از دانشگاه انگلستان 905-770-4556 |
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو
ویراستار اول: آرش مقدم؛ ویراستار نهایی: پر ابراهیمی - ویراستاری موقت: عباس حسنلو