دوستی دارید که توی زندگیش موفقه؟ به هر چیزی که خواسته رسیده؟به رویاهاش دستیابی پیدا کرده؟ هر روز میدونه باید چکار کنه؟ به کجا بره و برای چی زنده هست؟
امروز من، فرشته نیکخواه Social famous worker and Life Coach مدیر و موسس Aram center Social work wellness and coaching institute برای شما درباره لزوم هدف در زندگیتون صحبت میکنم.
شما فکر میکنید چرا دوستتان موفقه؟ چرا به رویاهاش دستیابی پیدا کرده؟ چرا به هر چی که خواسته رسیده؟ من بهتون میگم چرا!
چون هدفش را رویایش قرار داده، نه رویایش را هدف.
شاید فکر کنید تفاوت رویا و هدف چه هست؟ اول لازمه که یک تعریفی از هدف بدانیم. هدف یعنی نیاز و خواسته ما. یعنی چیزی که خواسته ما و هدف ماست، اما رویا خواسته ماست و لزوما نیاز ما نیست. ما لزوما به چیزی که رویایش را داریم نیاز نداریم، اما باید دقت کنیم آنچه را که هدف قرار میدهیم لزوما به آن نیاز داشته باشیم. چرا باید هدف داشته باشیم؟ فرض کنید که شما کاپیتان یک کشتی هستید، یک کشتی را کلی مسافر به شما می دهند و در دریا رهایتان میکنند اگر ندانید که به کجا باید بروید، از کدام مسیر باید بروید، در چه مدتی باید بروید، هر موجی و هر بادی شما را از راه بدر میکند و به مسیر دیگری خواهد برد، شاید حتی باعث توقف شما شود، غرق شوید یا حتی برگردید. اما وقتی در زندگیتان هدف دارید، صبح که بیدار میشوید میدانید برای چه زندهاید، میدانید باید چکار کنید، میدانید باید روزتان را چگونه بگذرانید، برای زندگیتان برنامهریزی میکنید، هر چقدر سنگ سر راه شما بیفتد، شما از روی آن سنگ میپرید، نتوانستید بپرید، سنگ را بلند میکنید، نتوانستید سنگ را بلند کنید، سنگ را دور میزنید ولی بالاخره راهش را پیدا میکنید. چرا؟ چون میدانید که باید برسید. میدانید که باید به کجا بروید. بقول صائب تبریزی که میگه:" لازمه تیرهواییست نرسیدن به هدف". یعنی چی؟ یعنی وقتی تیری را به هوا شلیک میکنید نباید توقع داشته باشید که به هدف بخوره. وقتی شما در طول روز بیهدف زندگی میکنید نباید توقع داشته باشید که به هدفتان برسید.
اما هدف شما باید چه خاصیتی داشته باشه؟ هدف شما باید واقعی باشه؟ شما نمیتوانید یک مسئله رویایی را هدفتان قرار دهید، مسلمه که بهش نمیرسید. هدفتان باید قابلیت امکانپذیری داشته باشد. باید بتوانید در یک مقطع زمانی آن هدف را انجام دهید. باید بتوانید هدفتان را اندازهگیری کنید.
هدفتان باید خاص باشه، شما نمیتوانید یک هدف کلی داشته باشید و توقع داشته باشید که به همه آنها یکجا برسید. باید بتوانید هدفتان را خرد کنید و در هدفهای کوچکتری قرار دهید. رسیدن به هدفهای کوچکتر راحتتر است. سنگ بزرگ را نمیتوانیم یکدفعه داشته باشیم اما میتوانیم سنگهای کوچکی جمع کنیم و با آنها سنگ بزرگی داشته باشیم.
هدفهایتان را بنویسید، بعد ببینید اینها هدف شماست یا فقط خواسته شما. آنچه خواسته شماست رویاست، آرزوست. خوبه که بهش فکر کنید، اما وقتتان را برای آن هدر ندهید. وقت و برنامه زندگیتان را بگذارید روی آنچه نیازتان است. چرا؟ چون انگیزهتان را از دست نمیدهید. برای همین است که ما یک زمانهایی برنامههایی داریم ولی انگیزهمان را از دست میدهیم، حوصله انجامش را نداریم، چون بهش نیازی نداریم. انسان باید انگیزه داشته باشه، هدفی را انتخاب کنید که برایش انگیزه دارید. هدفی را انتخاب کنید که برایش زمانبندی دارید، هدفی را انتخاب کنید که بهش نیاز دارید.
هدفتان را رویایتان قرار دهید، لیستی از هدفهایتان تهیه کنید، رویاهایتان را کنار بگذارید. هدفتان را با برنامهریزی و فکر باز به جلو ببرید تا به آن برسید.
روزتان خوش، خدا نگهدار.
امروز من، فرشته نیکخواه Social famous worker and Life Coach مدیر و موسس Aram center Social work wellness and coaching institute برای شما درباره لزوم هدف در زندگیتون صحبت میکنم.
شما فکر میکنید چرا دوستتان موفقه؟ چرا به رویاهاش دستیابی پیدا کرده؟ چرا به هر چی که خواسته رسیده؟ من بهتون میگم چرا!
چون هدفش را رویایش قرار داده، نه رویایش را هدف.
شاید فکر کنید تفاوت رویا و هدف چه هست؟ اول لازمه که یک تعریفی از هدف بدانیم. هدف یعنی نیاز و خواسته ما. یعنی چیزی که خواسته ما و هدف ماست، اما رویا خواسته ماست و لزوما نیاز ما نیست. ما لزوما به چیزی که رویایش را داریم نیاز نداریم، اما باید دقت کنیم آنچه را که هدف قرار میدهیم لزوما به آن نیاز داشته باشیم. چرا باید هدف داشته باشیم؟ فرض کنید که شما کاپیتان یک کشتی هستید، یک کشتی را کلی مسافر به شما می دهند و در دریا رهایتان میکنند اگر ندانید که به کجا باید بروید، از کدام مسیر باید بروید، در چه مدتی باید بروید، هر موجی و هر بادی شما را از راه بدر میکند و به مسیر دیگری خواهد برد، شاید حتی باعث توقف شما شود، غرق شوید یا حتی برگردید. اما وقتی در زندگیتان هدف دارید، صبح که بیدار میشوید میدانید برای چه زندهاید، میدانید باید چکار کنید، میدانید باید روزتان را چگونه بگذرانید، برای زندگیتان برنامهریزی میکنید، هر چقدر سنگ سر راه شما بیفتد، شما از روی آن سنگ میپرید، نتوانستید بپرید، سنگ را بلند میکنید، نتوانستید سنگ را بلند کنید، سنگ را دور میزنید ولی بالاخره راهش را پیدا میکنید. چرا؟ چون میدانید که باید برسید. میدانید که باید به کجا بروید. بقول صائب تبریزی که میگه:" لازمه تیرهواییست نرسیدن به هدف". یعنی چی؟ یعنی وقتی تیری را به هوا شلیک میکنید نباید توقع داشته باشید که به هدف بخوره. وقتی شما در طول روز بیهدف زندگی میکنید نباید توقع داشته باشید که به هدفتان برسید.
اما هدف شما باید چه خاصیتی داشته باشه؟ هدف شما باید واقعی باشه؟ شما نمیتوانید یک مسئله رویایی را هدفتان قرار دهید، مسلمه که بهش نمیرسید. هدفتان باید قابلیت امکانپذیری داشته باشد. باید بتوانید در یک مقطع زمانی آن هدف را انجام دهید. باید بتوانید هدفتان را اندازهگیری کنید.
هدفتان باید خاص باشه، شما نمیتوانید یک هدف کلی داشته باشید و توقع داشته باشید که به همه آنها یکجا برسید. باید بتوانید هدفتان را خرد کنید و در هدفهای کوچکتری قرار دهید. رسیدن به هدفهای کوچکتر راحتتر است. سنگ بزرگ را نمیتوانیم یکدفعه داشته باشیم اما میتوانیم سنگهای کوچکی جمع کنیم و با آنها سنگ بزرگی داشته باشیم.
هدفهایتان را بنویسید، بعد ببینید اینها هدف شماست یا فقط خواسته شما. آنچه خواسته شماست رویاست، آرزوست. خوبه که بهش فکر کنید، اما وقتتان را برای آن هدر ندهید. وقت و برنامه زندگیتان را بگذارید روی آنچه نیازتان است. چرا؟ چون انگیزهتان را از دست نمیدهید. برای همین است که ما یک زمانهایی برنامههایی داریم ولی انگیزهمان را از دست میدهیم، حوصله انجامش را نداریم، چون بهش نیازی نداریم. انسان باید انگیزه داشته باشه، هدفی را انتخاب کنید که برایش انگیزه دارید. هدفی را انتخاب کنید که برایش زمانبندی دارید، هدفی را انتخاب کنید که بهش نیاز دارید.
هدفتان را رویایتان قرار دهید، لیستی از هدفهایتان تهیه کنید، رویاهایتان را کنار بگذارید. هدفتان را با برنامهریزی و فکر باز به جلو ببرید تا به آن برسید.
روزتان خوش، خدا نگهدار.