نمیدانم گویی در داخل این شراب از همان علفها ریخته بودند. ناگهان زندگی را پست مدرن دیدیم، احساس کردیم با سر راه میرویم و دنیا را از پایین به بالا میبینیم. اتومبیلها روی سقف حرکت میکردند و چرخهایشان در بالای اتاق میچرخیدند. آسمان به زمین آمده بود و زمین جای آن را گرفته بود، خلاصه کله پا شده بودیم. گویی ما را از سقف آویزان کرده بودند
از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد آنکه حقیر بر اساس خصلت فضولی که در ژن بنیادیمان پنهان است، دور از چشم عیال و فرزندان و دوستان وهمکاران سری زدیم به سایت علفکشی.(برای آن که بدآموزی نداشته باشد نام علف را سانسور کردهایم.) دل به دریا زدیم و یک بسته نازنین از آن خریدیم که علفهای مذکور شبیه گل کلم بروکلی با ناز و کرشمه تمام در روی هم خودشان را به خواب غفلت زده بودند. آن اکسیر اعظم را بردیم به جایی پنهانی و چون نمیدانستیم باید با آن چه کنیم، مقداری را در دهانمان گذاشتیم و جویدیم، آنقدر بوی بد میداد که نتوانستیم قورت دهیم، تف کردیم. اما چشمتان روز بد نبیند، چند لحظه بعد دنیایمان دنیای دیگری شد. به همه افراد که در خیابان راه میرفتند لبخند دموکراسی و آزادی میزدیم. به علیا مخدرات چشم نازک کرده و عشوه میآمدیم، وقتی سوار اتوبوس شدیم، راننده با چشم خمار ما را ندید. چون به خانه رسیدیم آنچنان کیفمان کیفور شده بود که عیال نازنین را همچون حوری 14 ساله میدیدیم و آب از چشم و دهان و بینیمان برای گرفتن یک KISS از او روان گشته بود. وقتی به تلویزیون نگاه کردیم، دیدیم همه خبرها خوشحالکننده است و صحبت از جنگ و درگیری در هیچ جای جهان نیست. عمو ترامپ لباس سانتاکلاز پوشیده بود و با همه عکس میگرفت. بانکها بهره وامها را پایین آورده بودند و اگر میخواستیم قسط وام بدهیم، باید هزار خواهش و تمنا، من بمیرم و تو بمیری میکردیم تا بانک قبول کندکه قسط مورگیجمان را بگیرد. به صندوق پستیمان رفتیم، دیدیم تمام صورتحسابهای برق، گاز و آب، سفید و بدون مبلغ آمده است.
خلاصه نمیدانستیم چکار کنیم. از شدت آرامش و بیخیالی به روی کاناپه داخل هال لم دادیم و دست به دعا برداشتیم و گفتیم:خدایا، از بیغم و غصه بودن داریم میمیریم، لطفاً یک کمی برایمان مشکلات بفرست تا اینقدر بیخیال نباشیم. تا رفتیم به خودمان بیاییم، از شدت خوشحالی و بیغمی خوابمان برد. صبحگاهان با صدای پیامک تلفن همراهمان بیدار شدیم. دیدیم از محل کارمان اطلاع دادهاند که همکار خوشبخت چون امروز در اداره کاری نداریم، میتوانید به سرکار نیایید و در منزل استراحت کنید، حقوق شما پرداخت میشود. در منزل ماندیم. نمیدانستیم از خوشبختی چکار کنیم. پیش خودمان فکر کردیم که برای آیندهمان فالی از حافظ بگیریم تا ببینیم دنیا دست کیست. دیوان او را گشودیم، به ما گفت:
مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی
وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید
مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی
بنابراین بیدرنگ قدحی از شراب ناب نوش جان کردیم. نمیدانم گویی در داخل این شراب از همان علفها ریخته بودند. ناگهان زندگی را پست مدرن دیدیم، احساس کردیم با سر راه میرویم و دنیا را از پایین به بالا میبینیم. اتومبیلها روی سقف حرکت میکردند و چرخهایشان در بالای اتاق میچرخیدند. آسمان به زمین آمده بود و زمین جای آن را گرفته بود، خلاصه کله پا شده بودیم. گویی ما را از سقف آویزان کرده بودند.
در این هیرو ویر بودیم، بلانسبت گلاب به رویتان دستشوییمان گرفت، نمیدانستیم باید چکار کنیم. رفتیم روی کاسه توالت که رو به هوا بود نشستیم، سرمان روی زمین بود و کاسه توالت بالای سرمان. آنچنان تولیدات شکمی را بر روی سر و صورتمان ریختیم که جای نفس کشیدن نبود. فریاد زدیم تا کسی به کمکمان بیاید. عیال نازنین در را باز کرد و ما را سر به هوا با کاسه توالت چسبیده به سقف دید. فریاد برآورد، این چه کثافتکاری است درآوردی. مرد حسابی سر پیری یک جو عقل داشتی، آن را هم از دست دادی. این چه وضعی است. وقتی آفتابه آب سرد را به رویمان گرفت، از خماری و مستی پریدیم و عقلمان سرجایش آمد و آنگاه بود که فهمیدیم چه بلایی سر خودمان آوردهایم.
حالا هر کسی به ما میرسد و قضیه را میشنود، یک راهحل برایمان پیشنهاد میکند. ولی خودمان فکر میکنیم اگر قید مهاجرت را بزنیم و برگردیم بهتر است تا به این حرفهای خلایق هر چه لایق گوش کنیم. پاک بر سر دو راهی قرار گرفتهایم. خالا شما خوانندگان عزیز مثل مجلات زن روز سابق زمان شاه به ما بگوئید، چکار کنیم؟
خلاصه نمیدانستیم چکار کنیم. از شدت آرامش و بیخیالی به روی کاناپه داخل هال لم دادیم و دست به دعا برداشتیم و گفتیم:خدایا، از بیغم و غصه بودن داریم میمیریم، لطفاً یک کمی برایمان مشکلات بفرست تا اینقدر بیخیال نباشیم. تا رفتیم به خودمان بیاییم، از شدت خوشحالی و بیغمی خوابمان برد. صبحگاهان با صدای پیامک تلفن همراهمان بیدار شدیم. دیدیم از محل کارمان اطلاع دادهاند که همکار خوشبخت چون امروز در اداره کاری نداریم، میتوانید به سرکار نیایید و در منزل استراحت کنید، حقوق شما پرداخت میشود. در منزل ماندیم. نمیدانستیم از خوشبختی چکار کنیم. پیش خودمان فکر کردیم که برای آیندهمان فالی از حافظ بگیریم تا ببینیم دنیا دست کیست. دیوان او را گشودیم، به ما گفت:
مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی
وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید
لطفا فیلم زیر را نگاه کنید
بنابراین بیدرنگ قدحی از شراب ناب نوش جان کردیم. نمیدانم گویی در داخل این شراب از همان علفها ریخته بودند. ناگهان زندگی را پست مدرن دیدیم، احساس کردیم با سر راه میرویم و دنیا را از پایین به بالا میبینیم. اتومبیلها روی سقف حرکت میکردند و چرخهایشان در بالای اتاق میچرخیدند. آسمان به زمین آمده بود و زمین جای آن را گرفته بود، خلاصه کله پا شده بودیم. گویی ما را از سقف آویزان کرده بودند.
در این هیرو ویر بودیم، بلانسبت گلاب به رویتان دستشوییمان گرفت، نمیدانستیم باید چکار کنیم. رفتیم روی کاسه توالت که رو به هوا بود نشستیم، سرمان روی زمین بود و کاسه توالت بالای سرمان. آنچنان تولیدات شکمی را بر روی سر و صورتمان ریختیم که جای نفس کشیدن نبود. فریاد زدیم تا کسی به کمکمان بیاید. عیال نازنین در را باز کرد و ما را سر به هوا با کاسه توالت چسبیده به سقف دید. فریاد برآورد، این چه کثافتکاری است درآوردی. مرد حسابی سر پیری یک جو عقل داشتی، آن را هم از دست دادی. این چه وضعی است. وقتی آفتابه آب سرد را به رویمان گرفت، از خماری و مستی پریدیم و عقلمان سرجایش آمد و آنگاه بود که فهمیدیم چه بلایی سر خودمان آوردهایم.
حالا هر کسی به ما میرسد و قضیه را میشنود، یک راهحل برایمان پیشنهاد میکند. ولی خودمان فکر میکنیم اگر قید مهاجرت را بزنیم و برگردیم بهتر است تا به این حرفهای خلایق هر چه لایق گوش کنیم. پاک بر سر دو راهی قرار گرفتهایم. خالا شما خوانندگان عزیز مثل مجلات زن روز سابق زمان شاه به ما بگوئید، چکار کنیم؟
اگر شما همکاری گرامی ما هستی، مرسی که این مطلب را خواندی، اما کپی نکن و با تغییر به نام خودت نزن، خودت زحمت بکش!
پروتکل علمی - پزشکی جهانی برای مقابله کلیه ویروسهایی مانند کرونا که انتقالشان از طریق بسته هوایی است:
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
۱- ماسک ان-۹۵ بزنید، کرونا از ماسکهای معمولی رد میشود. ۲- فیلتر هوای قوی هپا بگذارید. ۳- تا جایی که میتوانید از مردم حذر کنید. ۴- تغذیه خوب و سالم داشته باشید، مقادیر زیاد ویتامین C و D مصرف کنید. ۵- بسیار ورزش کنید. ۶- اگر توانستید حتما واکسن بزنید.
Date: Wednesday, October 24, 2018 - 20:00