Date: Wednesday, February 10, 2021 - 10:45
*با سلام خدمت شما ممنون هستم که دعوت ما را برای این مصاحبه پذیرفتید ممنون میشوم که در ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید و همچنین از رشته ورزشیتان بگویید و اینکه چه شد که از میان رشتههای ورزشی شما قایقرانی را انتخاب کردید؟
با سلام من مهدی نرگسی هستم. خیلی سوال خوبی است. رشته اصلی ورزشی من از ایران البته دستخوش یک مقدار تحولات شد این ورزش را من از رشتهای به رشته دیگر در قایقرانی تعویض میکردم و آن هم به شرایط تمرینی و محیطی که در آن بودم مربوط میشد، الان توضیحاتی میدهم که متوجه میشوید. من اهل شهرستان بندرانزلی هستم و در سن 8 سالگی خیلی به شنا علاقهمند بودم، متاسفانه این support را خیلی از پدرمان نمیگرفتیم که بخواهد ما را برای شنا ببرد و ما با بچههای محل آشنا شدیم که به ما میگفتند که برویم قایقرانی که آنجا مربیان بعد از تمرینات اجازه میدهند که ما شنا کنیم. من به خاطر علاقهمندی به شنا به قایقرانی رو آوردم و وقتی که به قایقرانی روی آوردم دیدم که مثل اینکه این چیزی است که من همیشه خواستهام، چون من از بچگی خیلی اکتیو بودم به خاطر همین وقتی که به قایقرانی رسیدم دیدم که یک جور تخلیه انرژی خوبی میشوم. من در رشته قایقرانی از 17 سالگی عضو تیم ملی قایقرانی ایران بودم تا زمانی که در سن 27 سالگی در سال 2007 از ایران خارج شدم.من الان 41 سالم است. در خدمتتان هستم.
*خوب برای ما توضیح دهید که زمانی که شما در ایران بودید و کار به اصطلاح ورزشی انجام میدادید با زمانی که مهاجرت کردید اینها چه تفاوتی با هم داشت و چه تاثیرات مثبت و منفی روی کار شما گذاشت.
مثبت و منفی، متاسفانه اولین چیزهایی که تاثیراتش منفی بود و هزینه برای من داشت و تا لحظه آخر هم و تا زمانی که ورزش را به صورت قهرمانی اینجا انجام دهم هزینهها را داشت. سال اول من در همان حد و حدود ایران اینجا ورزش را ادامه دادم و در همان رشته البته این را اضافه کنم که من در دو رشته عضو تیم ملی ایران بودم یکی آبهای آرام و یک هم آبهای خروشان و در رشته کانوپولو هم به صورت خیلی فعال در لیگ ایران من بازی میکردم. اگر برای بینندگان یا شنوندگان بخواهم بگویم، میتوانیم بگوییم کاناپولو ورزشی است میکسی از واترپولو و قایقرانی که با توپ بازی میکنیم که آن هم رشته خودش را دارد و به قول معروف خیلی سعی میکنند که این را در المپیک بگذارند. چیزهای منفیاش این بود که من باید هزینههای شرکت در مسابقات و داشتن قایق و پارو و هر چیزی که برای یک قایقران احتیاج است را همه را باید خودم تهیه میکردم، ما همچین چیزی را خوشبختانه در ایران نداشتیم یعنی درمورد خودم به شخصه فدراسیون یا باشگاه خودمان سه تا پاروی شخصی به من داده بودند. و هزینه رفت و آمد و اینجور چیزها را اینجا نداشتیم. در مورد نکات مثبت کانادا در مورد ورزش بخواهم بگویم، حقیقتا اینطوری است که در کانادا برای مردم این فرهنگ تقریبا جا افتاده که تا حدود زیادی ورزش را برای سلامتیشان انجام میدهند یعنی برایشان حالت تفریحی دارد و خوشبختانه در برنامه کاریشان میگذارند، البته خودمان میدانیم نه همه ولی خیلیها برای سلامتی ورزش میکنند. ولی در ایران ورزش را برای قهرمانی انجام میدادند، یعنی وقتی جوانان وارد ورزش میشدند میخواستند و فکر میکردند که همه آنها باید یک روزی قهرمان شوند که متاسفانه خیلیها هم نمیشدند و ممکن بود توی ذوقشان بخورد. اگر بخواهم یک چیز کلی بگویم، ببینید در ایران ما خیلی منتظریم که کسی بیاید، کلا این حتی به سیاستمان هم برمیگردد، منتظریم کسی دیگر بیاید و یک کاری برایمان بکند. ولی این در کانادا وجود ندارد، در کانادا خودتان باید برای خودتان اقدام کنید، میدانید چه میگویم، و یک چیز مثبت دیگری که بخواهم بگویم و متاسفانه فکر کنم همه ما با آن آشنا هستیم داشتن پاسپورت یا منزلتی است که شما باید بتوانید به عنوان یک انسان داشته باشید. من ورزشکار دعوت میشوم برای یک کلاسهای مربیگری در یک کشور خارجی، باید بتوانم آزادانه بروم. در کانادا ما راحت میتوانیم این کار را انجام دهیم ولی متاسفانه در ایران این شرایط نبود که ما بتوانیم آزادانه خودمان با فدراسیونهای دیگر مکاتبه داشته باشیم و بتوانیم پیشرفت کنیم.
*بله، به نکات بسیار جالبی اشاره کردید. ممنون میشوم از موفقیتهایتان و حضورتان در مسابقات در عرصه بینالملل برایمان توضیح دهید.
من در ایران همانطور که گفتم میتوان گفت از سن 8 سالگی وارد ورزش شدم ولی سن مسابقاتی که بتوانیم بگوییم از کشوری توانستم مدال کسب کنم یا استانی، بعد از سن 14 سالگی بود. دارای مدالهای زیاد قهرمانی کشور و دومی و سومی در داخل ایران بودم، در رشتههای کوتاه و حتی در ماراتن. و از 17 سالگی عضو تیم ملی بودم ولی در 18سالگی در کشور کره جنوبی نائل به گرفتن مدال در آسیا نشدم ولی از سال 2002 این زنجیره مدالهایم شروع شد و من سه تا مدال یک نقره و دو تا برنز آسیایی دارم، اولیش در خود کشور ایران مسابقات آسیایی بود و دومی در کشور کره جنوبی سال 2005 و سومی قبل از اینکه از ایران خارج شوم در کشور چین بودو من پنج سال کاپیتان تیم ملی ایران در رشته آبهای خروشان بودم و نفر اول این رشته در ایران بودم. وقتی که وارد کانادا شدم رشتهام را همانطور که گفتم سال اول قایقرانی آبهای آرام انجام دادم و بعد کانوپولو که در کانوپولو از سال 2015 عضو تیم ملی بودم. در اینجا چندین مدال قهرمانی کانادا را دارم در رشته خودمان و حتی 2016 ما در مسابقات level آزاد در کشور آمریکا در ایالت نیوجرسی توانستیم به عنوان نماینده انتاریو که تورنتو بود توانستیم مدال طلا را به دست بیاوریم و مهمتریش در سال 2018 بود. اینجا شاید بخواهید این را بدانید که من 2018 عضو تیم ملی بودم و مسابقات جهانی همین رشته که این هم هدیه یکی از بچههای تیم ملی ایران بود که به من دادند Niagara falls آبشار نیاگارای ما یک townی است که آنجا مسابقات جهانی برگزار شد و بیش از 35-36 کشور جهان در آن شرکت داشتند که من حیقتا عضو تیم ملی بودم ولی هزینههای سنگینی داشت که من دیگر به عبارتی نمیتوانستم از پس هزینهها بربیایم. درخواست sponsor هم در مجلات ایرانی در جامعه خودمان کردم، ولی متاسفانه این مساله هیچ پشتیبانی نشد و همانجا بود که از ورزش حرفهای خداحافظی کردم ولی همیشه در ورزش بودهام.
*برای شما آرزوی موفقیتهای بیشتر میکنم. از مهمترین مساله این روزها بگوییم و آن کرونا است و اینکه شما در این شرایطی که برای همه پیش آمد چطور برنامههایتان را تنظیم کردید و چطور خودتان را با این شرایط جدید وفق دادید.
در اینستاگرام من به صورت لایو ورزش میکردم به مدت یک ساعت و ما یک جلسه هم قطع نکردیم و من فقط گفتم که بگذارید حالا که یک ویروسی آمده و دارد حال ما را میگیرد به قول معروف من به عنوان یک انسان یک کار کوچک کرده باشم بتوانم برای هموطنانم کاری کنم که یک مقدار روحیهشان بالا بیاید چون همانطور که میدانید ورزش کردن روحیه را بالا میبرد.
*بسیار عالی، ممنون از اینکه برنامههای بسیار خوب و مفیدی را دارید دنبال میکنید. آیا صحبت یا پیامی است که دوست داشته باشید آن را با مخاطبین ما درمیان بگذارید؟
من میخواهم که به همدیگر کمک کنیم آنهایی که میبینند هم صبر نکنند که طرف پایین برود. میدانید هیچ چیزی از آدم کم نمیکند. نمیدانم چرا بعضی از ما انسانها یک طرف میایستیم وقتی بکسی خواهد پایین برود. من اصلا خودم با این مساله مشکل دارم من اگر ببینم هر چه که از دستم بربیاید برای کسی که کمک احتیاج داشته باشد انجام میدهم. میخواهم که این متحد بودن را داشته باشیم حالا این یک صحبت بزرگ جامعه است ولی من میگویم که اگر یک جوانی تازه میآید اینجا و دنبال کار میگرددف اگر ما میتوانیم برایش کاری کنیم آن کار را انجام دهیم و اگر بلد هستیم که از کجا بخواهد ماشین تهیه کند، نمیدانم شاید این موضوع یک مقدار فرق میکند که بخواهیم الان در موردش صحبت کنیم، ولی من الان کلا از جامعه خودمان میخواهم که یک کم دست همدیگر را بتوانیم بگیریم و این تنها امید و آرزوی من است که بتوانیم در صلح و آرامش به جلو برویم.
*بسیار عالی توصیه بسیار قشنگی کردید. و ممنونم که تا اینجا با ما همراه بودید و وقت گرانبهایتان را در اختیار ما قرار دادید. ممنون و سپاسگزارم و شما را به خدای بزرگ میسپارم.خدانگهدار.
خواهش میکنم. مرسی که شما هم این برنامه قشنگ را برگزار میکنید. برای شما هم آرزوی موفقیت میکنم و واقعا از شما ممنون هستم.خدانگهدار.
با سلام من مهدی نرگسی هستم. خیلی سوال خوبی است. رشته اصلی ورزشی من از ایران البته دستخوش یک مقدار تحولات شد این ورزش را من از رشتهای به رشته دیگر در قایقرانی تعویض میکردم و آن هم به شرایط تمرینی و محیطی که در آن بودم مربوط میشد، الان توضیحاتی میدهم که متوجه میشوید. من اهل شهرستان بندرانزلی هستم و در سن 8 سالگی خیلی به شنا علاقهمند بودم، متاسفانه این support را خیلی از پدرمان نمیگرفتیم که بخواهد ما را برای شنا ببرد و ما با بچههای محل آشنا شدیم که به ما میگفتند که برویم قایقرانی که آنجا مربیان بعد از تمرینات اجازه میدهند که ما شنا کنیم. من به خاطر علاقهمندی به شنا به قایقرانی رو آوردم و وقتی که به قایقرانی روی آوردم دیدم که مثل اینکه این چیزی است که من همیشه خواستهام، چون من از بچگی خیلی اکتیو بودم به خاطر همین وقتی که به قایقرانی رسیدم دیدم که یک جور تخلیه انرژی خوبی میشوم. من در رشته قایقرانی از 17 سالگی عضو تیم ملی قایقرانی ایران بودم تا زمانی که در سن 27 سالگی در سال 2007 از ایران خارج شدم.من الان 41 سالم است. در خدمتتان هستم.
*خوب برای ما توضیح دهید که زمانی که شما در ایران بودید و کار به اصطلاح ورزشی انجام میدادید با زمانی که مهاجرت کردید اینها چه تفاوتی با هم داشت و چه تاثیرات مثبت و منفی روی کار شما گذاشت.
مثبت و منفی، متاسفانه اولین چیزهایی که تاثیراتش منفی بود و هزینه برای من داشت و تا لحظه آخر هم و تا زمانی که ورزش را به صورت قهرمانی اینجا انجام دهم هزینهها را داشت. سال اول من در همان حد و حدود ایران اینجا ورزش را ادامه دادم و در همان رشته البته این را اضافه کنم که من در دو رشته عضو تیم ملی ایران بودم یکی آبهای آرام و یک هم آبهای خروشان و در رشته کانوپولو هم به صورت خیلی فعال در لیگ ایران من بازی میکردم. اگر برای بینندگان یا شنوندگان بخواهم بگویم، میتوانیم بگوییم کاناپولو ورزشی است میکسی از واترپولو و قایقرانی که با توپ بازی میکنیم که آن هم رشته خودش را دارد و به قول معروف خیلی سعی میکنند که این را در المپیک بگذارند. چیزهای منفیاش این بود که من باید هزینههای شرکت در مسابقات و داشتن قایق و پارو و هر چیزی که برای یک قایقران احتیاج است را همه را باید خودم تهیه میکردم، ما همچین چیزی را خوشبختانه در ایران نداشتیم یعنی درمورد خودم به شخصه فدراسیون یا باشگاه خودمان سه تا پاروی شخصی به من داده بودند. و هزینه رفت و آمد و اینجور چیزها را اینجا نداشتیم. در مورد نکات مثبت کانادا در مورد ورزش بخواهم بگویم، حقیقتا اینطوری است که در کانادا برای مردم این فرهنگ تقریبا جا افتاده که تا حدود زیادی ورزش را برای سلامتیشان انجام میدهند یعنی برایشان حالت تفریحی دارد و خوشبختانه در برنامه کاریشان میگذارند، البته خودمان میدانیم نه همه ولی خیلیها برای سلامتی ورزش میکنند. ولی در ایران ورزش را برای قهرمانی انجام میدادند، یعنی وقتی جوانان وارد ورزش میشدند میخواستند و فکر میکردند که همه آنها باید یک روزی قهرمان شوند که متاسفانه خیلیها هم نمیشدند و ممکن بود توی ذوقشان بخورد. اگر بخواهم یک چیز کلی بگویم، ببینید در ایران ما خیلی منتظریم که کسی بیاید، کلا این حتی به سیاستمان هم برمیگردد، منتظریم کسی دیگر بیاید و یک کاری برایمان بکند. ولی این در کانادا وجود ندارد، در کانادا خودتان باید برای خودتان اقدام کنید، میدانید چه میگویم، و یک چیز مثبت دیگری که بخواهم بگویم و متاسفانه فکر کنم همه ما با آن آشنا هستیم داشتن پاسپورت یا منزلتی است که شما باید بتوانید به عنوان یک انسان داشته باشید. من ورزشکار دعوت میشوم برای یک کلاسهای مربیگری در یک کشور خارجی، باید بتوانم آزادانه بروم. در کانادا ما راحت میتوانیم این کار را انجام دهیم ولی متاسفانه در ایران این شرایط نبود که ما بتوانیم آزادانه خودمان با فدراسیونهای دیگر مکاتبه داشته باشیم و بتوانیم پیشرفت کنیم.
*بله، به نکات بسیار جالبی اشاره کردید. ممنون میشوم از موفقیتهایتان و حضورتان در مسابقات در عرصه بینالملل برایمان توضیح دهید.
من در ایران همانطور که گفتم میتوان گفت از سن 8 سالگی وارد ورزش شدم ولی سن مسابقاتی که بتوانیم بگوییم از کشوری توانستم مدال کسب کنم یا استانی، بعد از سن 14 سالگی بود. دارای مدالهای زیاد قهرمانی کشور و دومی و سومی در داخل ایران بودم، در رشتههای کوتاه و حتی در ماراتن. و از 17 سالگی عضو تیم ملی بودم ولی در 18سالگی در کشور کره جنوبی نائل به گرفتن مدال در آسیا نشدم ولی از سال 2002 این زنجیره مدالهایم شروع شد و من سه تا مدال یک نقره و دو تا برنز آسیایی دارم، اولیش در خود کشور ایران مسابقات آسیایی بود و دومی در کشور کره جنوبی سال 2005 و سومی قبل از اینکه از ایران خارج شوم در کشور چین بودو من پنج سال کاپیتان تیم ملی ایران در رشته آبهای خروشان بودم و نفر اول این رشته در ایران بودم. وقتی که وارد کانادا شدم رشتهام را همانطور که گفتم سال اول قایقرانی آبهای آرام انجام دادم و بعد کانوپولو که در کانوپولو از سال 2015 عضو تیم ملی بودم. در اینجا چندین مدال قهرمانی کانادا را دارم در رشته خودمان و حتی 2016 ما در مسابقات level آزاد در کشور آمریکا در ایالت نیوجرسی توانستیم به عنوان نماینده انتاریو که تورنتو بود توانستیم مدال طلا را به دست بیاوریم و مهمتریش در سال 2018 بود. اینجا شاید بخواهید این را بدانید که من 2018 عضو تیم ملی بودم و مسابقات جهانی همین رشته که این هم هدیه یکی از بچههای تیم ملی ایران بود که به من دادند Niagara falls آبشار نیاگارای ما یک townی است که آنجا مسابقات جهانی برگزار شد و بیش از 35-36 کشور جهان در آن شرکت داشتند که من حیقتا عضو تیم ملی بودم ولی هزینههای سنگینی داشت که من دیگر به عبارتی نمیتوانستم از پس هزینهها بربیایم. درخواست sponsor هم در مجلات ایرانی در جامعه خودمان کردم، ولی متاسفانه این مساله هیچ پشتیبانی نشد و همانجا بود که از ورزش حرفهای خداحافظی کردم ولی همیشه در ورزش بودهام.
*برای شما آرزوی موفقیتهای بیشتر میکنم. از مهمترین مساله این روزها بگوییم و آن کرونا است و اینکه شما در این شرایطی که برای همه پیش آمد چطور برنامههایتان را تنظیم کردید و چطور خودتان را با این شرایط جدید وفق دادید.
در اینستاگرام من به صورت لایو ورزش میکردم به مدت یک ساعت و ما یک جلسه هم قطع نکردیم و من فقط گفتم که بگذارید حالا که یک ویروسی آمده و دارد حال ما را میگیرد به قول معروف من به عنوان یک انسان یک کار کوچک کرده باشم بتوانم برای هموطنانم کاری کنم که یک مقدار روحیهشان بالا بیاید چون همانطور که میدانید ورزش کردن روحیه را بالا میبرد.
*بسیار عالی، ممنون از اینکه برنامههای بسیار خوب و مفیدی را دارید دنبال میکنید. آیا صحبت یا پیامی است که دوست داشته باشید آن را با مخاطبین ما درمیان بگذارید؟
من میخواهم که به همدیگر کمک کنیم آنهایی که میبینند هم صبر نکنند که طرف پایین برود. میدانید هیچ چیزی از آدم کم نمیکند. نمیدانم چرا بعضی از ما انسانها یک طرف میایستیم وقتی بکسی خواهد پایین برود. من اصلا خودم با این مساله مشکل دارم من اگر ببینم هر چه که از دستم بربیاید برای کسی که کمک احتیاج داشته باشد انجام میدهم. میخواهم که این متحد بودن را داشته باشیم حالا این یک صحبت بزرگ جامعه است ولی من میگویم که اگر یک جوانی تازه میآید اینجا و دنبال کار میگرددف اگر ما میتوانیم برایش کاری کنیم آن کار را انجام دهیم و اگر بلد هستیم که از کجا بخواهد ماشین تهیه کند، نمیدانم شاید این موضوع یک مقدار فرق میکند که بخواهیم الان در موردش صحبت کنیم، ولی من الان کلا از جامعه خودمان میخواهم که یک کم دست همدیگر را بتوانیم بگیریم و این تنها امید و آرزوی من است که بتوانیم در صلح و آرامش به جلو برویم.
*بسیار عالی توصیه بسیار قشنگی کردید. و ممنونم که تا اینجا با ما همراه بودید و وقت گرانبهایتان را در اختیار ما قرار دادید. ممنون و سپاسگزارم و شما را به خدای بزرگ میسپارم.خدانگهدار.
خواهش میکنم. مرسی که شما هم این برنامه قشنگ را برگزار میکنید. برای شما هم آرزوی موفقیت میکنم و واقعا از شما ممنون هستم.خدانگهدار.